5 ـ جود و بخشش
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«مردى به نزد او مى آيد و مى
گويد: اى مهدى چيزى به من ببخش، عطايى بفرما. پس حضرت مهدى(عليه
السلام)آن مقدار از مال را كه او بتواند حمل كند در دامنش مى ريزد».
6 ـ دعا و عبادت
نمازهاى خاص و دعاهاى فراوانى كه از ناحيه مقدّسه امام زمان(عليه
السلام)رسيده است، همگى دلالت بر مداومت آن بزرگوار بر دعاها و
عباداتى دارند كه به يقين بالاترين نشانه بندگى و قوى ترين عامل در
تقرّب به سوى خدا به شمار مى آيند.
اگر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) براى آمادگى يافتن جهت
دريافت مسئوليت بزرگ رسالت، مأمور به اقامه نماز شب به صورت واجب
مى شود، به اين معنا است كه كثرت بندگى و شدت اهتمام به نماز و دعا
و عبادت، لازمه پذيرش مسئوليت هاى بزرگ است و از همين رو، قبول
مسئوليت حاكميت بخشيدن به توحيد و عدالت در سراسر دنيا توسط امام
زمان(عليه السلام)جز در سايه عبادت هاى هميشگى و دعاهاى پيوسته آن
بزرگوار ميسّر نيست.
7 ـ شجاعت و صلابت
رويارويى با همه مشركان و مستكبران و به زانو درآوردن همه قدرت هاى
طاغوتى دنيا، دلاورى بى نظير و استوارى بى بديل مى طلبد. كسى كه
همچون امام حسين(عليه السلام) مرد ميدان رزم باشد و همانند امام
على(عليه السلام)زرهش پشت نداشته باشد و همچون رسول الله در
گرماگرم پيكارها رزمش مايه دل گرمى رزم آوران و حضور قاطعانه اش پشتوانه
كفر ستيزان باشد.
8 ـ صبر و شكيبايى
استقامت و صبر هر انسان را بايد با بررسى ميزان بلاها و مقدار
مشكلات وارده بر او، برآورد كرد. صبورترين و بردبارترين انسان هاى
تاريخ چند سال در برابر سختى ها دوام آورده و چه اندازه بلاها و غم
ها را تحمل كرده اند؟
به يقين محنت ها و بلاها و مصيبت هاى امام زمان(عليه السلام) در
طول اين همه قرن، هرگز قابل مقايسه با هيچ انسان ديگرى نيست; زيرا
نه تنها كثرت بلاها و طول زمان ابتلائات است كه صبر و استقامتى
والا مى طلبد; بلكه نوع مسئوليت انسان هم در تعيين ميزان استقامت و
شكيبايى، تأثيرگذار است و حضرت مهدى(عليه السلام) امام زمان و حجت
عالميان و ولى همه مؤمنان و پدر و سرپرست همه شيعيان است.
طول عمر
از ميلاد امام زمان(عليه السلام) (255 هـ.) تاكنون، 1363 سال مى گذرد.
اين عمر طولانى ممكن است دهها، صدها بلكه هزارها سال ديگر ادامه
يابد. با اين همه هرگز جاى شگفتى نيست; زيرا:
يكم: خداى بزرگى كه انسان را از هيچ آفريده و ايجاد و بقاى هر چيزى
تنها به اراده او بستگى دارد.
(اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ
شَيْئاً اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونَ).
«توانايى دارد كه حيات يكى از آفريده هاى خويش را بنا به حكمت هايى،
چندين هزار سال طولانى گرداند.»
در قرآن كريم درباره حضرت يونس
آمده است كه اگر توبه نمى كرد خداوند او را تا روز قيام در شكم
نهنگ زنده نگه مى داشت.
دوم: كتاب هاى تاريخ سرشار از
داستان انسان هاى كهن سالى است كه صدها سال بدون هيچ گونه مريضى و
ناراحتى عمر كرده اند. در تورات آمده است كه «ذوالقرنين» سه هزار
سال عمر كرد.
قرآن كريم نيز آن جا كه از نوح پيامبر(عليه السلام)سخن مى گويد عمر
او را نهصد و پنجاه سال تا پيش از طوفان، ذكر مى فرمايد.
سوم: از نظر منطقى در ارتقاى تدريجى عمر يك موجود نمى توان حد خاصى
را معين كرد و بالاتر از آن را ناممكن شمرد. پس اگر عمر يك انسان
مثلاً ممكن است صد، صد و پنجاه و دويست باشد بالاتر از اين هم ممكن
است و اين سلسله تدريجى اگر به چند هزار سال هم برسد باز هم نمى
توان گفت ناممكن است.
