آيا حضرت على(عليه السلام) با ابوبكر بيعت نمودند؟

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

اگر بيعت نموده اند، آيا اين بيعت بر اساس اعتقاد به صلاحيت ابوبكر براى تصدى خلافت بوده است؟بدون ترديد حضرت على(عليه السلام) تا پيش از رحلت حضرت زهرا(عليها السلام)با ابوبكر بيعت نكردند. در اين باره زهرى مى گويد:
«تا پيش از درگذشت فاطمه(عليها السلام)، نه تنها على بلكه هيچ يك از بنى هاشم با ابوبكر بيعت نكردند».[1]

در تاريخ آمده است كه پس از خوددارى حضرت على(عليه السلام) از بيعت، ابوبكر، عمر بن خطاب را نزد آن حضرت فرستاد و به عمر گفت: «او را با خشونت تمام نزد من بياور!» عمر نزد على(عليه السلام) آمد و بين آنان سخنانى رد و بدل شد و وقايعى اتفاق افتاد; از جمله حضرت على(عليه السلام) خطاب به او فرمود: «بدوش شيرى را كه بخشى از آن سهم توست! به خدا سوگند، اين شوق وافر تو به امارت او براى چيزى نيست مگر آن كه تو را پس از خود به خلافت برگزيند».[2]
پس از اين رخدادها و هنگام جنگ با مرتدان، عثمان نزد امام على(عليه السلام) آمد و گفت: «تا وقتى تو بيعت نكنى، كسى به جنگ اين افراد نخواهد رفت. امام باز هم خوددارى كرد، ولى سرانجام پذيرفت و مسلمانان خوشحال شدند».[3]
با توجه به آنچه گفته شد، بى گمان انگيزه بيعت امام على(عليه السلام) با خليفه اول چيزى غير از صلاحيت خليفه بوده است. آن حضرت مصالح امت اسلام را بر حق مسلم خود ـ يعنى ولايت و جانشينى پيامبر(صلى الله عليه وآله) ـ مقدم داشته اند; چرا كه اگر امام على(عليه السلام) ابوبكر را براى خلافت مسلمانان شايسته مى دانست، دليلى نداشت كه در آغاز خلافت او با وى مخالفت كنند و سرانجام با در نظر گرفتن مصالح مسلمانان و رخ دادن وقايعى كه در تاريخ به طور مشروح بيان شده است، با ابوبكر بيعت نمايند و در اين كار، بنى هاشم و گروهى از اصحاب خاص پيامبر همچون سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد و عمار ياسر نيز ايشان را همراهى كنند.
توجه به استدلال عثمان در متقاعد كردن امير مؤمنان(عليه السلام) براى بيعت با خليفه اول نشان مى دهد كه يكى از دلايل مصلحت انديشى امام(عليه السلام) در بيعت با ابوبكر بيم تفرقه در بين مسلمانان و عدم رغبت آنان در جهاد با مرتدان بوده است.
همانا حفظ اتحاد مسلمانان براى آن حضرت چنان ارزشمند بوده است كه وقتى ابوسفيان با انگيزه هاى خاص پس از جريان سقيفه درخواست مى كند تا با آن حضرت بيعت نمايد، او را طرد مى نمايد و بيعت او را نمى پذيرد.[4]
توجه به رفتار و گفتار آن حضرت نشان مى دهد كه ايشان پس از درگذشت پيامبر(صلى الله عليه وآله) هرگز كسى را براى خلافت شايسته تر از خود نمى دانسته اند. آن حضرت هنگام به خلافت رسيدن و پس از مخالفت طلحه و زبير به ايشان مى فرمايد: «فَوَاللهِ ما زِلْتُ مَدْفوعاً عَنْ حَقّى، مُستَأثَراً عَلىَّ، مُنْذُ قَبَضَ اللهُ نَبِيَّهُ(صلى الله عليه وآله)...»;[5] پس سوگند به خدا، من همواره از حق خويش محروم ماندم. از هنگام وفات پيامبر(صلى الله عليه وآله) تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگرى اختصاص داده اند.
آن حضرت، در خطبه سوم نيز حقانيت خود را براى جانشينى پيامبر اين گونه بيان مى فرمايد: «و آگاه باشيد به خدا سوگند كه فلانى (ابن ابى قحافه)،[6] جامه خلافت را بر تن كرد، در حالى كه مى دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون محور آسياب است به سنگ آسياب كه دور آن حركت مى كند.
او مى دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است و مرغان دور پرواز انديشه ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد. پس من رداى خلافت را رها كرده، دامن جمع نمودم و از خلافت كناره گيرى كردم و همواره در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پاخيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آورده اند، صبر پيشه سازم؟ محيطى كه پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا قيام قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد! پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود و با ديدگان خود مى نگريستم كه ميراث مرا به غارت مى برند.[7]
اينها همه نشان مى دهد كه حضرت على(عليه السلام) هرگز ابوبكر و ديگران را شايسته خلافت نمى دانسته و بيعت آن حضرت با وى تنها براى حفظ اسلام و كيان مسلمانان بوده است. نگاهى گذرا به خطبه هاى نهج البلاغه نشان مى دهد كه آن حضرت همواره سعى نموده اند تا اين واقعيت را با الفاظ و عبارات گوناگون به مردم بفهمانند و گوشزد كنند كه تكيه ديگران بر مسند خلافت، غصب و ربودن ميراث حقيقى ايشان بوده است.

