ویژگی های فردی
ابوالقاسم برید بن معاویه عجلی(کوفی عربی)فرزند معاویه بن ابی حکیم عجلی بود. از پدرش چندان اطلاعی در دست نیست.
برید از روایتگران شیعی عرب تبار و منسوب به قوم بنی عجل بود.
بدین جهت او را عجلی گفته اند. بنی عجل در حد فاصل یمامه عربستان و بصره عراق میزیستند و قسمتی از آبهای متعلق به این قوم در بیابان های کوفه بوده است.
به نظر میرسد برید در کوفه میزیست و لقب کوفی هم از این جهت بر او اطلاق شده است. هرچند نمیتوان چنین ادعایی را ثابت کرد; ولی کوفی بودن بیشتر شاگردان وی و اقامت دامادش محمدبن مسلم درکوفه، سکونت او در کوفه را قوت میبخشد.
بنابراین، گرچه از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام دور بود، ولی مناسبت هایی چون حج فرصت استفاده از آنان را برای اوفراهم می آورد، به گونه ای که از اصحاب و یاران و همدلان آن دوبزرگوار به شمار آمده است.
او پدر زن محمد بن مسلم، یاور فقیه امام باقر و صادق علیهماالسلام بود و به تجارت اشتغال داشت. برید زمان آن دو امام رادرک کرده و در دوران امام صادق(علیه السلام) قبل از شوال 148 هجری قمری در گذشت. علی بن حسن بن فضال او را از درگذشتگان سال 150 دانسته است.
ویژگی های اخلاقی انسان از شناخت و درک مقام این دانشمند وارسته و پارسا، که مورد رضایت امامان معصوم علیهم السلام بود، ناتوان است.
برید از دیدگاه امام صادق(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام)در وصف برید تعابیری دارد که در مورد کمتر شخصی به کار رفته است. نمونه ای از تعابیر امام(علیه السلام)چنین است:
1 دوست امام دوستی، پیوند ناگسستنی بین افراد ایجاد میکند. امام معصوم بانگاه الهی خود، برید را دوست خود مینامد. او را در خدمت به مکتب تشیع سر آمد همه میبیند و میفرماید:
چهار تن نزد من محبوبت رین مردمند; برید، زراره، محمد بن مسلم و نعمان احول.
دوستی، گاه سبب میشود افراد رازشان را به یکدیگر بسپارند.
روزی امام صادق(علیه السلام) برید را مخاطب قرار داده، از علی(علیه السلام)و موعظه وی به کارگزاران فرمود:
وقتی موعظه طولانی پایان یافت، گریست، از زمان خود شکوه کرد واصلاح عالم را بشارت داد.
2 پیشگام ترین«سابقان» در سوره واقعه کسانی هستند که در کردار نیک بردیگران پیشی گرفته اند و در نتیجه در آخرت نیز به مغفرت، بخشش ورحمت الهی نزدیکترند.
امام راحل(ره)در کتاب گرانقدر چهل حدیث مینویسد:
اگر کسی در این طبقه(اهل علم)به وظایف خود عمل کند و پس ازاصلاح خود، به اصلاح دیگران بپردازد و نگهداری ایتام آل رسول نماید، چنین شخصی از زمره مقربین و سابقین به شمار میآید.
برید از نظر علمی سرآمد یاران امام شمرده میشد و در ارشاد مردم بسیار کوشا می نمود و در حفظ دین از انحراف و بدعتها نقشی به سزا داشت. بنابراین، بی تردید در شمار مقربان و سابقان جایدارد.
امام صادق(علیه السلام)در باره برید، زراره، ابوبصیر و محمد بن مسلم فرمود:
آنان حافظان دین و امانت داران پدرم در حلال و حرام شمرده میشوند... این گروه در دنیا(در پیروی از ما)پیش قدم بودند و درآخرت نیز پیشگام خواهند بود.
امام همچنین فرمود: آنها مصداق آیه(السابقون السابقون اولئک المقربون)شمرده میشوند.
3 از فروتنان واژه «مخبتین» تنها یک بار در قرآن به کار رفته است. درآیه 34 و 35 سوره حج میخوانیم:
(...و بشر المخبتین الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم والصابرین علی ما اءصابهم و المقیمی الصلوه و مما رزقناهم ینفقون.)