چهارم: علم ثابت كرده است كه اگر مواد لازم اندامهاى بدن به مقدار
متناسب به آنها برسد و همواره از مريضى ها و نارسايى هاى هر يك از
آنها پيشگيرى شود، عمر موجودات زنده بطور شگفت انگيزى قابل ازدياد
است. به اين ترتيب هيچ بُعدى ندارد كه امام زمان(عليه السلام) با
توجه به آگاهى هاى خداداده و دانش بى انتهاى خود دهها برابر عمر
طبيعى ساير انسانها عمر داشته باشد.
انتظار
عاقبت، روزگار پرمرارت غيبت امام زمان(عليه السلام)به سر خواهد آمد
و دوران پر شكوه ظهور و غلبه اسلام و توحيد، فرا خواهد رسيد.
با چنين ديدگاهى هر كس كه به امام زمان(عليه السلام)اعتقاد دارد و
پيمان ولايت و طاعت او را بر عهده گرفته است هميشه چشم انتظار
خواهد بود و هرگز از حركت و تلاش براى آماده سازى خويش و جامعه اش
دست برنخواهد داشت.
در احاديث شريفه انتظار كشيدن
براى مهدى موعود(عليه السلام) همپايه جهاد در راه خدا، بلكه جهاد و
شهادت در پيشگاه رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم) شمرده شده است،
كه اولاً نشانگر اهميت بسيار زياد انتظار در عصر غيبت، و ثانياً
بيانگر سختى هاى راه انتظار و لزوم مقاومت و سخت كوشى در اين مسير
است.
انتظار هرگز به معنى يكجا نشستن و بى تفاوت ماندن و چشم به آينده
دوختن نيست. بلكه به پاخاستن و به انحرافات و كژى ها اعتراض نمودن
و براى آينده اى روشن و اسلامى، زمينه سازى كردن است.
صفات منتظران
شناخت امام و اعتقاد به امامت
تا امام زمان(عليه السلام)شناخته نشود و امامت او مورد اعتقاد
قرار نگرفته باشد چگونه مى تواند انتظار شكل بگيرد؟! و چنين
شناخت و اعتقادى اساسى ترين ويژگى منتظران به شمار مى آيد از
آن رو كه خود از اركان مهم انتظار و مقدمه آن محسوب مى شود. چنانكه
در كلام امام سجّاد آمده است:
«أنَّ أهْلَ زَمانِ غَيْبَتِه،
اَلْقائِلوُنَ بِاِمامَتِهِ، اَلْمُنْتَظِروُنَ لِظُهُورِهِ،
اَفْضَلُ اَهْلِ كُلِّ زَمانْ»
«همانا مردم زمان غيبت حضرت مهدى(عليه السلام) كه به امامت او قائل
باشند و در انتظار ظهورش به سر برند برتر از مردم هر زمان ديگرند.»
پرهيزكارى و خوش اخلاقى
معيار كرامت و برترى در اسلام چيزى جز پرهيزكارى نيست.
«اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّهِ
اَتْقيكُمْ»
چنان كه معيار ارزش ايمان، چيزى جز درجات نيكويى اخلاق نيست.
«اَفْضَلُكُم ايماناً، اَحْسَنُكُم اَخلاقاً»
بنابراين، قابل تصور نيست كه فضيلت و كرامت انتظار، براى كسانى،
خارج از محدوده تقوا و خوش اخلاقى حاصل آيد.
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«مَنْ سَرَّ اَنْ يَكوُنَ مِنْ
اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلَ بِالْوَرَعِ وَ
مَحاسِنَ الاْخْلاقِ وَهُوَ مُنْتَظَرِ»
«هر كس دوست بدارد از اصحاب و ياوران قائم(عليه السلام)باشد، بايد
انتظار بكشد و بر اساس پرهيزكارى و نيكويى اخلاق رفتار نمايد; در
حالى كه چشم انتظار ظهور است.»
فرمان پذيرى
كسى كه چشم انتظار امام معصوم خويش است، با اعتقاد به رهبرى همه
جانبه او، اطاعتش را واجب مى شمارد و با فرمانبرى از او در دوره
غيبت، خود را براى اطاعت بى چون و چرا از او در هنگام ظهور آماده
مى سازد.
