81 - مردم دارى

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

يكى از موفقيت هاى بزرگ پيامبران الهى به ويژه رسول الله (صلى الله عليه و آله )، برقرارى ارتباط صميمى و نزديك آنان با مردم است . آنان به دليل فروتنى در برابر مردم ، مردمى ترين رهبران جامعه بودند و بيشترين موفقيت را در اجراى رسالت خويش به دست آوردند كه خداى سبحان نيز بر حسن رسالت و موفقيتشان درود مى فرستد: و سلام على المرسلين .(صافات : 181)
در اين ميان ، روش رسول الله (صلى الله عليه و آله ) بين پيامبران ، مثال زدنى است . وى در همسانى با مردم آنقدر فروتنى نشان مى داد كه آيه : و اخفض جناحك لمن اتبعك من المؤمنين ؛ ((بال عطوفت خويش را زير پاى پيروانت بگستران )). به خوبى بيانگر اين معناست و پيامبر در همسانى با مردم و مردمى بودن ، آنقدر پيش رفت كه مردم وى را از خود مى دانستند و رازهاى زندگى خويش را با وى در ميان مى گذاشتند. در اين راه ، برخى از مردم به علت سهولت دسترسى به رسول الله (صلى الله عليه و آله ) آن مقدار زياده روى كردند كه خداى سبحان به آنها سفارش ‍ فرمود:
يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبى الا اءن يؤ ذن لكم الى طعام غير ناظرين اناه و لكن اذا دعيتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا مستاءنسين لحديث ان ذلكم كان يؤ ذى النبى فيستحيى منكم .(احزاب : 53)
اى مؤمنان ! بدون دعوت و اجازه پيامبر وارد خانه وى نشويد. هنگامى كه دعوت شديد، پيش از موعد وارد نشويد تا منتظر طعام بمانيد و هنگامى كه طعام صرف شد، پس از پذيرايى در خانه پيامبر به سخن گفتن با هم انس ‍ نگيريد؛ زيرا حضور طولانى شما موجب آزار وى مى شود و حضرت شرم دارد كه به رو آورد.
اساسا جاذبه شخصيتى هر كس ، تا حد زيادى مرهون رفتار محبت آميز او با مردم و رعايت ارزش و كرامت انسان هاست . كسى كه در غم و شادى در كنار مردم باشد، در دل مردم جاى مى گيرد و اين شيوه در جذب دل ها و عواطف مردمى اثر فراوانى دارد. از امام على (عليه السلام) روايت شده است :
اذا تفقد الرجل من اخوانه ثلاثه ايام ساءل عنه ، فان كان غائبا دعا له و ان كان شاهدا زاره و ان كان مريضا عاده (681).
هر گاه يكى از برادران دينى اش را سه روز نمى يافت ، سراغ او را مى گرفت . پس اگر غايب و در سفر بود، برايش دعا مى كرد. اگر شاهد و حاضر در شهر بود، به ديدارش مى شتافت و اگر بيمار بود، به عيادتش مى رفت .
چنين رفتارى ، نشان دهنده رابطه صميمى و نزديك پيامبر با ياران و اصحابشان بود. با اينكه ايشان پيامبر برگزيده خدا بود و از نظر معنوى در جايگاه بسيار بالايى قرار داشت ، معاشرت و برخورد وى بسيار مردمى بود. در سخن گفتن هم سطح مردم حرف مى زد و با فقيران همنشين مى گشت : يجالس الفقراء و يؤ اكل المساكين ؛ ((با تهيدستان ، همنشين و با بينوايان هم غذا مى شد(682))).
حضرت مى كوشيد خود را همراه مردم سازد، به گونه اى كه حضرت على (عليه السلام) مى فرمايد:
يضحك مما يضحكون و يتعجب مما يتعجبون فيه (683).
از آنچه مردم مى خنديدند يا از آن تعجب مى كردند، او نيز به خنده يا تعجب مى افتاد.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) در مجالس ، جاى خاصى براى خويش ‍ تعيين نمى كرد و در قيد و بند صدرنشينى در مجالس نبود. هر جا كه بود، مى نشست و يارانش را نيز به همين مسئله فرمان مى داد:
كان رسول الله (صلى الله عليه و آله ) يجلس على الاءرض و ياءكل على الاءرض (684).
رسول الله (صلى الله عليه و آله ) روى زمين مى نشست و روى زمين غذا مى خورد.
به همه يكسان نگاه مى كرد تا كسى در نگاه و توجه به مخاطب احساس ‍ تبعيض نكند(685). مردى وارد مسجد شد و به حضور پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) رسيد. رسول الله (صلى الله عليه و آله ) تنها نشسته بود، ولى در عين حال ، جا به جا شد و براى مرد تازه وارد جا باز كرد. آن مرد گفت : يا رسول الله ! جا كه وسيع است . حضرت فرمود: حق مسلمان بر مسلمان ديگر آن است كه وقتى ديد مى خواهد نزديك او بنشيند، برايش ‍ جا باز كند و جا به جا شود(686).

- پینوشتها -

681- مكارم الاخلاق ، ص 19.
682- بحار الانوار، ج 16، ص 228.
683- مكارم الاخلاق ، ص 5.
684- بحار الانوار، ج 16، ص 222.
685- مكارم الاخلاق ، ص 14.
686- بحار الانوار، ج 16، ص 240.