وَ کُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَریعَهً، وَ ...

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

وَ کُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَریعَهً، وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً

ترجمه : (و به هر يك آئين و شريعتى ، و طريقه و روشى عطا فرمودى .)(1)
شرح : اءصل معناى شريعت عبارت از راه آب است ، و تشبيه دين هم به آن بدانجهت است كه دين هم راه وصول و رسيدن به حيات اءبدى است . لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا... - سوره مائده آيه 48- (براى هر گروهى از شما آئين و روشى مقرر كرديم .) سپس مى فرمايد: و لو شاء الله لجعلكم امة واحدة و لكن ليبلوكم فيما آتكم (و اگر خدا مى خواست شما را يك امت قرار داده بود (يعنى يك امت متحد در احكام و دستورات ، در همه اءدوار و اءعصار و بدون نسخ و تغيير قرار مى داد) ولى براى اينكه شما را در آنچه داده امتحان كند قرار مداد.)
البته اءصل دين كه عبارت از اعتقاد به يگانگى حضرت اءحديت ، و صفات جماليه و جلاليه ، و اعتقاد به قيامت و روز حساب و جزا، و متصف بودن به اءخلاق و صفات پسنديده ، و انجام عمل خير و نيك ، و منزه بودن از اخلاق رذيله و اعمال زشت و قبيح است . تمام اديان در اين اصول متحدند و اتفاق دارند كما قال الله تعالى : قل يا اهل الكتاب تعالوا الى كلمة سواء بيننا و بينكم الا نعبد الا الله و لا نشر به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اءربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا باءنا مسلمون - سوره آل عمران آيه 64-.
(بگو اى اهل كتاب (يهود و نصارى و مجوس ) بيائيد به سمت كلمه اى كه بين ما و شما يكسان است (پيروى كنيم آنچه را كه تمام پيغمبران در دعوت به آن متفقند، و هم كتب آسمانى نسبت بآن متحدند) و آن اينكه جز خداى يگانه را پرستش نكنيم ، و چيزى را شريك او قرار ندهيم (و موجودى را جز او معبود خود نگزينيم .) و بعضى از ما بعضى را به جاى خداوند متعال ارباب خود نگيريم . و اگر (با وجود اين حقيقت و ظهور بينه ) از اين حق روى گردان شدند، پس ‍ شما (اى مسلمانان بآنان ) بگوئيد شاهد و گواه باشيد كه ما مسلمان و تسليم فرمان خدا هستيم .)
اين است معنى اسلام كه مى فرمايد: ((ان الدين عندالله الاسلام ...)) - آل عمران آيه 19- كه همان اقرار و اعتقاد بتوحيد و صفات (جماليه و جلاليه ) او است . و اقرار به معاد و پيروى از دستوراتش كه به وسيله پيامبر اسلام كه خاتم پيغمبران است ابلاغ شده . و هر كس دين ديگرى غير از اين دين داشته باشد از او هرگز پذيرفته نميشود كه فرموده : و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه ... - آل عمران آيه 85-.
پس ماءموريت اءصلى و عمده تمام اءنبياء و پيغمبران هم يكى بوده ، و همگى در اين ماءموريت متحدند: ... و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلاة و ايتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين - اءنبياء آيه 73.
(و ما به آنان انجام كارهاى نيك ، و بر پا داشتن نماز، و دادن زكات را وحى كرديم ، و همه پرستندگان ما بودند.)
البته اختلاف در شريعت آنان فقط در كيفيت بعضى اءعمال و اءفعال بوده ، كه به مقتضاى محيط و عصر و زمان خود حاصل مى شده است . و تكميل اين دين (اسلام ) بوسيله پيغمبر اسلام انجام گرفت . و لذا اين ماءموريت هم خاتمه يافته است . چنانكه فرموده : اليوم اكملت لكم دينكم و اءتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا - مائده آيه 3-.
(امروز دين شما را برايتان كامل كردم ، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم ، و دين اسلام را براى شما پسنديدم )(2).
در مجلد 15 بحار (باب الشرايع ) ص 189 (3) از حضرت امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود: خداوند متعال به پيغمبر اسلام همان شرايع نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليه السلام را عطا فرمود، كه عبارت است از: توحيد، و اخلاص عمل ، و رها كردن هر نوع شرك و بت پرستى ، و باقى بودن بر فطرت سالم و آئين پاك ....))
فائده - البته مقصود از ارسال رسل ، و انزال كتب ، همان ارشاد، و هدايت خلايق به مصالح و مفاسد فردى و اجتماعى انسان ، راجع به سعادت دنيا و آخرت است . و ديگر اتمام حجتى باشد از طرف خدا به آنان . ... لئلا يكون للناس ‍ على الله حجة بعد الرسل ... - نساء آيه 165- پس وظيفه اءنبياء بشارت دادن به نعيم جاويد، و ترساندن از عذاب الهى است . خواه افراد بشر به فرمايشات آنان گوش دهند و عمل كنند و يا اعراض نمايند. در هر حال حجت از طرف خدا برايشان تمام شده ، و راه عذر و بهانه آنان مسدود گشته ، و نمى توانند بگويند چرا براى ما پيغمبرى نفرستادى ، كه ما را هدايت كند، تا به اين عذاب گرفتار نشويم . و لذا خداوند عزوجل هم در قرآن مجيدش پس از بيان اءسامى جمعى از پيغمبران مى فرمايد: رسلا مبشرين و منذرين لئلا يكون للناس حجة - نساء آيه 165- (رسولانى مژده دهنده ، و بيم كننده فرستاديم ، تا اينكه بعد از پيغمبران ، ديگر حجتى براى مردم باقى نباشد) و در سوره آيه 134 مى فرمايد: و لو انا اهلكناهم بعذاب من قبله لقالوا ربنا لو لا ارسلت الينا رسولا فنتبع آياتك من قبل اءن نذل و نخزى .
و اگر ما آنانرا قبل از نزول قرآن ، يا بعثت پيغمبر اسلام ، به عذابى هلاكشان كرده بوديم ، محققا مى گفتند: پروردگارا چرا پيامبرى را براى هدايت ما نفرستادى ، تا پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم ، آيه هاى تو را پيروى كنيم .
حاصل آنكه ارسال رسل و انزال كتب از طرف خداوند متعال براى چند اءمر است :
اول : اقامه دين حق و حفظ مقررات آن .
دوم : اتمام حجت بر بندگان خدا تا جاى عذرى باقى نباشد.   
سوم : ثابت بودن حق در جهان و غلبه آن بر باطل . و از اين نظر در هر زمانى يك نوع حجتى از طرف خداوند متعال ميان خلق خدا هست ، كه اگر نباشد ، شرايع و امور حقه كه مورد تكليف است بواسطه دست اندر كارى هوى پرستان ،
و دنيا خواهان آلوده و به تدريج دستخوش تغيير شده و از ميان مى رود.
چهارم : آنكه كسى نتواند اعتراض كند و بگويد چرا منذرى نفرستادى و علامت راهنمائى اقامه نكردى تا او را متابعت كنيم ، و به اين ذلت و رسوائى مبتلا نشويم . ((و ان من امة الا خلافيها نذير)) فاطر آيه 24- (و هيچ امتى نيست مگر اينكه در ميانشان منذر و بيم رسانى بوده است .)
-----------------------------------------------
1- براى تحقيق در بيان و توضيح بيشتر اين آيات به تفاسير معتبره مراجعه شود.
2- و همين است سر خاتميت پيغمبر اسلام كه در آيه 40 سوره احزاب آمده است . خواه خاتم به كسر تاء به معناى وصفى و اسم فاعل باشد، و خواه به فتح تاء كه ذاتى بوده و هر چيزى را گويند كه با آن چيزى را مهر كنند. و چون خاتم به نبوت است پس خاتم رسالت خواهد بود. زيرا نبوت گرفتن اخبار غيب است ، و رسالت پيام آن اءخبار است . پس ‍ وقتى كه اخبار غيب منقطع شود، و نبوتى نباشد، قهرا رسالتى هم نخواهد بود.
3- مجلد 68 چاپ جديد ص 317 به نقل از محاسن برقى .
----------------------------------------
مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد محيى الدين العلوى طالقانى