امام صادق(عليه السلام)فرمود:
«طُوبى لِشَيَعْةِ قائِمَنا
الْمُنْتَظِرينَ لِظُهورِهِ فى غَيْبَتِهِ، وَ الْمُطيعينَ لَهُ
فى ظُهُورِه»
«خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش در انتظار او به سر
مى برند و در دوران ظهورش مطيع او هستند.»
دوستى با دوستان حضرت مهدى(عليه السلام) و دشمنى با دشمنان او
يكى از قابل اعتمادترين معيارهاى دوستى براى هر انسان بررسى دوستى
ها و دشمنى هاى او است.
دوستِ دشمن و دشمنِ دوست را هرگز نمى توان دوست ناميد; چنان كه
دوستِ دوست و دشمنِ دشمن را نمى توان دشمن حساب كرد. طبيعى است كه
هر انسانى دوست دار دوستان محبوب خود و دشمن دشمنان او است.
منتظران امام زمان(عليه السلام) كه انتظارشان تجلّى محبّت و علاقه
و احترام آنان به او است به يقين دوستان امام زمان(عليه السلام) را
دوست مى دارند و با دشمنانش دشمن هستند.
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«طُوبى لِمَنْ اَدْرَكَ قائِمَ
اَهْلَ بَيْتى وَ هُوَ يَاْتَمُّ بِهِ فى غَيْبَتِهِ قَبْلَ
قِيامِهِ وَلْيَتَوَلّى اَوْلِيائَهُ وَ يُعادَىَ اَعْدائَه»
«خوشا به حال آنان كه قائم خاندان مرا درك كرده و در زمان غيبت و
قبل از قيامش به او تأسّى مى جويند. دوستانش را دوست مى دارند و با
دشمنانش دشمن هستند.»
علامات پيش از ظهور
خداى تبارك و تعالى به خاطر اهميّت ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) و
نيز به خاطر جلوگيرى از اشتباهات و سوء استفاده ها، علامت هايى را
به عنوان نشانه هاى پيش از ظهور مقرّر فرموده است. علامات ظهور را
در يك دسته بندى مى توان دو قسمت كرد: علايم قطعى ، علايم غير قطعى.
علامت هاى قطعى نشانه هايى هستند
كه در روايات قطعى و متواتر وارد شده و نسبت به ظهور آن ها نيز
تأكيد شده است. مانند: خروج سفيانى و قتل نفس زكيّه.
علامت هاى غير قطعى نشانه هايى
هستند كه يا روايات قطعى در مورد آن ها نداريم و يا توسط
معصوم(عليه السلام) به حتمى بودن آن ها اشاره اى نشده است; مثل پنج
بار خسوف ماه و پانزده بار كسوف خورشيد.
اين علامت ها را در دسته بندى ديگرى مى توان سه قسمت دانست:
علايم غير طبيعى در عالم تكوين، علايمى در رفتار اجتماعى و آداب
انسان ها، پديده هاى طبيعى ـ مثل خسوف و كسوف متوالى در رمضان،
مانند شعله كشيدن آتشى عظيم در شرق آسمان و طلوع خروشيد از مغرب ـ
و يا مانند كثرت فحشا و زياد شدن مدّعيان پيامبرى و كشته شدن پنج
هفتم انسان ها در جنگ.
آن چه در بررسى علامات ظهور مهم و
قابل تأمّل مى باشد اين است كه، عدم پيدايش هيچ يك از آن ها موجب
يقين به تأخير ظهور نمى تواند باشد; زيرا «خداوند امر فرج را تنها
در يك شب به سامان مى رساند»
و لازمه چنين امرى انتظارى دايم است، به گونه اى كه آمادگى براى
ظهور، هر روز تجديد گردد.
ظهور
* نداى، آسمانى فرا رسيدن ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) را به همه
انسان ها اعلام خواهد كرد.
* حضرت مهدى(عليه السلام) از كنار خانه كعبه در مسجدالحرام قيام
جهانى خويش را آغاز خواهد نمود.
* سيصد و سيزده نفر از بهترين ياران و منتظران براى بيعت با امام
زمان(عليه السلام)در كنار كعبه گرد مى آيند.
* حضرت عيسى مسيح(عليه السلام) از آسمان نزول خواهد كرد و در نماز
خويش به امام زمان(عليه السلام)اقتدا خواهد كرد.
