اشارات :: دی 1385، شماره 92
نجمه زارع
به نام خدایی که ظرفیت پیوند دو دریای آسمانی را به خاک عطا کرد:
چیست این حس شگفت که بر سینه زمان چنگ میزند؟
چیست این رونق بهاری که در لحظههای خلقت طنین میافکند؟ آیا کسی هست که زمزمه سبزترین پیوند آفرینش در ملکوت را بشنود و نداند که امشب چه شبی است؟!
هیچ عابری نیست که امشب در کوچه حضور قدم بگذارد و با کولهباری از نور و تبسم، بنبستهای حرکت را درننوردد.
وقتی بدانی شرقیترین لحظه زمین فرا رسیده، تعجب نخواهی کرد اگر امشب را شب انعکاس آسمان، شب تفسیر خدا در زمین بخوانند. شب رویش لبخند بر شادمانهترین گلدسته تجلی فرا رسیده است.
جشن فرشتگان
آخرین پیامبر نور، زلالترین عصاره وحی را در پیوند دخترش با آسمانیترین مرد، میریزد و با آرامشی که اولین محصول این تلاقی عظیم است، به خدا لبخند میزند. فرشتگان، بال در بال هم، زیباترین سرور خاک را جشن میگیرند و بزرگترین شادمانی زمین را پای میکوبند.
ای اهل عالم! آیا در تقویم خاک، روزی گستردهتر از روز پیوند دو دریا دیدهاید؟!
دو دریا، دو بیکران؛ دو شفافیت محض! دو نور لایتناهی!...
اهالی دیار معرفت! دریابید این خجستهترین ثانیههای رحمت و برکت را!
دریابید و دریابیم این تموّج فضایل در جاری زمان را!
آغاز زندگی مقدس
اینک، دست مقدس فاطمه علیهاالسلام ، در دست بیکران علی، حلاوت هلهله فرشتگان را لمس میکند و شور کبریایی افلاکیان را برمیانگیزد.
این سپردن دست عروسی به تکیهگاهی یک مرد نیست؛ این سپردن انسان است به حریم بیانتهای عصمت. این پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیست که دخترش را به علی علیهالسلام میسپارد؛ این خداست که اختیار و اعتبار بشر را به علی و زهرا علیهاالسلام وامینهد.
شب پیوند مرتضی و فاطمه علیهاالسلام نیست؛ بلکه امشب، شب تجدید یگانگی انسان با ذات خداست. و مبارک باد بر همه کائنات، این لبخند بیزوال پروردگار در گستره خلقت خویش.
و زندگی در سایهسار خانه علی و فاطمه علیهاالسلام ممتد باد!
متن ادبی «با کولهباری از نور و تبسم»
- بازدید: 3101