«به فروتنان مژده بده، آنان که هرگاه یاد خدا شود، دلهاشان بترسد و شکیبایان برآنچه(حوادث دردناکی که در زندگی) بدانها رسدو به پای دارندگان نماز و کسانی که از آنچه به آنها روزی دادیم، میبخشند.»
مخبتین در درون و برون در برابر فرمان های پروردگارشان فروتنی میورزند. «کبر» درجاتی دارد; کبر در برابر خدا، در برابر انبیا و اولیا، در برابر اوامر خدا و در برابر بندگان خدا.
مخبت کسی است که از تمام درجات کبر دور باشد.
برید از این صفتبرخوردار بود. امام صادق(علیه السلام) او را یکی ازچهار تن «مخبتین» دانسته و اهل بهشت شمرده است.
4 حواری دو امام یاران مخصوص و برگزیده شخص را حواری میخوانند. این واژه از«حور» به معنی سفیدی مشتق شده است، همانگونه که جامه شویان لباسها را از آلودگی پاکیزه میکنند، حواری نیز پاک بودند ودیگران را با موعظه و تذکر از آلودگی ها پاک میکردند. گروهی گفته اند: حواریون آن دسته از یاران حضرت عیسی(علیه السلام) بودند که پیشه شان جامه شویی بود.
بعضی از روایات این اصطلاح را در باره برخی از یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)و امیر مومنان و پیشوایان معصوم علیهم السلام به کار برده است. امام کاظم(علیه السلام)فرمود: «وقتی روز قیامت فرا میرسد، منادی فریاد بر می آورد: «کجایند حواریان محمد بن عبدالله رسول خدا؟! آنان که پیمان نشکسته، تا آخر پایدار ماندند.» سلمان، مقداد وابوذر به پا میخیزند...»
سپس حواریان امامان را ذکر میکند و میفرماید: «... منادی فریاد بر میآورد: «کجایند حواریان محمد بن علی و حواریان جعفربن محمد؟!» نه نفر بر میخیزند و برید بن معاویه عجلی در شمارآنهاست.»
5 از اوتاد امام صادق(علیه السلام)برید را در شمار «اوتادالارض و اعلام الدین» جایداده است. اوتاد جمع وتد به معنای میخ است.
همان گونه که کوه ها مایه استحکام زمین است و همچون زرهی زمین را در برابر فشارهای درونی و بیرونی حفظ میکند; دانشمندان صالح و بندگان خوب خدا نیز چنین نقشی دارند. جمعی از تربیت شدگان مکتب اهلبیت، مانند برید، محمدبن مسلم، لیث بن البختری و زرارهبن اعین، توانستند به این مقام دست یابند و از ناحیه پیشوایان دین بدین لقب مفتخر شوند.
مقام علمی ابعاد گونه گون مقام و منزلت علمی برید، عبارت است از:
الف فقیه تمام عیار اجتهاد یعنی کوشش برای به دست آوردن حکم دین با تکیه برمنابع.
بشر در زمانهای مختلف به افرادی نیاز دارد که نظر شرع را درباره مسایل و نیازهایش بیان کنند. هرچند در بدو امر به نظرمیرسد در زمان امامان معصوم علیهم السلام آن بزرگواران خلا پاسخ به احکام را پر میکنند و به مجتهدان غیر معصوم نیاز نیست; ولی ازآنجا که همیشه و همه جا دسترسی به امام ممکن نبود; خود امامان معصوم علیهم السلام یاران مستعد و برجسته خود را برای به دوش کشیدن این مسئولیت، تربیت میکردند وبه استنباط وافتا فرامی خواندند.
امام در مقام تجلیل از برید و چندتن از یارانش،میفرماید:(گاه)به شخصی حدیثی میگویم... و او را از قیاس بازمیدارم; ولی او از نزد من که خارج میشود، گفتارم را تاءویل میکند(و بر غیر مراد حمل میکند.)... . اگر بشنوند واطاعت کنند...، آنچه پدرم به یارانش یاد میداد، به آنان(شاگردانم) خواهم آموخت.