* ياوران حضرت مهدى(عليه السلام) از گوشه و كنار دنيا به سوى مكّه
سرازير گشته و به فرمان دهى آن بزرگوار به سوى عراق حركت خواهند
كرد.
*لشكر سفيانى در منطقه اى به نام «بيداء» به زمين فرو خواهد رفت و
سپاه پيروزمند اسلام همه دنيا را فتح خواهد كرد.
*آن حضرت كوفه را محل استقرار و پايتخت حكومت خود قرار خواهد داد.
دوران پس از ظهور
دوران شكوهمند پس از ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) از ديدگاه هاى گوناگون
در ضمن احاديث و روايات معصومين(عليهم السلام) به تصوير كشيده شده
است:
1 ـ حاكميّت اسلام در سراسر گيتى
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«وقتى قائم قيام كند، هيچ سرزمينى
نمى ماند مگر اينكه نداى شهادت به يگانگى خدا و نبوّت پيامبر(صلى
الله عليه وآله وسلم) در آن به گوش برسد».
2 ـ اقامه كامل حدود الهى
امام كاظم(عليه السلام) در تفسير آيه 17 سوره حديد فرمود:
«اين كه خداوند زمين را بعد از
مرگش زنده مى كند، مراد اين نيست كه زمين را با باران زنده مى كند،
بلكه خداوند مردانى را برمى انگيزد كه زمين را با احياى عدالت
واقامه حدود الهى زنده سازند».
3 ـ احياى معارف قرآنى
حضرت امام على(عليه السلام) در ذكر دست آوردهاى قيام حضرت مهدى(عليه
السلام) مى فرمايند:
«آن زمان كه مردم قرآن را طبق
هواهاى خويش توجيه كرده باشند او رأى و فكر آنان را به سمت قرآن
سوق مى دهد و آن را در خدمت حقايق قرآنى قرار مى دهد... پس به شما
نشان خواهد داد كه چگونه كتاب وسنّت فراموش شده و مفاهيم زنده آن
را احيا خواهد كرد».
4 ـ نابودى ستم و برقرارى عدالت
رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«مهدى از فرزندان من است. او را
غيبتى هست. هنگاميكه ظهور كند، زمين را از عدل و داد آكنده سازد;
همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده باشد».
5 ـ تجديد اسلام
امام باقر(عليه السلام) فرمود:
«آنچه پيامبر(صلى الله عليه وآله
وسلم) انجام داد او نيز انجام مى دهد، بنيان هاى پيشين را درهم مى
شكند، چنان كه رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم)امر جاهليّت را
در هم شكست. و او اسلام را دوباره از سر مى گيرد.»
6 ـ كمال دانش در بين مردم
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«علم بيست و هفت حرف است. همه
معارفى كه پيامبران(عليهم السلام)آورده اند، فقط دو حرف است.
وقتى كه قائم ما قيام كند بيست و پنج حرف ديگر علم را ابراز كند و
آن را در بين مردم گسترش دهد».
7 ـ رشد عقلى
امام باقر(عليه السلام) فرمود:
«وقتى قائم ما قيام كند، خداوند
دست بر سر بندگان نهد و عقول آنان را جمع كند و سامان بخشد و فكر و
انديشه آنان را كامل گرداند».
8 ـ امنيت و آسايش
از صحف ادريس(عليه السلام) نقل شده كه:
«در زمان خروج قائم آل محمد(عليه
السلام)به زمين امنيّت بخشيده مى شود، ضرر رسانيدن به هم و ترس از
يكديگر از بين مى رود».
واميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمود:
«در آن زمان زنى بين عراق تا شام
پياده مى رود; در حالى كه هيچ كس و هيچ چيز او را نمى ترساند».
9 ـ يگانگى و محبّت در بين مردم
اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمود:
«لَوْقَدْ قامَ
قائِمَنا...لَذَهَبَتِ الشَّحْناءَ مِنْ قُلُوبِ الْعِبادْ»
«اگر قائم ما قيام كند،...كينه و ستيزه و جدل از دل هاى بندگان
برود.»
10 ـ تطهير زمين از گناه
امام صادق(عليه السلام) در بيان حال مردم پس از ظهور حضرت مهدى(عليه
السلام) فرمود:
«وَ لا يَعْصُونَ اللّهَ
عَزَّوَجَلَّ فى اَرْضِهْ»
«مردم در زمين به نافرمانى خدا نمى پردازند.»
