(دنیاشناسی در نهجالبلاغه)
دنیا، آموزگار انسانها
بعضی از افراد در توجیه اشتباهها و گناهان خویش، دنیا را متهم میکنند و میگویند دنیا ما را فریب داد؛ در حالی که اگر به دقت بیندیشیم، این اشخاص هستند که فریفته دنیا میشوند. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در این باره میفرماید: «به حق میگویم آیا دنیا تو را فریفته است یا تو خود فریفته دنیایی؟... دنیا با دردهایی که در جسم تو میگذارد و با کاهشی که در توانایی تو ایجاد میکند، راستگوتر از آن است که به تو دروغ بگوید یا مغرورت سازد. چه بسا نصیحت کنندهای از دنیا را متهم کردی و راستگویی را دروغگو پنداشتی! اگر دنیا را از روی شهرهای ویران شده و خانههای درهم فروریخته بشناسی، آن را یادآوری دل سوز و اندرز دهندهای گویا مییابی، که چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنیا چه خوب خانهای است برای آن کس که آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلی است برای آن کس که آن را وطن خویش انتخاب نکند. سعادتمندان به وسیله دنیا در قیامت، کسانی هستند که امروز از حرام آن میگریزند».
منزل بعدی کجاست؟
دنیا، سرای کوچ کردن است، ولی مهم این است که انسان به کجا کوچ میکند؛ آیا به سرزمینی سراسر آسایش و رفاه یا به محلی بیآب و علف و همراه با مشقت و رنج؟ آری، این اعمال و رفتار ماست که جایگاه ما را در آخرت تعیین میکند و چگونگی زندگی ما را در آنجا رقم میزند. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در این باره میفرماید: «همانا داستان آن کس که دنیا را شناخت، چونان مسافرانی است که در سرمنزلی بیآب و علف و دشوار اقامت داشته، قصد کوچ کردن به سرزمینی دارند که در آنجا آسایش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمل میکنند، و جدایی دوستان را میپذیرند، و سختی سفر و ناگواری غذا را با جان و دل قبول میکنند تا به جایگاه وسیع، و منزلگاه امن و با آرامش قدم بگذارند. آنها از سختیهای طول سفر احساس ناراحتی ندارند، و هزینههای مصرف شده را غرامت نمیشمارند، و هیچ چیز برای آنان دوست داشتنی نیست جز آنکه به منزل امن و محل آرامش برسند. اما داستان دنیاپرستان، همانند گروهی است که از جایگاهی پر از نعمتها میخواهند به سرزمین خشک و بیآب و علف کوچ کنند. پس در نظر آنان چیزی ناراحت کنندهتر از این نیست که از جایگاه خود جدا میشوند و ناراحتیها را باید تحمل کنند».
دنیا برای آخرت
اگر استفاده از امکانات دنیا با نیت خیر همراه باشد و سبب آبادانی زندگی آخرت انسان گردد، نه تنها مذموم نیست بلکه ستودنی است. به طور کلی باید گفت آنچه در روایات اسلامی و سخنان معصومان علیهمالسلام در مذمت دنیا بیان شده، دنیایی است که فقط برای دنیا و زندگی مادی مورد توجه باشد، نه دنیایی که برای آبادانی آخرت به کار گرفته میشود.
نقل شده است که پس از جنگ جمل، امیرمؤمنان علیهالسلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه میکنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی میتوانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی، و حقوقی که بر گردن توست به صاحبان حق برسانی، میتوانی در آخرت آسوده خاطر باشی».
دنیا، سرای عمل
زندگی هر انسان در دنیا، مدت بسیار کوتاهی است که به سرعت میگذرد و زندگی انسان در جهان دیگر آغاز خواهد شد؛ زندگیای که نتیجه اعمال آدمی در دنیاست و تا ابد ادامه خواهد داشت.