امام بارها برید را به قرآن هدایت کرد و پرسشهای او را باقرآن جواب داد; یعنی از قرآن غفلت نکن، تدبرکن، استنباط کن تاپاسخ پرسشهایت را به دست آوری.
برید همراه امام بود، گاه در سفر نیز امام را رها نمیکرد ودر مجالس پرسش و پاسخ از وجود امام بهره میبرد. برخی مواقع به سبب کثرت پرسش، شرمگین میشد و از دیگران میخواست مشکل شرعی اشرا با امام در میان نهند.
بریددر پرتو نورگیری از اهل بیت علیهم السلام بهمقام منیعفقاهت و استنباط احکام رسیده بود. امام صادق(علیه السلام)در این باره فرمود:
«ما احداءحیی ذکرنا و احادیث ابی الا زراره و... وبرید...»
«هیچ کس یاد ما و روایتهای پدرم را زنده نکرد، جز زراره و... برید. اگر اینها نبودند، کسی قدرت استنباط نداشت.»
حضرت در جای دیگر میفرماید: «اگر آنها(برید، ابوبصیر، محمدبن مسلم و زراره)نبودند،آثارنبوتازمیان میرفت.او چنان مورد توجهبود که امام صادق(علیه السلام)از مقام علمی و جایگاهش نزد امام باقر(علیه السلام)خبر داد و فرمود: «پدرم امام باقر(علیه السلام)» بر گروهی درسپردن و یاد دادن حلال و حرام خدا اعتماد میکرد. آنها مخزن علم بوده و هستند. در حقیقت، یاران راز دار پدرم شمرده میشوند.
خداوند هرگونه بدی را به وسیله آنها از اهل زمین دور میکند.
آنها هنگام مرگ و زندگی در میان شیعیان، مانند ستارگان میدرخشند و یاد پدرم را زنده نگه میدارند... .»
حضرت پس از این گفتار، گریست. جمیل پرسید: آنها کیانند؟
فرمود: «آنها، که در مرگ و زندگی درود و رحمت خدا بر آنانباد، عبارتند از: برید عجلی، زراره، ابوبصیر و محمد بن مسلم. »
ب پاسدار شریعت عالمان دین همواره پاسخ به پرسشها و شبهات را نیز وظیفه خودمیدانستند و بدین طریق، دین را حفظ میکردند. در آن روزگار،بدعت، عمل به رای و قیاس توسط خودیها و ایجاد شبهات توسط معاندان، دین را مورد تهدید جدی قرار داده بود. اگر این محافظان و سنگرداران نبودند، دین از راه اصلی منحرف میشد.
امام صادق(علیه السلام)آنان(برید و سه نفر دیگر)را نگاهبانان دین معرفی کرده،میفرماید:
«خداوند بدعتها را به وسیله آنان بر میدارد... آنان انحراف فرقه ها و کج فکری غالیان را از دین دور میکنند.»
ج فقیه مقبولراوی شناس بزرگ، کشی علیه الرحمه برید را از یاران فقیه امام باقر و امام صادق علیهما السلام شمرده و پذیرش امامیه رابر این ادعا، گواه آورده است. او مینویسد:
«اصحاب امامیه بر تصدیق آنان اتفاق نظر دارند، آنها را به فقه و فهم دین پذیرفته اند و 6 تن را داناترین آنهادانسته اند.»
سپس آنان را نام میبرد و برید را در شمار آنها جای میدهد.
نجاشی، رجال شناس نامی، در باره برید میگوید:
«وجه من وجوه اصحابنا و فقیه ایضا له محل عندالائمه علیهم السلام»
او از بزرگان امامیه شمرده میشد و فقیه نیز بود. و نزد ائمه علیهم السلام موقعیت داشت.
علامه حلی در «خلاصه الاقوال» عبارت نجاشی را ذکر میکند و بااضافه کردن کلمه «ثقه»، برید را فردی مورد اطمینان و اعتمادمیخواند:
«وجه من وجوه اصحابنا ثقه فقیه له محل عندالائمه»
د توجه به مستحبات برید، چون همه فقیهان پرهیزکار، به تکالیف، احکام، شرایط وموانع اعمال توجه داشت و پرداختن به مستحبات را از یاد نمیبرد.
