شعر «بارگاه قدس»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

هر كس كه با جلال تو عهدی جمیل بست
پیوسته دل به ذكر خوش «یا جلیل» بست
هر زائری كه پای ضریحت دخیل بست
بال دعا به بال و پر جبرئیل بست
اینجا فرشتگان خدا بال می زنند
مُهر تو را به نامه اعمال می زنند
ای آن‌كه نیست از تو كسی سرفرازتر
خوش خوتر و كریم تر و چاره سازتر
نشنیده ایم از تو در خانه بازتر
پیدا نمی شود ز تو مهمان نوازتر
شرمنده ایم از تو و مهمان نوازی ات
ای شهره زمین و زمان چاره سازی ات
ای آستان تو حرم كبریا شده
وی خاك آستانه تو ماسوا شده
ای فرش آستانه تو شهپر ملك
وی خاك راه تو به نظر كیمیا شده
ای كعبه امید خلایق كه درگهت
رشك منی و مروه ز لطف و صفا شده
ای زائر حریم تو در بارگاه قدس
مشمول فیض و رحمت بی منتها شده
ای در تو مات چشم خدابینِ اولیا
آیینه تمام نمای خدا شده
معصومه شفیعه تویی اِشفعی لنا
ای شهره در شفاعت اهل بلا شده
گویم مدیح تو كه ز لطف تو تاكنون
بر روی من هزار درِ بسته وا شده
گل های طبع من ز نسیم عنایتت
خرم شده، شكفته شده، دل ربا شده
تا بارگاه تو حرم اهل‌بیت باد
ما را اگر غمی است غم اهل‌بیت باد

استاد محمدعلی مجاهدی
اشارات :: آبان 1387، شماره 114

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page