سخن آخر
شناخت امام زمان(عليه السلام) شناختى تعهد آفرين و مسئوليت آور است.
تمسك به ريسمان ولايت، رعايت تقوا و پرهيز از مخالفت امام
زمان(عليه السلام)، مبازره و تلاش براى زمينه سازى ظهور، استقامت
در طريق محبت و يارى رسانى به امام(عليه السلام)، دعاى هميشگى براى
نزديك شدن ظهور و عملى شدن اهداف مقدس آن بزرگوار، وظايف و مسئوليت
هايى هستند كه يك شيعه منتظر هرگز در انجام آن ها كوتاهى نمى كند.
ممكن نيست كسى امام زمان(عليه السلام) را بشناسد و با اهداف و
آرمان هاى او آشنا باشد، با اين همه، آرام بنشيند و در برابر آن چه
كه امام زمان(عليه السلام) ـ بلكه بالاتر از او خداى امام
زمان(عليه السلام)ـ از او مى خواهد بى تفاوت بماند.
خاتمه كلام
از ناحيه مقدسه امام زمان(عليه السلام) علاوه بر توقيعات شريفه اى
كه در زمان غيبت صغرى نگاشته شده و متضمّن پاسخ گويى آن بزرگوار به
سئوالات عديده شيعيان و مواليان است، دعاها و زيارات خاصه اى نيز
نقل شده است كه مداومت بر آن ها داراى اثراتى فراوان در ارتقاى
معنوى و برآورده شدن حاجات مؤمنين است.
اينك در پايان اين دفتر به ذكر يكى از اين دعاها كه مشهور به
استغاثه به حضرت مهدى(عليه السلام)است ، مى پردازيم.
مرحوم «سيد على خان» در كتاب «كلم الطيّب» فرموده است: اين استغاثه
اى است به حضرت صاحب الزمان(عليه السلام)، هر جا كه باشى دو ركعت
نماز به حمد و هر سوره اى كه خواهى بگذار، سپس رو به قبله زير
آسمان بايست و بگو:
سَلامُ اللّهِ الْكامِلُ التّامُّ الشّامِلُ الْعامُّ وَ
صَلَواتُهُ الدّائِمَةُ وَ بَرَكاتُهُ الْقائِمَةُ الْتّامَّةُ
عَلى حُجَّةِ اللّهِ وَ وَلِيِّهِ فِى اَرضِهِ وَ بِلادِهِ وَ
خَليفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَ عِبادِهِ وَ سُلالَةِ الْنُبُّوَّةِ
وَ بَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَ الْصَّفْوَةِ صاحِبِ الْزَّمانِ وَ
مُظْهِرِ الأيمانِ وَ مُلَقِّنِ اَحْكامِ الْقُرآْنِ وَ مُطَهِّرِ
الاَْرْضِ وَ ناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَ الْعَرْضِ وَ
الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ
الْمَرْضِىِّ وَ ابْنِ الأَئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْوَصِىِّ بْنِ
الأَوْصِياءِ الْمَرْضِيّينَ الهادِى الْمَعْصُومِ ابْنِ
الأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا
مُعِزَّ الْمُؤْمِنينَ الْمُسْتَضْعَفينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا
مُذِلَّ الْكافِرينَ الْمُتَكَبِّرينَ الْظّالِمينَ السَّلامُ
عَلَيْكَ يا مَولاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ السَّلامُ عَلَيْكَ
يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ
اَميرِالْمُؤْمِنينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ
الزَّهْرآءِ سِيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ السَّلامُ عَلَيْكَ
يَابْنَ الاَْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومينَ وَ الاِْمامِ عَلَى
الْخَلْقِ اَجْمَعينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ سَلامَ
مُخْلِص لَكَ فِى الْوَِلايَةِ اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ
الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَ فِعْلاً وَ اَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ
الاَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ
جَوْراً فَعَجَّلَ اللّهُ فَرَجَكَ وَ سَهَّلَ مَخْرَجَكَ وَ
قَرَّبَ زَمانَكَ وَ كَثَّرَ اَنْصارَكَ وَ اَْعوانَكَ وَ اَنْجَزَ
لَكَ ما وَعَدَكَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقآئِلينَ وَ نُريدُ اَنْ
نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَْرْضِ وَ
نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ يا مَوْلاىَ
يا صاحِبَ الزَّمانِ يَابْنَ رَسُولِ اللّهَ حاجَتى كَذا وَ كَذا
(و به جاى كذا و كذا حاجات خود را ذكر كند) فَاشْفَعْ لى فى
نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ
لَكَ عِنْدَاللّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَ مَقاماً مَحْمُوداً
فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِاَمْرِهِ وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ
وَ بِالشَّانِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَاللّهِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ
سَلِ اللّهَ تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَ اِجابَةِ دَعْوَتى وَ
كَشْفِ كُرْبَتى
و بخواه هر چه خواهى كه برآورده مى شود انشاءاللّه تعالى. مرحوم
محدث قمى در كتاب مفاتيخ الجنان مى فرمايد: بهتر آن است كه در ركعت
اول نمازِ اين استغاثه، بعد از حمد سوره «انا فتحنا» بخواند و در
ركعت دوم سوره «اذا جاء نصر اللّه» بخواند.
كتابهايى كه انتشارات مسجد مقدّس جمكران
منتشر نموده است :
1 ـ در كربلا چه گذشت
2 ـ نجم الثّاقب
3 ـ خزائن الأشعار جوهرى (اشعار)
4 ـ خوشه هاى طلايى (اشعار)
5 ـ در جستجوى قائم (عليه السلام)(كتابنامه)
6 ـ ياد مهدى (عليه السلام)
7 ـ عقد الدّرر
8 ـ كلّيات مفاتيح الجنان
9 ـ منتخب المفاتيح
10 ـ هديه احمديه
11 ـ تاريخچه مسجد مقدّس جمكران (فارسى)
12 ـ تاريخچه مسجد مقدّس جمكران (عربى)
13 ـ تاريخچه مسجد مقدّس جمكران (اردو)
14 ـ تاريخچه مسجد مقدّس جمكران(انگليسى)
15 ـ زيارت ناحيه مقدّسه
16 ـ كرامات المهدى (عليه السلام)
17 ـ در جستجوى نور
18 ـ آخرين خورشيد پيدا
19 ـ فدك ذوالفقار فاطمه (عليها السلام)
20 ـ اعتكاف، تطهير صحيفه اعمال
21 ـ امامت و غيبت از ديدگاه علمِ كلام
22 ـ غيبت، ظهور، امامت
23 ـ اهميّت اذان و اقامه و ...
24 ـ پرچمدار نينوا
25 ـ حضرت مهدى (عليه السلام) فروغ تابان ولايت
26 ـ از زلال ولايت (چهل حديث از امام حسين(عليه السلام))
27 ـ مهدى موعود (عجل الله فرجه)
28 ـ خصايص زينبيّه (عليها السلام)
29 ـ حماسه عيد خون
بسمه تبارك و تعالى
واحد تحقيقات مسجد مقدّس جمكران آماده پاسخگويى به سؤالات و مشكلات
اخلاقى، تربيتى، اجتماعى، فقهى و اعتقادى شما عزيزان مى باشد.
مى توانيد سؤالات خود را به آدرس «قم ـ صندوق پستى 617 ـ واحد
تحقيقات فرهنگى مسجد مقدّس جمكران» ارسال نماييد.
شايان
توجّه است كه مطالب و نامه هاى عزيزانى كه با اين صندوق پستى
مكاتبه مى نمايند، بمنزله اَسرار ايشان بوده، و در حفظ و نگهدارى
آنها كاملاً دقت و مراقبت خواهد شد.
مسجد مقدّس جمكران ـ قم
واحد تحقيقات
بسمه تبارك و تعالى
«به مردم بگو: به اين مكان (مسجد مقدّس جمكران) رغبت نمايند و آن
را عزيز دارند ... ».
«از فرمايشات حضرت مهدى(عليه السلام) به حسن بن مثله جمكرانى»
قابل توجه عاشقان و شيفتگان حضرت مهدى (عجل الله فرجه) و
ارادتمندان به ساحت مقدّس آن حضرت:
مسجد مقدّس جمكران در رابطه با اجراى طرح جامع مسجد و تأمين
نيازمنديهاى شما عزيزان نمازگزار، آماده هرگونه همكارى و جذب
كمكهاى نقدى و غير نقدى شما مى باشد.
كمكهاى
نقدى خود را به حساب جارى 313 بانك ملت ـ شعبه مسجد مقدّس جمكران ـ
واريز نموده و رسيد آن را به آدرس: قم صندوق پستى 161 مسجد مقدّس
جمكران، ارسال نمائيد.
مسجد مقدّس جمكران ـ قم.
|