برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
کی دیده که پرنده ای
-بهت گفتم گریه کن نذار به اینجا برسم
(امام مجتبی )امروز هی دست به پهلو میگرفت میگفت مادر
کنار لونه گم بشه
یه مادری تو کوچه ای
که داره خونه گم بشه
آخه چطور تو رو زده
که خون به چشمت اومده
به یک ضربت
دو سیلی خورد زهرا
-بخونم حاج آقا بی ادبی نیست؟
بخون چاره ای نیست,ماه صفر داره تموم میشه
رفقا ما هرکاری تو این دوماهه بلد بودیم کردیم
فردای قیامت اگر بگویی حاجتم را نگرفتم
ما روضه خونا جلوی شما رو میگیریم
ما روضه ی اینطوری میخونیم خودمون بدبخت میشیم
آمد بالاسر امام حسن علیه السلام
خواهر را که بغل کرد گفت مادر...
امام حسین را بغل کرد ,گفت مادر
بخون فوقش میمیمریم...
-بذارید کمی حواسا رو پرت کنم
-حواس کسی پرت نمیشود
ما همه داغ مادر دیده ایم
ما یک عمره تو کوچه و گودال گیر کردیم
-به یک ضربت
دو سیلی خورد زهرا
یکی را از عدو
یکی را از دیوار...
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|