روزی از امام پرسید: آیا قرائت بیشتر در نماز برتر استیا درنگدر رکوع و سجده؟
امام پاسخ داد: به دلیل آیه(فاقرووا ما تیسر منه و اقیمواالصلاه) «هرقدر برای شما آسان است، قرآن بخوانید و نماز به پادارید.» رکوع و سجده طولانی افضل است.
سپس پرسید: قرائت طولانی یا دعای بسیار کدام افضل است؟
امام با استناد به آیه(قل هل یعبو بکم ربی لولا دعاوکم) «ای پیامبر! بگو: آیا اگر دعا نکنید، پروردگارم به شما اعتنا خواهدداشت؟» دعای بسیار، بالاتر است.
ه راوی آگاه برید، ناقل روایات بسیار است. تنوع روایات و کثرت آنها گویای تلاش او در این عرصه است; این راوی فقیه بارها پرسشهای حقیقی یافرضی را با امام در میان مینهاد و پاسخ میشنید. او در حفظ، نقلو گسترش روایات توفیق بسیار داشت و نامش با عنوان های «برید»، «برید بن معاویه»، «برید عجلی» و «برید بن معاویه عجلی» در سند بسیاری از روایات کتابهای روایی شیعه، به چشم میخورد.
برید بیشتر روایاتش را بدون واسطه از امام باقر و امام صادق علیهما السلام شنیده و چند مورد را نیز دامادش محمد بن مسلم برایش بازگو کرده است. افزون براین، او از اصبغ بن نباته، اسماعیل بن رجاء از محدثان اهل سنت و مالک بن اعین نیزروایت نقل کرده است.
شاگردان دهها حدیث در کتابهای معتبر شیعه به وسیله برید روایت شده است و محدثان دست به دست، این گنجینه را به ما رسانده اند.
نزدیک به چهل نفر بدون واسطه از او روایت نقل کرده اند. «عمربناذنیه» ، «حریزبن عبدالله» ، «حارث بن محمدبن نعمان احول»
و «قاسم بن عروه» در شمار این چهل تن جای دارند.
1 ابن اذنیه، عمر بن محمدبن عبدالرحمن بصری، ازروایتگران فقیه و از اصحاب امام صادق(علیه السلام) است. احمدبرقی او را از اصحاب امام کاظم(علیه السلام)نیز دانسته است.
همه رجال شناسان شیعی او را مورد اعتماد دانسته اند و اکثرروایاتی که او نقل کرده، در مسایل فقهی است.
2 ابوعلی حارث بن محمدبن نعمان اءحول بجلی کوفی از اصحاب امام صادق(علیه السلام)است. به گفته نجاشی، او کتابی دارد که از امام صادق(علیه السلام)نقل کرده است.
شیخ طوسی مینویسد: او دارای اصل است.
3 ابومحمد حریزبن عبدالله ازدی سجستانی از اهالی کوفه بود.
به نوشته نجاشی، او بیشتر برای تجارت به سجستان مسافرت میکرد.
گفته شده از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام روایت نقلکرده است، ولی تنها دو روایتش از امام صادق(علیه السلام) مورد تاءییداست. او کتاب بزرگی به نام کتاب الصلاه دارد. کتاب نوادر نیز ازآثار اوست.
شیخ طوسی مینویسد: او مورد اعتماد است. اهل کوفه و ساکن سجستان بوده است. از جمله کتابهای او کتاب الصلاه، کتاب الزکاه،کتاب الصوم و کتاب النوادر است.
حریز سرانجام در سجستان کشته شد.
4 ابومحمد قاسم بن عروه بغدادی از روایتگران شیعی و دارایکتاب است. او از امام صادق(علیه السلام)روایت نقل کرده است و به گفته شیخ طوسی از اصحاب امام صادق(علیه السلام)به شمار میآید. ابن داود او راممدوح دانسته است.
ابو محمد سرانجام در بغداد درگذشت و کتابی از وی به یادگارماند.
و - از اصحاب اجماع رجالی نامدار شیعه ابوعمروکشی، که در سال 340 ق. در گذشت،گروهی از روایتگران شیعی را با چنین عبارتی توثیق کرده است:
«اءجمعت العصابه علی تصحیح ما یصح عن جماعه»
او این گروه را سه طبقه و 18 تن دانسته است.
