خواص چهارده گانه بسم الله

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

براى آيه (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) خواص بسيارى در اخبار ذكر شده كه به پاره اى از آن ها ذيلاً اشاره مى شود :
1 . طرد شيطان . گفتن (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) در موقع غذا خوردن موجب طرد شيطان مى شود ، چنانچه در كافى و وسائل روايت مى كند كه ،
«إذا وضعت المائدة حفّتها أربعة آلاف ملك ، فإذا قال العبد : بسم الله ، قالت الملائكة : بارك الله لكم في طعامكم ، ثمّ يقولون للشيطان : اخرج يا فاسق لا سلطان لك عليهم . . .» الحديث(4) .
(هر گاه سفره نهاده شود ، چهار هزار فرشته آن را احاطه كند ، پس وقتى كه بنده بسم الله مى گويد ، ملائكه مى گويند : خداوند بركت دهد براى شما در طعامتان ، سپس به شيطان گويند كه ، اى فاسق! بيرون شو تسلّطى براى تو بر ايشان نيست . . .) تا آخر حديث .
2 . دفع مضارّ طعام ، چنانچه در لآلى از اميرالمؤمنين(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود :
«ضمنت لمن سمّى على طعام أن لا يشتكي منه»(5) .
(ضامن شده ام براى كسى كه اسم خدا را بر طعام ببرد ، اينكه مريض و مبتلا نشود) .
3 . دفع دشمن ، در لآلى از حضرت امام صادق(علیه السلام) روايت كرده كه فرمود :
«كان رسول الله(صلى الله عليه وآله) إذا دخل منزله و اجتمعت عليه قريش يجهر بـ (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) و يرفع بها صوته ، فتولّي قريش فراراً»(6) .
(رسول خدا (صلى الله عليه وآله) هر گاه داخل منزل مى شد و قريش عليه او اجتماع كرده بودند (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) را آشكارا مى گفت و صداى خود را به آن بلند مى نمود ، قريش گريزان رو برمى گردانيدند) .
4 . جهر به بسم الله در نماز موجب طرد شيطان مى شود ، چنانچه در لآلى از حضرت سجاد(عليه السلام) نقل مى كند كه به ابى حمزه ثمالى فرمود :
«إنّ الصّلاة اذا اُقيمت جاء الشيطان إلى  قرين الإمام ، فيقول : هل ذكر ربّه؟ فإن قال : نعم ، ذهب ، و إن قال : لا ، ركب على كتفيه و دلّى رجليه في صدره ، فكان إمام القوم حتى ينصرفوا» . قال الثمالي : فقلت : جعلت فداك ،  أليس يقرؤون القرآن؟ قال :«بلى ، ليس حيث تذهب ، إنّما هو الجهر بـ «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»(7) .
(وقتى نماز به پا شد ، شيطان نزد قرين امام جماعت مى آيد و مى گويد : آيا پروردگار را ياد كرده؟ اگر گويد : آرى ، مى رود و اگر گويد : نه ، بر دو شانه امام سوار مى شود و دو پايش را بر سينه امام آويزان مى كند و امام مردم است تا از نماز برگردند ، ثمالى گويد : گفتم : فداى تو شوم ، مگر آنان قرآن نمى خوانند؟ فرمود : بلى ، ولى مقصود از ذكر پروردگار آنچه تو فكر كرده اى نيست ، همانا مراد از ذكر جهر(8) به بسم الله الرحمن الرحيم است) .
5 . گفتن بسم الله در موقع جماع موجب دفع شيطان مى شود و اگر بسم الله نگويد شيطان در جماع و نطفه شركت مى كند ، چنانچه در لآلى روايت مى كند كه فرمود :
«إنّ الرجل إذا دنا من المرأة و جلس مجلسه ، حضره الشيطان ، فإن هو ذكر اسم الله تنحّى الشيطان عنه ، فإن فعل و لم يسمِّ أدخل الشيطان ذكره ، فكان العمل منهما جميعاً و النطفة واحدة»(9) .
(انسان هر گاه با همسر خودش نزديكى كند ، شيطان حاضر مى شود . پس اگر اسم خدا را ياد كند شيطان از او دور مى گردد ; ولى اگر عمل را انجام دهد و اسم خدا را نبرد شيطان با او شركت كند ، پس عمل به وسيله هر دو «انسان و شيطان» واقع شود ، در صورتى كه نطفه يكى باشد) .
6 . در شروع به هر كارى موجب اتمام و اكمال آن مى شود ، چنانچه از رسول اكرم(صلى الله عليه و آله) روايت شده كه فرمود :
«كلّ أمر ذي بال لم يُبدأ فيه بـ : بسم الله فهو أبتر » . و في رواية اُخرى : « كل أمر ذي بال لم يذكر فيه بسم الله الرحمن الرحيم فهو أبتر»(10) .
(هر كار مهمّى كه به بسم الله الرحمن الرحيم آغاز نشود ، آن كار ناقص باشد) .
و در لآلى از امير المؤمنين(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود :
«إنّ الله يقول : أنا أحقّ من سُئِل ، و أولى من تُضُرّع إليه ،  فقولوا عند افتتاح كلّ أمر صغير أو عظيم : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ، أي أستعين على هذا الأمر بالله . . .» الحديث(11) .
(به درستى كه خداوند مى فرمايد : من سزاوارتر كسى هستم كه از او سؤال و درخواست شود و شايسته ترين كسى هستم كه به سوى او تضرّع و انابت شود ، پس نزد آغاز هر كار كوچك و بزرگى بگوييد : «بسم الله الرحمن الرحيم» ; يعنى طلب يارى مى كنم در اين كار از خدا . . .) تا آخر حديث .
7 . در هر گرفتارى موجب وصول به مقصد است ، چنانچه از پيغمبر(صلى الله عليه وآله)روايت شده كه فرمود :
«من حزنه أمر يتعاطاه ، فقال : «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» و هو مخلص لله و يقبل بقلبه إليه ، لم ينفك عن إحدى اثنتين : إمّا بلوغ حاجته في الدنيا ، و إمّا يعدّ له عند ربّه و يدّخر له لديه ، و ما عند الله خير و أبقى للمؤمنين»(12) .
(هر كه را محزون كند كارى كه مشغول به آن است ، پس بگويد :
«بسم الله الرحمن الرحيم» و حال آنكه نسبت به خدا اخلاص داشته باشد و به دل متوجه به او شود ، از يكى از دو چيز منفك نشود(13) : يا رسيدن به حاجتش در دنيا و يا اينكه مهيّا و ذخيره مى شود براى او نزد پروردگارش ; و آنچه نزد خداست براى مؤمنين بهتر و پايدارتر است) .
8 . موجب حفظ از بلاست ، در لآلى از حضرت امام باقر(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود :
«أول كلّ كتاب نزل من السماء (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم) فإذا قرأتها فلا تبالي أن لا تستعيذ ، فإذا قرأتها سترتك فيما بين السماء و في الأرض»(14) .
(اول هر كتابى كه از آسمان نازل شد (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم) بود ، پس هر گاه بسم الله را قرائت كردى باكى نيست از اينكه استعاذه نكنى ، پس هر گاه بسم الله را قرائت كنى مانع مى شود تو را از بليّاتى كه بين آسمان و در زمين است) .
9 . در موقع خلع لباس موجب مى شود كه شياطين آن را در بر نكنند ، چنانچه در لآلى الاخبار از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) روايت كرده كه فرمود :
«إذا خلع أحدكم ثيابه ، فليسمّ لئلاّ يلبسه الجنّ»(15) .
(هر گاه يكى از شما ، جامه خودش را بكند ، پس خدا را نام برد ، تا اينكه ديوان (=جن ها) آن را در بر نكنند) .
10 . موقع كشف عورت باعث ستر آن از شياطين مى شود ، چنانچه در لآلى الاخبار از حضرت باقر(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود :
«إذا انكشف أحدكم لبول أو لغير ذلك فليقل : بسم الله ، فإنّ الشيطان يغضّ بصره عنه حتى يفرغ»(16) .
(هر گاه يكى از شما ، عورت خود را براى بول كردن يا غير آن كشف كند ، سپس «بسم الله» گويد ، به درستى كه شيطان چشمش را از آن بپوشاند تا فارغ شود) .
و در لآلى در خاصّيت هفتم فرموده است :
«بسم الله ، ستر ما بين أعين الجنّ و عورة بني آدم . . .»(17) .
(بسم الله پرده و حجابى است بين عورت اولاد آدم و بين چشم هاى جِن ها و شياطين) .
11 . نوشتن آن بر در خانه موجب دفع بلا مى شود . و روايت شده كه فرعون پيش از آنكه كافر شود و دعوى الوهيّت كند ، بر بالاى قصرش (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم)نوشته بود و تا اين نوشته باقى بود عذاب بر وى نازل نشد(18) .
12 . در وقت سوار شدن موجب دفع شيطان مى گردد ، از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)روايت كرده كه فرمود :
«إذا ركب الرجل فسمّى ردفه ملك يحفظه حتّى ينزل ، فإن ركب و لم يسمِّ ردفه شيطان . . .» الحديث(19) .
(هر گاه انسان سوار شود(20) و اسم خدا را ببرد ، ملكى رديف(21) او شود و او را حفظ كند تا اينكه پياده شود ، پس اگر سوار شود و نام خدا را نبرد شيطان رديف او باشد . . .) تا آخر حديث .
13 . در موقع دخول در خانه يا اتاق موجب فرار شيطان و نزول بركت مى شود .
لآلى از حضرت امير المؤمنين(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود :
«إذا بلغ أحدكم باب حجرته فليسمِّ فإنـّه يفرّ الشيطان ، و إذا دخل بيته فليسمِّ فإنـّه منزل البركة و تؤنسه الملائكة»(22) .
(هر گاه يكى از شما به در اتاقش رسيد و خدا را نام برد ، پس به درستى كه شيطان مى گريزد . و هر گاه داخل خانه اش شود خدا را نام برد ، تا محلّ نزول بركت و انس ملائكه شود) .
14 . در ابتداى وضو موجب طهارت همه بدن مى گردد ، چنانچه مى فرمايد :
«من قالها في أول وضوئه طهر جميع جسده ، و من لم يسمِّ لم يطهر إلاّ ما أصابه الماء»(23) .
(هر كه در اول وضويش «بسم الله» گويد ، همه بدنش طاهر باشد و كسى كه «بسم الله» نگويد بدنش طاهر نباشد ، مگر آن مقدارى كه آب رسيده است) .
(بسمله جزو قرآن وآيه اى مستقل است :)
در بيان اينكه (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) آيه اى از قرآن و جزو آن است ميان عامّه اختلاف است ، كه آيا بسمله جزو قرآن و آيه مستقلّى از آن است ، يا اينكه جزو قرآن نيست؟ بعضى از آن ها ، مانند ابو حنيفه(24) و تابعين او «بسم الله» را جزو قرآن نمى دانند ، نه در سوره حمد و نه در ساير سوره ها ، از اين جهت آن را در نماز نمى خوانند و فقط (بسم الله) وسط سوره نمل را جزو قرآن مى دانند .
و جماعتى از آن ها بسم الله را در سوره حمد جزو دانسته و در ساير سوره ها جزو نمى دانند و در نماز ، سوره حمد را با بسمله مى خوانند .
و برخى از آن ها ، مانند شافعى(25) و پيروانش بسم الله را در سوره حمد و در ساير سوره ها (غير سوره برائت) جزو قرآن مى دانند .
ولى شيعه اماميّه متّفقاً بسم الله را در سوره حمد و ساير سوره هاى قرآن (جز سوره برائت) جزو قرآن و اعظم آيات آن مى دانند و قرائت آن را در نماز ، چه در حمد و چه در سوره ، واجب و بلند خواندن آن را در نمازهاى جهريه واجب و در نمازهاى اخفائيّه مستحب مى دانند . و پايه اين اتفاق اخبارى است كه از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و ائمّه اطهار (عليهم السلام)رسيده ، مانند حديثى كه در خاصيت چهارم از خواص بسمله ذكر كرديم .
از ابى حمزه در كتاب امالى از زين العابدين نقل كرده كه فرمود :
«قيل لأمير المؤمنين(عليه السلام) : أخبرنا عن (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم) أهي من فاتحة الكتاب؟ فقال(عليه السلام) : نعم ، كان رسول الله(صلى الله عليه وآله) يقرؤها و يعدّها آية منها ، و يقول : فاتحة الكتاب هي السبع المثاني»(26) .
(به امير المؤمنين(عليه السلام) گفته شد : خبر ده ما را كه (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم)جزو از سوره فاتحة الكتاب است؟ حضرت فرمود : آرى ، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آن را قرائت مى فرمود و آن را آيه اى از فاتحة الكتاب مى شمرد و مى فرمود : فاتحة الكتاب ، همان سبع مثانى است ; «هفت آيه» است) .
و در خصال از حضرت امام صادق(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود :
«ما لهم؟ قاتلهم الله ، عمدوا إلى أعظم آية في كتاب الله ، فزعموا أنـّها بدعة إذا أظهروها»(27) .
(چه شده است ايشان را؟! خدا بكشد آنان را ، قصد كردند به طرف بزرگ ترين آيه در كتاب خدا ، پس گمان كردند هر گاه آن را اظهار كنند بدعت است) .
و در بعض اخبار از حضرت امام باقر(عليه السلام)روايت كرده كه فرمود :
«سرقوا أكرم آية في كتاب الله (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم) ، و ينبغي الإتيان بها عند افتتاح كلّ أمر عظيم أو صغير ليبارَك فيه»(28) .
(بزرگوارترين آيه كتاب خدا را كه (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم) است دزديدند ، و سزاوار است گفتن آن در آغاز هر كار بزرگ و كوچكى ، براى اينكه بركت در آن واقع شود) .
____________________________________________
[4] .  كافى : ج6 ، ص292 ، ح1 و وسائل الشيعة : ج24 ، أبواب كتاب الأطعمة والأشربة ، باب 57 ، ص352 ، ح1 .
[5] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص339 و كافى : ج6 ، ص295 ، ح18 .
[6] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص339 و كافى : ج8 ، ص266 ، ح387 .
[7] ـ  لآلى الاخبار : ج3 ، باب8 ، ص338 ; تهذيب : ج2 ، ص313 ، ح1162 و وسائل الشيعة : ج6 ، أبواب القراءة في الصلاة ب21 ، ص 75 ، ح4 .
[8] .  جهر : صدا را بلند كردن .
[9] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص341 و تهذيب الأحكام : ج7 ، ص470 ، ح584 .
[10] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص343 و تفسير الإمام العسكري(عليه السلام) : ص24 .
[11] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص343 و توحيد صدوق : ص226 .
[12] .  همان .
[13] .  به تعبير ديگر : از يكى از دو مورد جدا نخواهد بود .
[14] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص343 و كافى : ج3 ، ص313 ، ح3 (با اختلاف الفاظ) .
[15] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص344 و ثواب الأعمال : ص37 .
[16] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ص344 ; وسائل الشيعة : ج1 ، ص307 ، ح4 و تهذيب : ج1 ، ص353 ، ح10 .
[17] .  كنز العمال : ج9 ، ص157 ، ح26382 و جامع الصغير : ج2 ، ص47 ، ح4662 .
[18] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب 7 ، ص345 .
[19] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص345 ; كافى : ج6 ، ص540 ، ح17 و هدية الزائرين ، شيخ عباس قمى : ص28 (در بيان آداب سفر) .
[20] .  به تعبيرى : وسيله اى سوار شود ، چهار پا ياغير آن .
[21] .  ردف ، رديف : سوار دوتركه ، پسِ سوار نشيننده . فرهنگ بزرگ جامع نوين ، واژه «ردف» .
[22] .  لآلى الاخبار : ج3 ، باب7 ، ص345 و علل الشرائع : ج2 ، ص307 ح23 .
[23] .  لآلى الأخبار : ج3 ، باب7 ، ص346 و ثواب الأعمال : ص37 ، از امام صادق(عليه السلام) ( بااختلاف الفاظ ) .
[24] . ابو حنيفه نعمان بن ثابت ; متولد سال 80 ومتوفى سال 150 هجرى قمرى است ، وى رهبر و بنيانگذار مذهب حنفى ، يكى از مذاهب چهارگانه اهل سنت و پيشواى معتقدين به رأى است ، از جمله شاگردان امام صادق (عليه السلام) مى باشد كه بسيارى از علوم خود ، از جمله فقه را نزد آن حضرت آموخت و خودش مى گويد كه فقيه تر از جعفر بن محمد نديدم . اما با اين حال در بسيارى از احكام و مسائل دين ، نظرى بر خلاف نظر امام دارد . عالم ترين و فقيه ترين فرد عصر خود بود . از امام باقر (عليه السلام) نيز رواياتى نقل كرده است . موسوعة طبقات الفقهاء ، ج 2 ، ص 585 .
[25] . محمد بن ادريس شافعى ; در سال 150 هجرى در شهر غزه فلسطين به دنيا آمد و در سال 204 هجرى در مصر درگذشت . وى نيز رهبر و بنيانگذار فرقه و مذهب شافعى ، يكى ديگر از مذاهب اربعه اهل سنت است . در طول عمر خود به شهرهاى مختلفى از جمله مكه ، مدينه ، بغداد ، يمن و . . . سفر كرد و در علم فقه و قرآن و تفسير و ادبيات عرب علاّمه شد . از علم كلام كه در آن زمان به تازگى ايجاد شده و رونق گرفته بود ، به شدت بيزار بود . هر چند وى يكى از عالمان و فقيهان بزرگ اهل سنت است ، اما ارادت و محبت ويژه اى به اهل بيت دارد و در وصف آن ها اشعارى نيز سروده است . موسوعة طبقات الفقهاء : ج 3 ، ص 465 .
[26] .  امالى صدوق : ص240 ، ح254 .
[27] .  بحارالأنوار : ج82 ، ص21 ، ح40 به نقل از تفسير عياشى : ج1 ، ص19 ، ح4 .
[28] .  تفسير صافى : ج1 ، ص82 ; تفسير عياشى : ج1 ، ص33 ح4 و مستدرك الوسائل : ج4 ، أبواب القراءة في الصلاة ، ب8 ، ص165 ، ح2 .