» گالري تصاوير : حرم مطهر / مسجد کوفه

» کارت پستال : ولادت / شهادت / ازدواج علي و فاطمه / عيد غدير

» کتابخانه صوتي : مولودي / عيد غدير / مداحي / روايت هاي شنيدني

» کتاب / مقالات / متن هاي ادبي

» پيامک : شهادت / عيد غدير / ولادت

_______________________________________________
[1]. تاريخ الطبرى، ج 2، ص 448، (مؤسسة الاعلمى، بيروت).
[2]. اسباب الاشراف، بلاذرى، ج 1، ص 587، (نشر دارالمعارف، مصر).
[3]. ر.ك: امام على و زمامداران، على محمد ميرجليلى، ص 79، (انتشارات وثوق). به نقل از انساب الاشراف، بلاذرى، ج 1، ص 587، (نشر دارالمعارف، مصر).
[4]. فروغ ولايت، جعفر سبحانى، ص 146 ـ 177، بخش چهارم، فصل 1 و 2.
[5]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه 6، (مؤسسه فرهنگى تحقيقاتى اميرالمؤمنين(عليه السلام)).
[6]. مراد خليفه اول ـ ابوبكر ـ است.
[7]. همان، خطبه 3.
منبع : پایگاه مذاهب

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیپ های حضرت زهرا سلام الله علیها

loading...
مداحی
سخنرانی
اشعار

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
ویدئو
مداحی
سخنرانی
صوت
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

5 جمادی الاول

ولادت با سعادت حضرت زینب (سلام الله علیها) در روز پنجم جمادی الاول سال پنجم هـ.ق ولادت با...


ادامه ...

6 جمادی الاول

وقوع جنگ موته در ششم جمادی ‌الاول سال 8 هـ .ق. جنگ موته به وقوع پیوست. علت وقوع...


ادامه ...

10 جمادی الاول

وقوع جنگ جمل روز دهم جمادی‌الاول سال 36 هـ .ق جنگ جمل روی داد كه نتیجه آن پیروزی...


ادامه ...

13 جمادی الاول

شهادت حضرت فاطمه‌ زهرا‌ (سلام الله علیها) بنا بر نقل پاره‌ای از روایات، شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله...


ادامه ...

15 جمادی الاول

١ ـ ولادت با سعادت حضرت امام زین العابدین (علیه السلام)٢ ـ درگذشت ولید بن عبدالملك مروان1ـ...


ادامه ...

29 جمادی الاول

وفات محمد بن عثمان سمری، دومین نایب خاص امام عصر(علیه السلام) در بیست و نهم جمادی‌الاول سال 305...


ادامه ...
012345

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page