آتش زدن در خانه

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

در كتاب كنفرانس علماي بغداد آمده است :‌
بعداز اينكه ابوبكر با ترساندن و شمشير و تهديد و زور از مردم براي خودش بيعت گرفت ، عمر و قنفذ و خالد بن وليد و ابا عبيده جراح و گروهي ديگر از منافقان را به خانه ي علي و فاطمه(صلوات الله عليهما) فرستاد ؛ عمر بر در خانه ي فاطمه(صلوات الله عليها) هيزم جمع كرد ؛ همان دري كه خيلي اوقات رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آن جا مي ايستاد ، و خطاب به اهل آن مي فرمود :‌سلام بر شما ، اي اهل بيت نبوت ! و داخل آن نمي شد ، مگر بعد از كسب اجازه . عمر همان در را به آتش كشيد .
زماني كه فاطمه(صلوات الله عليها) پشت در آمد تا عمر و هوادارانش را مانع شود و برگرداند ، عمر با قساوت،‌فاطمه(صلوات الله عليها) را چنان بين در و ديوار فشار داد كه فرزندش سقط شد و ميخ در به سينه اش فرو رفت . فرياد برآورد :‌اي پدر جان ! ‌اي رسول خدا ! ببين بعد از تو ابن خطاب و ابن ابي قحافه چه بر سر ما آوردند! عمر نگاهي به اطرافش كرد و گفت :‌فاطمه(صلوات الله عليها) را بزنيد ! در اين وقت بود كه تازيانه ها بر جگر گوشه و حبيبه ي رسول خدا(صلي الله عليه و آله ) فرود آمد ؛ آن قدر كه بدن مطهّرش مجروح و خون آلود گشت ![1]
شهرستاني گويد :
در روزي كه مي خواستند از علي(صلوات الله عليه) بيعت بگيرند ، عمر آن چنان به پهلوي فاطمه(صلوات الله عليها) زد كه بچه اش سقط شد. عمر فرياد مي زد :‌خانه را با هر كه در آن است ، آتش بزنيد ؛ اين در حالي بود كه در خانه ،‌جز علي ، فاطمه ، ‌حسن و حسين(صلوات الله عليهم) كس ديگري نبود .[2]
علي بن الحسين هذلي روايت كرده است :‌
امير المومنين(صلوات الله عليه) و شيعياني كه با او بودند ، در منزل حضرت كاري انجام مي دادند كه پيغمبر(صلي الله عليه و آله) از ايشان بر انجام آن پيمان گرفته بود. پس در اين زمان بود كه آن جماعت متوجه منزل علي(صلوات الله عليه) شدند .. پس بر او هجوم آوردند ، و خانه اش را آتش زدند .[3]
-----------------------------------------------
[1] :مناظرات مقاتل بن عطيه 55 – شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد 2 : 19
[2] :الملل و النّحل 1 : 757 ،‌عوالم العلوم 11 : 416 . احقاق الحق 2 : 374 .
[3] :اثبات الوصيه 143 ، عوالم العلوم 11 : 417 ، بحار 28 : 308 / ح 50 .