پرسش: آيا در عالم برزخ نيز زمان مطرح است؟ اين زمان چگونه است، مثلاً كسى كه هزاران سال پيش از دنيا رفته چه تفاوتى با فرد تازه گذشته دارند؟
پاسخ: گويا سؤال كننده احتمال داده كسى كه هزاران سال پيش از دنيا رفته از حيث ميزان آسايش و راحتى يا از جهت عذاب و شدت گرفتارى با كسى كه نزديك به قيامت چشم از جهان بسته تفاوت دارد، و حال آن كه بر پايى قيامت، تمام شدن نعمت يا پايان عذاب برزخ نيست كه گمان شود كسى كم تر يا بيش تر متنعّم بوده يا عذاب كشيده، بلكه قيامت ادامه همان حالت برزخى است به صورت ديگر. با توجه به اين كه چون حالات برزخيان متفاوت است، گاهى شدت گرفتارى هاى مراحل برزخى موجب آمرزش و تخفيف عذاب قيامت مى گردد.
اگر شخصى پاك و مؤمن باشد، پس از مرگ در نعمت هاى خداوندى غوطه ور است و در كمال آسايش و رفاه زندگى مى كند، وگرنه، در عذاب الهى گرفتار و معذّب است و روزگار سختى را مى گذارند.اگر هم از افراد مستعضف فكرى باشد، يعنى قدرت بر تشخيص حق از باطل نداشته و يا حجّت بر او تمام نشده و هم چنين كودكان و ديوانگان، تا قيامت و بر پا شدن محكمه عدل الهى، بدون سؤال و عذاب و نعمتى در عالم برزخ خواهند ماند.
پس، ماندن و درنگ در قبر براى مؤمنان و صالحان آزار دهنده نيست; امّا براى غير ايشان بسيار رنج آور و با عذاب همراه مى باشد. تفاوت افراد از نظر عمل خير و شر به شدت و ضعف عذاب يا نعمت، بستگى دارد و از آن جا كه خداوند متعال حكيم است و عادل، طورى با آنان عمل مى كند كه سر سوزنى به كسى ظلم و جور نشود «إنّ الله ليس بظلّام للعبيد».( )
در تاريخ چنين آمده: روزى حضرت عيسى(عليه السلام) از كنار قبر جوان تازه گذشته اى كه هنوز آب قبرش خشك نشده بود عبور مى كردند، به اذن خداوند متعال، جوان را زنده كردند. وقتى جوان زنده شد، چهره اى بسيار پير و شكسته و حالتى رنجور و خسته داشت; گويى مدت طولانى از اين جهان رفته است! حضرت عيسى(عليه السلام) از او پرسيدند: «چه مدت است كه جان سپرده اى؟» جوان گفت: «چندين هزار سال!» سپس پرسيدند: «پس از مرگ بر تو چه گذشت؟» جوان گفت: «وقتى مرا به خاك سپردند، «نكير» و «منكر» آمدند و سؤالاتى كردند، چون نتوانستم جواب دهم، مرا تازيانه اى زدند كه قبرم از آتش پر شد و تا همين الآن مى سوختم!»
حضرت از آن جا گذشت و دگر بار پيرمردى را كه ساليان دراز از مرگش مى گذشت و نشانى از قبرش به جاى نمانده بود به اذن خدا زنده كرد. پيرمرد وقتى زنده شد، با نشاط و با جمال، جلوه مى كرد. حضرت از او پرسيدند: «چند وقت است كه چهره در نقاب خاك كشيده اى؟» پيرمرد گفت: «هم اكنون، تا از دنيا رفتم مرا به خاك سپردند; «نكير» و «منكر» آمند و از من سؤالاتى كردند; چون جواب دادم، باغى از باغ هاى بهشت بر من نمايان شد... در همان جا بودم كه مرا احضار فرموديد».( )
دیدگاهها
وججور ببینمش و باهاش حرف بزنم
عليکم السلام و رحمة الله
برادر عزيز / خواهر محترمه
بايد توجّه داشت : کسب اطلاع از حال اموات در عالم برزخ ، نه واجب شرعی است و نه وظيفة اخلاقی .
بلکه در بعضی موارد اگر سبب آزار و اذيّت آنان ، يا موجب کشف معايب آنها ، يا اطلاع بر جايگاه نامناسب ايشان در عالم برزخ شود ، کار بسيار ناشايست ، و گاهی حرام می باشد .
بله ، اصل کمک به آنها ، از راه :
ـ قضاء واجباتی که ممکن است از آنها فوت شده باشد (بويژه نماز و روزه و حجّ)
ـ يا دادن صدقه و مظالم از طرف آنها
ـ يا هديه کردن ثواب اعمال مستحبّه ـ بويژه تلاوت قرآن و طواف کعبه و اطعام ـ را به آنان
بسيار مؤثّر بوده ، و سبب برطرف شدن مشکلات آنان می شود ، و در روايات سفارش شده است .
البته در مواردی که منعی نداشته باشد ، دستوراتی برای خواب ديدن پيامبر اکرم (ص) ، يا ائمه (ع) ، يا ميّت مورد نظر ، يا پدر و مادر ، در بعضی احاديث وارد شده است ؛ که در صورت نياز می توان به قصد رجاء انجام داد .
بعضی از اين احاديث در آدرس های ذيل موجود است :
بحارالأنوار ج : 73 ص : 216
کتاب «مصباح» مرحوم كفعمي ص : 48
«فلاح السائل» مرحوم سيّد بن طاووس
فصل اول از جلد دوم کتاب «دار السلام» مرحوم ميرزای نوری
کتاب «جنّة المأوي» مرحوم نوري ؛ كه اين کتاب ، در بحارالأنوار ، ج : 53 ، ص : 328 به بعد ، قابل دسترسی است
حاشية «مفاتيح الجنان»
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا