تجارت و ثروت اندوزى قريش با ربا خوارى توام بود. ربا را با چند برابر مىگرفتند. ثروتمندان عرب گذشته ازسودى كه از تجارت مىبردند، سود حاصل از ربا نيز بر درآمد سرشار آنها مىافزود. ربا را توعى بيع و خريد و فروش مىدانستند. چنان به آن دل بستهبودند كه موقع مطالبه و گرفتن هيچگونه ترحم و ملاحظه نداشتند. شيوع رباخوارى آينده بدهكاران را مختل مىنمود، و بسيارى در زير بار آن به ستوه مىآمدند. چه بسا كه به واسطه ندارى ناگزير مىشدند به صورت مزدور و يا برده طلب كار رباخوار درآيند.
اين معنا موجب گرديد كه اسلام از همان آغاز كار به جنگ رباخواران برود، تا آنجا كه قرآن رباخوارى را در حكم جنگ با خدا دانسته است.
و صريحا مىگويد: خدا داد و ستد معمول را حلال كرده است، و ربا را حرام.
از كارهاى بسيار مفيد و سرنوشتساز اسلام همين مبارزه با رباخوارى بود كه قشر مستضعف را نجات داد، و جلو سود كلان مفتخوران را گرفت.
------------------------------
على دوانى
رباخوارى قريش
(زمان خواندن: 1 دقیقه)