1- توسعه و ترويج هنجارشکني دينى: از آنجا که اديان الهي و به خصوص دين مبين اسلام، آموزههاي روشن و کنترلگري در مورد روابط ميان محرم و نامحرم و همچنين روابط دختر و پسر دارند، داشتن چنين روابطى، هنجارشکني آگاهانه در برابر احکام و آموزههاي دينى خواهد بود و در نتيجه عادت و انگيزه افراد را به زيرپا گذاشتن ساير آموزههاي دينى را افزايش خواهد داد.
2- گسست در روابط خانوادگي و افزايش آثار طلاق: افشا شدن روابط قبل از ازدواج دختران و يا پسران براي همسرانشان و يا استمرار روابط به زمان تأهل سبب سلب اعتماد در روابط زناشويي و افزايش احتمال طلاق خواهد شد چنانکه ميتوان حدس زد کساني که روابط سهل انگارانه و خارج از تعهد را تجربه کردهاند در روابط خانوادگي هم متعهد به حفظ اصول خانوادگي نباشند. نکتهي ديگري که غالباً از آن غفلت ميشود آن است که در ازدواجهاي سالم، دختر و پسر اولين رابطهي جنسي را در خانواده تجربه ميکنند و جذابيت اولين رابطه ي جنسي سالم براي طرفين، به افزايش ارتباط عاطفي آنان ميانجامد. اما در فرض آن که دختر و پسر روابط قبل از ازدواج را تجربه کرده باشند انرژي و انگيزهي جنسي لازم را براي تقويت روابط عاطفي در اختيار ندارند و نميتوانند روابط گرمي برقرار کنند.
3- افزايش آسيبهاي روحي روانى: از آنجا که در شرايط فعلى، روابط دختر و پسر با هنجارها و سنتهاي دينى و اخلاقي جامعه ناسازگار است، افراد در صورت داشتن چنين روابطى، احساس گناه و پشيماني خواهند داشت. ترس از افشاي رابطه نيز سلامت رواني افراد را آسيب ميزند. اصطکاک و تعارض جوانان و والدين، همچنين نهادهاي کنترلگر و انتظامى، فضاي تنشآميزي را در جامعه ايجاد ميکند.
بخشي از اضطرابهاي رواني در روابط دختر و پسر، معلول ماهيت اين روبط است. از آنجا که در روابط دختر و پسر، دو طرف در برابر يکديگر تعهدي ندارند، ترس از پايانيافتن رابطه و يا خيانت طرف مقابل به نگرانيها و اضطرابها دامن ميزند. از آنجا که اکثر اين روابط به ازدواج منتهي نميشود، اضطراب رواني افراد بهخصوص دختران از فاش شدن روابطشان ابعاد ديگري مييابد. بياعتمادي به همسر نيز در صورتي که طرف مقابل از روابط پيش از ازدواج او آگاهي داشته باشد، بخشي از آسيبهاي رواني اينگونه روابط دختر و پسر است.
4- بحران اخلاق در نسل آتى: ميتوان حدس زد که دخترها و پسرهاي امروز که قيود اخلاقي را در رابطه خود ناديده گرفتهاند در آيندهاي نه چندان دور، در موقعيت پدر و مادر، نه انگيزه و نه توان لازم را براي انتقال ارزشهاي اخلاقي همچون حيا و عفت، به فرزندان خود ندارند، در محيط خانواده با سهل انگاري در برقراري ارتباط با ديگران که جزئي از عادات روزمرهي آنان شده است، الگوهاي منحطي براي فرزندان خود هستند و نظارت لازم را بر عملکرد اخلاقي فرزندان نخواهد داشت. بنابراين اگر جوانان امروز بر اساس غفلت خود و والدين به دام فساد افتادهاند، فرزندان آنان بر اساس رهنمونهاي والدين و يا سهلانگاري عملي آنان با مفاسد اخلاقي انس خواهند گرفت.
5- کسب عادت ثانويه به ارتباط با جنس مخالف: معمولاً افرادي که پيش از ازدواج با جنس مخالف ارتباط دارند، اينگونه روابط را به صورت مکرر تجربه ميکنند. به تدريج داشتن ارتباطاتى، به عادت ثانويه آنان تبديل ميشود، به گونهاي که آينده زندگي خانوادگيشان را در معرض خطر قرار ميدهد.
6- نهادينه شدن روابط دختر و پسر، رقيبي براي خانواده: بديهي است با گسترش و تداوم الگوي موجود در روابط دختر و پسر و همراهي ساختارهاي سازگار با آن، به تدريج اينگونه روابط فراگير شده، به دليل مقبوليت عمومى، زمينههاي ناهنجار دانستن آن از بين ميرود. بدين ترتيب داشتن چنين روابطى افزايش مييابد و انگيزه تشکيل ازدواج کاهش خواهد يافت. در واقع روابط دختر و پسر، رقيبي براي خانواده خواهند بود و يا به تعبير کاستلز، اشکال جديد خانواده را رقم خواهند زد.
7- رواج الگوهاي همزيستي غير خانوادگى: هم اکنون موارد معدودي از پيوندهاي دراز مدت جنسي و همزيستي نامشروع ميان دو همجنس يا ناهمجنس گزارش شده است. گرچه به دلايل اخلاقي و امنيتي آمار روشني از مقدار همزيستيهاي غير خانوادگى، در کشور ما، در دست نيست، اما قرائن نشان از روند رو به رشد اما تدريجي و مخفيانه آن دارد. به مرور زمان اين احتمال تقويت ميشود که اين شکل از همزيستي از حالت مخفيانه خارج شود، موافقاني را از ميان نسل جوان و حتي از ميان نخبگاني که تحت سيطرهي آموزههاي مدرن قرار دارند پيدا کند و افزايش فشار داخل و بينالملل در اين زمينه به مسامحه در برخورد با آنان بيانجامد. به نظر ميرسد با رواج اين پديده يکي از چالشهاي نظام اسلامى، در آينده فشارهايي است که در قالب تبيينها و تحليلهاي علمي مدرن از سوي کارشناساني وارد شود که تلاش ميکنند الگوهاي جديد همزيستي را اقتضاي جبري و ترديد ناپذير جامعهي اطلاعاتى، ارج نهادن به آزادي و نمودي از حقوق فردي تصوير کنند و جريانهاي فمينيستي نيز که هماکنون همت اصلي خود را به مباحث حقوقي معطوف کردهاند در آينده حضور فعالتري در حوزهي اخلاق جنسي خواهند داشت؛ چنان که هماکنون عقبههاي اين جريان در خارج از کشور حمايت از گروههاي همجنسگرا را وجههي همت خود ساختهاند.
8- افزايش فشار اجتماعي براي اصلاح قوانين و رويهها: در اين فرض که روابط دختر و پسر شيوع يابد اجراي حدود شرعي و محدوديتهاي قانوني با واکنش منفي مواجه خواهد شد و مجريان را به منظور تسامح در اجراي قوانين و قانونگذاران را براي اصلاح قانون تحت فشار قرار ميدهد. تعديل قانون سقط جنين در ساليان اخير و متوقف شدن اجراي برخي از مجازاتها از جمله مجازات اعدام در نوجوانان کمتر از 18 سال، گرچه با دلايل عنوان شدهي ديگري انجام شده است اما ميتواند تا حدودي نيز ناشي از فشار تقاضا از ناحيهي مورد بحث باشد.
پيامدهاي افزايش روابط دختر و پسر:
- بازدید: 6888