برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
توبه ی لحظه ی آخر یکی از یاران یزید:من دلیرتر از شیرِ بیشه ام , پروردگارا من پسر سعد را رها کرده و یاور حسینم(علیه السلام)اینها بخشهایی از رجزهای ابوالشعثا است کسی که در برخی نقلهای تاریخی میگویند مانند حرّ در میانه های راه از سپاه دشمن جدا و به یاران سیدالشهدا علیه السلام پیوست/آمده است که ابوالشعثا با سپاه عمر سعد از کوفه راهی کربلا شد اما بعد از مدتی با دیدن نپذیرفتن شروط سیدالشهدا علیه السلام و ظلم لشگر یزید بر نوه ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم , از آنه جدا و در رکاب سید الشهدا علیه السلام وارد میدان نبرد شد/صبح روز عاشورا وقتی نبرد میان امام و سپاه کوفه آغاز شد ابوالشعثا ابتدا سوار بر اسبش به میدان نبرد رفت و بدون هیچ ترسی به سپاه دشمن زد , اما در این بین تعدادی از سپاهیان دشمن به او هجوم آوردند و اسبش را کشتند/بعد از این اتفاق او که در تیر اندازی مهارتی زبان زد داشت جلوی سید الشهدا علیه السلام زانو زد و صد تیر به سوی لشگر دشمن پرتاب کرد , امام علیه السلام که او را در این حال دیدند در حقش این دعا را خواندند:خداوندا تیرش را به هدف بنشان و پاداش او را بهشت قرار دِه ابوالشعثا با تمام شدن تیرهایش از جا بلند شد و به اباعبدالله علیه السلام گفت:ای پسر رسول خدا تمام تیرهایم را در راه تو رها کردم و تنها پنج تیرم به خطا رفت و دیدم که شماری از نیروهای دشمن با تیر من کشته شدند , سپس شمشیر برداشت و آماده ی دفاع از سیدالشهدا علیه السلام شد نوشته اند او 18 نفر از دشمنان را به خاک انداخت و چند برابر آنها را مجروح کرد انبوه لشگریان یزید که از شجاعت او دیگر تاب و توانی نداشتند , محاصره اش کردند و سرانجام با حمله ای ناگهانی او را به شهادت رساندند...
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|