او که از هر کسي ديگري براي سوگواري سزاوارتر بود

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

5 ربيع الاول 117 ه. ق؛ سالروز وفات حضرت سکينه بنت الحسين (س)
چه فرقي مي کند که نامش «آمنه» باشد يا «امينه»، «اميمه» باشد يا «امامه»؟(1) زيرا هميشه القابي هستند که به جلال اسماء پهلو مي زنند و شکوهمندي صاحبانشان را بيکران مي کنند.
خصوصا اگر آن لقب را پدري چون حسين بن علي (ع) داده؛ يا مادري چون رباب (س) برگزيده باشد. مادرش او را سکينه (سُکينه) لقب داد، و پدرش درست روز واقعه (2) «خِيَرَة النسوان» يعني برگزيده ي زنان خطابش کرد.
به جناب ابوالفضل (ع) علاقه ي خاصّي داشت؛ عمو عبّاس(ع) هم او را بي اندازه دوست مي داشت. گفته اند وقتي امام عطشان، جسم نيمه جان برادر را به خيمه ها مي برد عباس، امام را به جدش رسول خدا (ص) سوگند داد و فرمود: «... بگذار همين جا باشم.» امام پرسيد: «چرا برادرم؟» عرض کرد: «من از دخترت سکينه شرم دارم. به او وعده ي آب داده بودم...»(3)
امام جسد عبّاس را کنار فرات گذاشت و در حالي که اشکهاي خود را پاک مي کرد به خيمه ها برگشت. (4)
در آنسوي اين پيوند عاطفى، دلواپسي دختري است که ته مانده ي آرامش را از خيمه هاي دل نگران مي برد؛ وقتي مي دود و عنان اسب پدر را مي گيرد و مي پرسد: «باباجان!ايا از عمويم عباس خبر دارى؟» امام گريه مي کند و مي فرمايد: «دخترم! عمويت عباس، کشته شد و روحش به بهشت پر کشيد.»
وداع امام حسين (ع) با سکينه(س) نيز جانکاه است؛ به همان دردناکي وداع حسين(ع) با فاطمه(س) ديده اند: به هفتاد و دو يار شهيد خود نگاه کرد. به خاک افتاده بودند. رو به خيمه ها فرمود: «اي سکينه! اي فاطمه! اي زينب! اي امّ کلثوم! از من بر شما باد سلام!»(5)
سکينه ي سيزده ساله، ديگر خوب مفهوم اين «سلام» را مي فهميد. پس صدا زد: «باباجان! آيا تسليم مرگ شدى؟» و چقدر غصّه اي منتشر، فضا را آکند، وقتي فرمود: «چگونه تسليم مرگ نشود کسي که يار و ياوري ندارد؟!»(6)
در آخرين لحظه هاي وداع، لباسي براي امام (ع) آوردند تا زير لباس رزم بپوشد و تنش عريان نماند... همانجا سکينه، خيره خيره به پدر نگاه مي کرد و بلندبلند مي گريست. امام (ع) او را به سينه چسباند و اشعاري به اين مضمون خواند: «سکينه جان! بدان پس از من آنگاه که مرگ گرفتاريم ساخته – گريه ي تو طولاني خواهد بود. تا جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. اي بهترين بانوان! هر زمان که کشته شدم، تو از هر کس ديگر براي سوگواري من سزاوارترى.»(7)
آخرين پرده اي که راوي از حضرت سکينه (س) در کربلا روايت مي کند، آنجاست که مي گويد: به خدا قسم زينب (س) از گريه ي خود، هر دوست و دشمني را به گريه انداخت؛ سپس سکينه، بدن پدر خود را بغل گرفت. توصيف معاشقه ي دختر با پيکر پاک پدر از زبان راوي ناگفته مي ماند و باز هم به رسم همه ي قاصران اَلکني که تاريخ تشيع را نتوانستند مو به مو و نسل به نسل منتقل کنند، گزيده ي و بي تفصيل ادامه مي دهد: عده اي از عربها آمدند و سکينه را از نعش پدر جدا کردند. (8) و شايد براي مراعات هيأتي هاي دلسوخته، همين بهتر که نگفتند چگونه جدا کردند او را...
از آن پس بانوي ما، سکينه خاتون، يکي از مقتل گويان شاهد بود؛ که ابلاغ پيام پدر را به فراموشها نسپرده و در سفر و حضر همراه با عموي بزرگوار و عمّه ي داغدارش به اقامه ي قيام صبورى، قامت بست.
بعدها خانه ي اين بانوي عالمه و محدثه، محلّ تجمّع شعرا و مأمن مناقشه و بحث و نقد ادبي شد.(9) و از آنرو که کريمه (10) نيز لقب داشت، به شاعران بزرگ چون فرزدق و جرير صله عطا فرمود. سيد بن طاووس درباره ي ايشان مي گويد: «برترين زنان عصر خودش بود.»(11)
حدود هفتاد سال، دنيا نفسهاي قدسي او را استشمام کرد و عاقبت از قفسي که بسياري اندوهش او را رنجانده و آزار داده بود، رها شد و دنياي فاني را با فريفتگانش تنها گذاشت...
مدينه، مقتل جدّه ي بزرگوارش، ميعادگاه زائران اين بانوي کم نظير هم هست.
به اميد روزي که خاکشان را بوسه باران کنيم.
پي نوشت:
1- فرهنگ عاشورا، ص227.
2- روز عاشورا سال 61 ه ق.
3- «... و ديگر آنکه، علمدار تو بودم، چنانچه اصحاب تو مرا کشته ببينند، توان و بردباري شان کم مي شود» موسوعه کلمات الامام الحسين، ترجمه ى علي مويدى، ص525.
4 و 5- همان، ص527، ح 429.
6- همان، ص547، ح 450 گفتني است، «سلام در اينجا به مفهوم «خداحافظي» و «وداع» مي باشد.
7- همان، ص 545، ح 499.
8- لهوف، ترجمه ى: عقيقي بخشايشى، ص 163.
9- فرهنگ عاشورا، ص 228.
10 و 11- لهوف، ص 162، پاورقى.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page