خدايى را كه نمى بينم نمى پرستم

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

پرسش : منظور حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) از اين كه فرمودند: «خدايى را كه نمى بينم نمى پرستم، چيست»؟

پاسخ: عبادت نياز عبد است به درگاه معبود; لذت مناجات فقير است با غنى، طلب رحمت و مغفرت ذليل است از قوى، و خضوع و خشوع و تضرع عبد فانى است به درگاه مولاى باقى; و همه اين امور حضور معبود و ادراك و ديدارش را مى طلبد. بدين جهت وقتى آن شخص مى پرسد: «آيا پروردگارت را ديده اى يا اميرالمؤمنين؟» و از پاسخ آن حضرت كه فرمودند: «چيزى را كه نمى بينم نمى پرستم» بدگمان و متعجب شد و گمان كرد مراد آن حضرت از ديدن، ديدار با چشم است. آميخته با توبيخ سؤال خود را تكرار كرد: «چگونه او را مى بينى؟»
حضرت در جواب، منظور خويش را از ديدن چنين بيان فرمودند: «ديده ها هرگز او را آشكارا نمى بينند». يعنى ديدن او به چشم و به مشاهده قوه بينايى جسمانى نيست; زيرا بديهى است كه لازمه ديدار حسى، جسميت، و جسميت توأم با محدوديت، نياز و فناپذير بودن است و خداوند متعال از صفات جسم منزه و پاك است.
در ادامه چگونگى ديدار را توضيح دادند: «اما دل ها با حقيقت ايمان، او را در مى يابند». يعنى به واسطه عقايد راستين كه از عقول پاك و استوار سرچشمه گرفته و پايه گذارى شده و هيچ سستى و خللى در او راه ندارد، به عظمت و معرفت او پى برده مى شود، و تصديق وجود بى بديل و ساير صفات و اسماى حسناى او مى گردد. اين شهود باطنى و ادراك قلبى بالاترين مرتبه انكشاف و ظهور است كه با ديدار حسى قابل قياس نيست.( )