عدهای از رجال شناسان متقدم و متاءخر، مثل سیدبن طاوس و علامه حلی و دیگران، از این گروه با عنوان «اصحاب اجماع» یادکرده اند.
کشی، در بیان طبقه اول که از یاران امام باقر و امام صادق علیهما السلام هستند، میگوید:
«اجتمعت العصابه علی تصدیق هولاء الاولین من اصحاب ابیجعفر وابیعبدالله و انقادوا لهم بالفقه.»
امامیه به تصدیق آن پیشینیان از یاران امام باقر و امام صادق علیهما السلام اتفاق نظر دارند و بر فقاهت آنان معترفند.
او سپس «برید» را در زمره آنان نام برده است.
این سخنان، به ضمیمه روایاتی که ائمه اطهار در وصف بریدگفته اند، مقام و منزلت وی را نمایان میسازد.
البته روایاتی در نکوهش برید وارد شده است. که عالمان رجالشناس آنها را ضعیف دانسته، روایات ستایش برید را بر آن مقدم کرده اند.
استرآبادی در منهج المقال مینویسد: روایات(نکوهنده اصحابائمه:)سندشان مخدوش است; و علیهم السلام مکن است علت نکوهش آنان، گذشته از آنکه توجه و دلسوزی معلمانه بدانهاست تا دردادن فتوی احتیاط کنند، آن باشد تا در دید مخالفان، بزرگ شمرده نشوند. زیرا گاهی امامان معصوم علیهم السلام اصحاب خاص و موردعلاقه خود را به گونه ای نکوهش میکردند تا بین مخالفان و حسودان به جرم ارتباط و انتساب به مذهب حق از اعتبار نیفتند و خطری متوجه آنان نگردد.
گرایشهای روایی هرچند این فقیه حدیث شناس، روایاتی چند در فقه دارد و فقیهان به آثار او در ابواب فقه استدلال کرده اند; ولی روایات تفسیری،اخلاقی و کلامی نیز توسط او نقل شده است. او در تفسیر آیات ولایی قرآن، روایات بسیار دارد.
برید شیدای ولایت روایات برید، عشق و علاقه او به اهلبیت علیهم السلام را نشان میدهد. او پروانه وار گرد وجود آنان میچرخید تا از حرارت و نورآن منبع هدایت بهره گیرد.
برید و چند تن دیگر از امام باقر(علیه السلام)روایت کردهاند که فرمود:
«حدای عزوجل پیامبر(صلی الله علیه وآله)را به ولایت علی(علیه السلام)امر کرد و(آیه 55 سوره مائده)(سرپرست شما تنها خداست و رسولش و کسانی که ایمان آورده اند، نماز به پادارند و در حال رکوع زکوه دهند.)را بر اونازل کرد و ولایت اولوالامر(کارداران)را واجب ساخت. مردم ندانستند مقصود از ولایت چیست؟ خدا به محمد(صلی الله علیه وآله)امر کرد تا ولایت را برای آنها توضیح دهد; چنانکه نماز، زکوه، روزه و حج راتوضیح داد. چون امر به ولایت از جانب خدا به پیامبر(صلی الله علیه وآله)رسید،دلتنگ شد و ترسید مردم از دین برگردند و او را تکذیب کنند. ازاین جهت، به پروردگارش مراجعه کرد. خدای عزوجل چنین وحیفرستاد: ای پیامبر، آنچه از پروردگارت برتو نازل شده، برسان واگر نکنی، پیامش را نرسانده ای; خدا تو را از گزند مردم حفظ میکند.(سوره مائده، آیه67)او هم فرمان خدای متعال را امتثالکرد و به امر ولایت علی(علیه السلام)در روز غدیرخم قیام کرد. آن حضرت مردمرا برای نماز جماعت بانگ زد و فرمان داد حاضران به غائبان برسانند. واجبات خدا یکی پس از دیگری نازل میشد و امر ولایتآخرین آنها بود. پس از این آیه، خدای عزوجل این آیه را نازل فرمود: «امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمامساختم.» (مائده، آیه3)امام باقر(علیه السلام)اضافه کرد: «خدای عزوجل میفرماید: بعد از این، واجبی بر شما نازل نکنم، واجبات را برایشما کامل کردم. »
برید میگوید: امام باقر(علیه السلام)در تفسیر این آیه: «اءومن کان میتا فاءحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس; آیا کسی که مرده بود و ما او را زنده کردیم و به او نوری دادیم تا میان مردم راه رود.»
آنان که ولایت معصومان را نمیشناسند، مرده خواند و فرمود:
«امام نوری است که مردم بدان هدایت میشوند.» «و آن کس که به امام(علیه السلام)معرفت و شناخت نداشته باشد مانند کسی است که درتاریکی ها واقع شده باشد و نتواند از آن برون رود.»
غروب آفتابسرانجام برید در دوران حیات امام صادق(علیه السلام)درگذشت.
به گفته اکثر مورخان، چون کلینی و ذهبی امام صادق(علیه السلام)در شوالسال 148 هجری قمری به شهادت رسید. بنابراین، برید در سال 148 ویا قبل از آن در گذشته است. علی بن حسن بن فضال او را متوفای سال 150 دانسته است.
آثارفرزندقاسم فرزند برید از یاران امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام و از روایتگران مورد اعتماد بود. رجال شناسان در موثق بودن او اتفاق نظر دارند.
قاسم از پدرش روایتی نقل نکرده است.
کتاب احمدبن حسین غضائری میگوید: کتابی از برید دیده ام که علی بن عقبه بن خالداءسدی آن را روایت کرده است.
روایات همان طور که بیان شد، برید در زمینه های گوناگون حدیث نقلکرده است. سه روایت وی را حسن ختام این مقاله قرار میدهیم:
1 برید از امام باقر(علیه السلام)نقل کرده است که فرمود:
در کتاب علی(علیه السلام)یافتیم که رسول خدا بر فراز منبر فرمود: سوگندبه خدایی که جز او شایسته پرستش نیست، هرگز به هیچ مومنی خیردنیا و آخرت داده نشد، مگر به سبب خوشبینی به خدا، امید به او،اخلاق نیکو و دوری از غیبت مومنان. سوگند به خدایی که جز اوشایسته پرستش نیست، خدا هیچ مومنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نمیکند مگر به سبب بدگمانی به خدا، نومیدی از او(کوتاهی کردن در امید به خدا)، بد اخلاقی و غیبت مومنان.
قسم به خدایی که جز او شایان پرستش نیست; گمان هیچ بندهای درباره خدا نیکو نشود، جز اینکه خدا همراه گمان بنده خود باشد;(هرگونه به او گمان برد، خدا با او رفتار کند.) زیرا خدا کریم است و همه خوبیها به دست اوست. او شرم میکند از اینکه بنده مومنش به وی گمان نیک برد و او خلاف گمان و امید بنده رفتارکند. پس به خدا خوشبین باشید و با خضوع و التماس از اوبخواهید.»
2 در منابع شیعی و اهل سنت روایتی از برید نقل شده که او ازطریق اسماعیل بن رجا و پدرش و ابوسعید خدری نقل میکند که: رسولخدا(صلی الله علیه وآله)در حالی که بند کفشش پاره شده بود، بیرون آمد و کفش راجهت تعمیر به علی(علیه السلام)داد. سپس حضرت نشست و ماهم گرد حضرت باآرامش و آمادگی کامل نشستیم. در این هنگام فرمود: «همانطور که من بر تنزیل(نزول قرآن و نص و معنای ظاهری آن)قرآن جنگیدم،بعضی از شما نیز بر تاءویل(معنای باطنی و بطن)قرآن خواهدجنگید.»
بعضی از اصحاب عرض کردند: ماهستیم، یارسول الله؟
فرمود: لا ولکنه خاصف النعل; خیر، ولیکن او همان است که مشغول تعمیر کفش است. »
ابوسعید خدری میگوید: وقتی جهت تبریک نزد علی(علیه السلام)رفتیم،سربلند نکرد; گویا قبلا شنیده است.
3 شیخ صدوق از برید عجلی چنان نقل کرده است که امام باقر(علیه السلام)فرمود: بعد از شهادت حسین بن علی(علیه السلام)بر پیکر آن حضرت سیصد و بیست و اندی زخم(اثرنیزه، شمشیر و تیر)یافت شد.
کوثر :: بهمن 1378، شماره 35