حضرت علی علیهالسلام به این نکته اشاره فرموده و به همگان درباره افتادن به دام دنیاپرستی، هشدار میدهد و میفرماید: «آگاه باشید! دنیا به سرعت پشت کرده و از آن جز باقیمانده اندکی از ظرف آبی که آن را خالی کرده باشند، نمیماند. بهوش باشید که آخرت به سوی ما میآید و دنیا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید، نه دنیا؛ زیرا در روز قیامت، هر فرزندی به پدر و مادر خویش بازمیگردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسی، و فردا روز حسابرسی است نه عمل».
دنیا، سرای کوچ
خوشا به حال بندگانی که هرگز فریفته دنیا نشدند و با اعمال نیک خویش به استقبال مرگ و زندگی آخرت رفتند. آری، آنان فریاد کوچ انسانها را در این کاروان سرای دنیا به گوش جان شنیدند و هرگز خواب غفلت چشمانشان را فرا نگرفت. امیرمؤمنان علیهالسلام در این باره میفرماید: «ای بندگان خدا! از خدا پروا داشته باشید و با اعمال نیکو به استقبال اجل بروید. با چیزهای فانی شدنی دنیا، آنچه را جاویدان میماند خریداری کنید. از دنیا کوچ کنید که برای کوچ دادنتان تلاش میکنند. آماده مرگ باشید که بر شما سایه افکنده است. چون مردمی باشید که بر آنها بانگ زدند و بیدار شدند و دانستند دنیا، خانه جاویدان نیست و آن را با آخرت مبادله کردند. خدای سبحان شما را بیهوده نیافرید و به حال خود وانگذاشت. میان شما تا بهشت یا دوزخ، فاصله اندکی جز رسیدن مرگ نیست. زندگی کوتاهی که گذشتن لحظهها از آن میکاهد و مرگ آن را نابود میکند، سزاوار است که کوتاه مدت باشد؛ زندگیای که شب و روز آن را به پیش میراند و به زودی پایان خواهد گرفت».
دنیای ناپایدار
کشتی زندگی بشر در دریای پرتلاطم دنیا، همواره با امواج کوچک و بزرگ مواجه میشود که گاه آن را تا مرز نابودی به پیش میبرد. حوادث طبیعی که گاه و بیگاه در نقاط مختلف جهان، زندگی جمع کثیری از مردم دنیا را نابود میکند، همه حکایت از ناپایداری این دنیای فانی دارد و زنگ خطری است برای انسانهای غافل و به خواب رفته، تا خود را برای زندگی آخرت آماده سازند. امیرمؤمنان علیهالسلام در این باره میفرماید: «بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش میکنم و از دنیاپرستی میترسانم؛ زیرا دنیا خانهای ناپایدار و جایگاهِ سختی و مشکلات است. ساکنان دنیا در حال کوچ کردن و اقامت گزیدگانش به جدایی محکوم اند. مردم را چونان کشتی توفانزده در دل دریاها میلرزاند؛ برخی از آنان در دل آب مرده، و برخی دیگر بر روی امواج جان سالم به در بردهاند و بادها با وزیدن آنها را به این سو و آن سو میکشاند و هرجا میخواهد، میبرد.... بندگان خدا! هم اکنون عمل کنید که زبانها آزاد، بدنها سالم و اعضا و جوارح آمادهاند و راه بازگشت فراهم و فرصت زیاد است، پیش از آنکه وقت از دست برود و مرگ فرا رسد».
سرای آرزوه
دنیا، سرای آمال و آرزوهاست. انسان آگاه و خردمند هیچگاه عمر خویش را در پی آرزوهای کاذب و نادرست صرف نمیکند؛ چرا که این آرزوها اگر تحقق همیابد، بسیار محدود و زودگذر است و با فرا رسیدن مرگ، بساط همه آنها برچیده خواهد شد. از این رو، انسان آگاه از مدت عمر کوتاه خویش در فراهم آوردن زاد و توشه آخرت نهایت سعی و تلاش را مینماید تا در سرای آخرت، به آسایش و نیکبختی حقیقی برسد. امیرمؤمنان علیهالسلام در این مورد میفرماید: «آگاه باشید! هم اکنون در روزگار آرزوهایید که مرگ را در پی دارد. پس هر کس در ایام آرزوها، پیش از فرارسیدن مرگ، عمل نیکو انجام دهد، بهرهمند خواهد شد ومرگ به او زیانی نمیرساند، و آن کس که در روزهای آرزوها، پیش از فرا رسیدن مرگ کوتاهی کند، زیانکار و مرگ او زیانبار است. همانگونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل میکنید، در روزگار خوشی و کام یابی نیز عمل کنید. آگاه باشید! به کوچ کردن فرمان داده شدید و برای جمعآوری توشه آخرت راهنمایی گشتید. همانا وحشتناکترین چیزی که بر شما میترسم، هواپرستی و آرزوهای دراز است. پس از این دنیا توشه بگیرید تا فردا خود را با آن حفظ کنید».
چهار ویژگی اساسی دنی
امیرمؤمنان علی علیهالسلام در سخنانی، چهار ویژگیِ اساسی دنیا را چنین بر میشمارد: «دنیا، خانه نابود شدن، رنج بردن، دگرگونی و عبرت گرفتن است. از نشانه نابودی آن این است که روزگار، کمان خود رابه زه کرده، تیرش به خطا نمیرود و زخمش بهبودی ندارد. زنده را با تیر مرگ هدف قرار میدهد، تندرست را با بیماری از پا در میآورد و نجات یافته را به هلاکت میکشاند. از نشانه رنج دنیا آن است که آدمی، چیزی را که خود نمیخورد جمعآوری میکند و بنایی را که خود در آن نمیزید، میسازد. پس به سوی پروردگار خود میرود، در حالی که نه مالی برداشته و نه خانهای به همراه برده است. از نشانه دگرگونی دنیا این است که شخصی را که دیروز مردم به او ترحم میکردند، امروز حسرتش را میخورند و آن کس که حسرت او را میخورند، امروز به او ترحم میکنند. علت این هم، نعمتهایی است که به سرعت دگرگون میشود و بلاهایی است که ناگهان نازل میگردد. نشانه عبرتانگیز بودن دنیا،آن است که آدمی پس از تلاش و انتظار تا میخواهد به آرزوهایش برسد، ناگهان مرگش فرا میرسد و امیدش را قطع میکند؛ نه به آرزو رسیده و نه آنچه را آرزو داشته باقی مانده است».
سرمایه عمر
مقصد و هدف نهایی زندگی انسان، سرای آخرت است. از اینرو، آدمی باید همه تلاش خویش را برای آخرت متمرکز کند و در این راستا، اگر خسارت یا کاستی در زندگی دنیایی او به وجود میآید، هیچ اندوهی به خود راه ندهد؛ چرا که ثواب و پاداش آخرت، با رفاه و آسایش محدود دنیا قابل مقایسه نیست. امیرمؤمنان علیهالسلام در این باره میفرماید: «هر گاه از دنیای شما کاهش یابد و به آخرت افزوده گردد، بهتر از آن است که از پاداش آخرت شماکاسته و بر دنیای شما افزوده شود. چه بسا کاهش یافتههایی که سودآور است و افزایش داشتههایی که زیانآور خواهد بود.... از فرا رسیدن مرگ ناگهانی بترسید؛ زیرا مالی که ازدست رفته، امید بازگشتش وجود دارد، ولی عمر گذشته را نمیشود بازگرداند. آنچه را امروز از بهره دنیاکم شده، میتوان فردا به دست آورد، ولی آنچه دیروز از عمر گذشته، امید به بازگشت آن نیست. به آینده امیدوار و از گذشته ناامید باشید».
سرای خوشی و ناخوشی
دنیا، جایگاهی است که اگر طراوت دوران جوانی را به انسانها میدهد؛ در مقابل، خستگی و فرسودگی روزگار پیری را هم نصیبشان میکند. اگر چشمهای تیزبین و گوشهای کاملاً شنوا در اختیار کسی بگذارد؛ دیری نخواهد گذشت که بینایی را از آن چشمان و شنوایی را از آن گوشها خواهد گرفت. تبدیل صورتهای گلگون به چهرههای زرد، بازوان نیرومند به بازوان ناتوان، بهار به خزان و زندگی به مرگ، کار دیرینه این دنیاست. بنابراین، مقتضای حقیقتبینی آن است که به هیچ یک از آنها دل نبست تا به هنگام از دست دادن آن، شکافی در زندگی و شخصیت انسان روی ندهد. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در این مورد میفرماید: «هیچ شخصی از طراوت و عیش و عشرت دنیا برخوردار نگردد، مگر اینکه از مصیبتهایش، خستگی و مشقّت بچشد.... اگر طرفی از این دنیا گوارا و شیرین باشد، طرف دیگر آن تلخ و ناگوار است».
سرای رنج و نابودی
دنیا، خانهای است که همواره رنج و مشقت برای ساکنان آن وجود داشته و خواهد داشت. هیچ لذت و رفاهی در دنیا نیست که با رنج و دردی همراه نباشد. هیچ کس در دنیا نیست که با دغدغه و فکری همراه نباشد و کاستی و غبار روزگار بر چهرهاش ننشسته باشد. آری، آسایش و رفاه واقعی از آنِ آخرت است و انسانها باید درصدد به دست آوردن آن باشند و هیچ گاه فریفته این دنیای پوشیده از رنج و نابودی نگردند. به این سخن از امیرمؤمنان علیهالسلام توجه کنید: «چگونه خانه دنیا را توصیف کنم که ابتدای آن سختی و مشقت و پایان آن نابودی است؟ در حلال دنیا حساب و در حرام آن عذاب است. کسی که ثروتمند گردد فریب میخورد، و آن کس که نیازمند باشد اندوهناک است. تلاش کننده دنیا به آن نرسد و به رها کننده آن روی آورد. کسی که با چشم بصیرت به آن بنگرد، او را آگاهی بخشد و آن کس که چشم به دنیا دوزد، کوردلش میکند».
توصیف دنی
دنیاپرستی، یکی از دامهای اساسی شیطان برای انحراف بندگان خدا از مسیر ایمان وهدایت، و براساس روایات، سرچشمه بسیاری از گناهان است. از این رو، شناخت واقعی دنیا، تأثیر به سزایی در دوری از دنیاپرستی خواهد داشت. امیرمؤمنان علیهالسلام در سخنانی در مورد توصیف دنیا چنین میفرماید: «شما را از دنیاپرستی میترسانم؛ زیرا منزلگاهی برای کوچ کردن است، نه منزلی برای همیشه ماندن. دنیا، خود را با غرور زینت داده و با زینت و زیبایی میفریبد. دنیا، نزد خداوند، خانهای بیمقدار است؛ زیرا حلال آن با حرام، خوبی آن با بدی، زندگی در آن با مرگ و شیرینی آن با تلخیها در آمیخته است. خداوند آن را برای دوستانش انتخاب نکرد و در بخشیدن آن به دشمنانش دریغ نفرمود. خیر دنیا اندک، شرّ آن آماده، فراهم آمدهاش پراکنده، ملک آن غارت شده و آبادانی آن رو به ویرانی نهاده است. چه ارزشی دارد خانهای که پایههای آن در حال فرو ریختن است و عمر آن چون زاد و توشه پایان پذیرد؟ و چه لذّتی دارد زندگانی که چونان مدت سفر به آخر میرسد؟».
بیارزشی دنیای حرام
دنیایی که انسان را از مسیر هدایت و کمال منحرف کند و نتیجهای جز فراموشی آخرت نداشته باشد، هیچ بهایی ندارد؛ زیرا هدف نهایی زندگی انسان در این دنیا، رسیدن به کمال و نزدیکی خداوند متعال است. پس هر قدر معرفت انسان به دنیا و ابعاد مختلف آن بیشتر باشد، بیشتر از آسیبهای آن در امان خواهد بود. دنیای حرام و فاسدی که جز با مادیگرایی، تبعیض، ظلم، چپاول و فساد به دست نخواهد آمد، آن قدر پست و بیمقدار است که امیرمؤمنان علی علیهالسلام در توضیح آن میفرماید: «ای مردم! باید دنیای حرام در چشمانتان از پَرِ کاهِ خشکیده و تفالههای قیچی شده دامداران بیارزشتر باشد. از پیشینیان خود پند گیرید، پیش از آنکه آیندگان از شما پند گیرند. این دنیای فاسد نکوهش شده را رها کنید؛ زیرا مشتاقان شیفتهتر از شما را رها کرد».
توصیف دنیاپرستان
هیچ پستی و ذلتی برای انسان چونان دنیاپرستی نیست. کسانی که همه وجود خویش را وقف دنیا و لذتهای آن میکنند و در راه رسیدن به آن حاضر میشوند دست به هر جنایت و گناهی بزنند، همچون آدمی هستند که کور و کر در بیابانهای تاریک و گمراهی شتابان حرکت میکند و جز پرتگاه نابودی و انحطاط، مأوایی ندارد. امیرمؤمنان علیهالسلام در توصیف دنیاپرستان چنین میفرماید: «همانا دنیاپرستان چونان سگهای درنده، عو عو کنان برای دریدن صید در شتابند. برخی به برخی دیگر هجوم میآورند و نیرومندشان، ناتوان را میخورد و بزرگترها کوچکترها را. یا چونان شترانی هستند که برخی از آنها پای بسته و برخی دیگر در بیابان رها شدهاند که راه گم کرده و در جادههای نامعلومی در حرکت اند. آنها در وادی پر از آفتها و در شنزاری که حرکت با کُندی صورت میگیرد، گرفتارند؛ نه چوپانی دارند که به کارشان برسد، و نه چرانندهای که به چراگاهشان برد. دنیا آنها را به راه کوری کشاند و دیدگانشان را از چراغ هدایت بپوشاند. در بیراهه سرگرداناند، در نعمتها غرق شدهاند و آن را پروردگار خویش میدانند. هم دنیا آنها را به بازی گرفته، و هم آنها با دنیا بازی نموده، آخرت را فراموش کردند».
آن سوی دنی
انسانهایی که همه تلاش و کوششان دستیابی به لذتهای دنیوی است و به جز دنیا، دغدغه و فکری ندارد، چه انسانهای کوتاه نظری هستند. انسانهای روشن ضمیر، همواره در ورای این دنیا، جهان آخرت را زیر نظر دارند و اگر تلاش و کوششی در این دنیا میکنند، هرگز نگاهشان به این دنیای فانی محدود نمیشود. امیرمؤمنان علیهالسلام در این باره میفرماید: «همانا دنیا، نهایت دیدگاه کوردلان است که به بعد از آن نمینگرند. اما انسان آگاه، نگاهش از دنیا عبور کرده، از پسِ آن، سرای جاویدان آخرت را میبیند. پس انسان آگاه به دنیا دل نمیبندد و انسان کور دل تمام توجهاش دنیاست. بینا از دنیا زاد وتوشه بر میگیرد و نابینا برای دنیا توشه فراهم میآورد».
انسان فرا دنیایی
فهم این حقیقت که دنیا، سرای گذر است و انسانها برای غیر این دنیا آفریده شدهاند، تأثیر به سزایی در اخلاق، رفتار و زندگی انسان به جا خواهد گذاشت؛ چرا که انسان آخرتگرا، به همه کارها و فعالیتهای زندگی دنیوی خویش، رنگ آخرتی میدهد و از آن برای زندگی جاودان آخرت توشه بر میدارد. او نه تنها دلش فریفته ظواهر دنیا نشده، بلکه همواره به ماورای این دنیا، یعنی زندگی آخرت دل بسته است. امیرمؤمنان علیهالسلام در این باره میفرماید: «ای مردم! دنیا سرای گذرا و آخرت خانه جاویدان است. پس، از گذرگاه خویش برای سرمنزل جاودانه توشه برگیرید و پردههای خود را در نزد کسی که بر اسرار شما آگاه است پاره نکنید. پیش از آنکه بدنهای شما از دنیا خارج شود، دلهایتان را خارج کنید. شما را در دنیا آزمودهاند و برای غیر دنیا آفریدهاند. کسی که بمیرد، مردم میگویند: چه باقی گذاشت؟، ولی فرشتگان میگویند: چه پیش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بیامرزد! مقداری از ثروت خود را جلوتر بفرستید تا در نزد خدا باقی ماند و همه را برای وارثان مگذارید که پاسخگویی آن بر شما واجب است».
دنیاشناسی
شناخت دنیا، نخستین مرحله دوری از دنیاپرستی است. لذا برای آشنایی بهتر از دنیا، نیکوست به این سخنان امیرمؤمنان علیهالسلام در خطاب به دنیا توجه کنیم: «ای دنیا! از من دور شو. مهارت را بر پُشت تو نهاده، از چنگال تو رهایی یافتم. از دامهای تو نجات یافته، از لغزشگاههایت دوری گزیدهام. کجایند بزرگانی که به بازیچههای خود فریبشان دادهای؟ کجایند امتهایی که با زَر و زیورت آنها را فریفتی؟ اکنون در گورها گرفتارند و درون لَحَدها پنهان شدهاند. ای دنیا! به خدا سوگند اگر شخصی دیدنی بودی و قالب حس کردنی داشتی، حدود خدا را بر تو جاری میکردم؛ به خاطر بندگانی که آنها را با آرزوهایت فریب دادی، ملتهایی که آنها را به هلاکت افکندی و قدرتمندانی که آنها را تسلیم نابودی کردی و هدف انواع بلاها قرار دادی».
بیارزشی رقابتهای دنیایی
فریفته دنیا و زرق و برق آن شدن، بزرگترین آفتی است که آسایش زندگی انسان را در دنیا و آخرت تهدید میکند. امیرمؤمنان علیهالسلام در سخنانی میفرماید:«در عزت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشی نگیرید و فریب زینتها و نعمتها را نخورید. مغرور نشوید و از رنج و سختی آن ننالید و ناشکیبا نباشید؛ زیرا عزت و افتخارات دنیا پایان میپذیرد و زینت و نعمتهایش نابود میگردد. پس رنج و سختی آن تمام میشود و هر مدت و مهلتی در آن به پایان میرسد و هر موجود زندهای در آن به سوی مرگ میرود». ایشان در بخش دیگری میفرماید: «شما را به ترک دنیایی سفارش میکنم که رهایتان میسازد؛ گرچه شما جدایی از آن را دوست ندارید. دنیایی که بدنهای شما را کهنه و فرسوده میکند، با اینکه دوست دارید همواره تازه و پاکیزه بمانید».
عبرت از گذشتگان
عبرت گرفتن از زندگی گذشتگان، آثار مفید و سازندهای در اخلاق و رفتار انسان بر جای میگذارد؛ توجه و دقت در این مطلب که برخی از آنها که در مقام و ثروت دنیا غرق شده بودند، چه سریع شکوه و زندگی اشرافانهشان پایان پذیرفت و مرگ جز نامی از آنها باقی نگذاشت. آری، تغییرات و دگرگونیهای دنیا بسیار است که اگر انسان در آنها بیندیشد، درسهای مهمی میگیرد. امیرمؤمنان علیهالسلام میفرماید: «آیا نشانههایی از زندگی گذشتگان که بر جا مانده، شما را از دنیاپرستی باز نمیدارد؟ اگر خردمندید، آیا در زندگانی پدرانتان آگاهی و عبرت آموزی نیست؟ مگر نمیبینید که گذشتگانتان باز نمیگردند و فرزندان شما باقی نمیمانند؟ مگر مردم دنیا را نمینگرید که در شب و روز حالتهای گوناگونی دارند: یکی میمیرد و بر او میگریند؛ دیگری باقی میماند، به او تسلیت میگویند؛ یکی دیگر بر بستر بیماری افتاده، دیگری به عیادت او میرود؛ دیگری در حال جان کندن است؛ دنیاطلب در جستوجوی دنیاست که مرگ او را در مییابد؛ و غفلت زده که مرگ او را فراموش نمیکند. بدانید که آیندگان نیز راه گذشتگان را میپویند».
مردم در دنی
به طور کلی مردم در دنیا دو دستهاند. دستهای که به غیر از زندگی دنیوی به چیزی نمیاندیشند و همه همتشان در جمع آوری مال و ثروت متمرکز شده است. این گروه هیچ گاه آسایش و قرار ندارند و همواره در حرص و ولع به سر میبرند. در مقابل، دستهای دیگر که دنیا و امکانات آن را برای ساختن زندگی آخرت میدانند، همه سعی و تلاششان برای آبادانی جهان آخرت است. آنها با کمترین سطح زندگی دنیا آسایش و آرامش حقیقی دارند و در حقیقت، هر دو جهان از آنِ آنهاست. امیرمؤمنان میفرماید: «مردم در دنیا دو دستهاند: یکی آن کس که در دنیا برای دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش بازداشت. او بر بازماندگانش از تهیدستی هراسان و از تهیدستی خویش در امان است. این شخص زندگانی خود را در راه سود دیگران از دست میدهد. دوم آن کس که در دنیا برای آخرت کار میکند و نعمتهای دنیا نیز بدون تلاش به او روی میآورد. پس بهره هر دو جهان را چشیده و مالک هر دو جهان میگردد و با آبرومندی در پیشگاه خدا صبح میکند و حاجتی را از خدا نمیخواهد، جز آنکه روا میگردد».
مَثلهایی از دنیای حرام
سخنان کوتاه امیرمؤمنان علی علیهالسلام در نهجالبلاغه پیرامون هویت دنیای حرام، آنقدر شگفت و پرمحتواست که هر انسانی با اندک دقت و تأمّل، درسهای بسیاری از آنها میگیرد. برای مثال ایشان در جایی میفرماید: «دنیای حرام چون مار سمّی است؛ پوستش نرم است، ولی سمّ کشنده در درون دارد. نادان فریب خورده به آن نزدیک میشود و هوشمند عاقل از آن دوری میگزیند». ایشان در جای دیگر، از دنیای حرام چنین تشبیه میآورد: «به خدا سوگند دنیای حرام آلوده شما، در دیده من از استخوان خوکی که در دست بیماری جذامی باشد، پستتر است».
ای دنیا! از من دور شو!
ضَرار بن ضُمره، یکی از یاران امیرمؤمنان علیهالسلام بود. او به شام رفت و در ملاقاتش با معاویه، حاکم ستمگر از او خواست از حالتهای حضرت علی علیهالسلام برایش بگوید. ضرار گفت: علی علیهالسلام را شب هنگام در حالی دیدم که در محراب عبادت ایستاده، محاسن شریفش را به دست گرفته و چون مار گزیدهای به خود میپیچد و محزون میگرید و میگوید: «ای دنیا! ای دنیا! از من دور شو. آیا برای من خودنمایی میکنی یا شیفته من شدهای تا روزی در دل من جایگیری؟ هرگز! غیر مرا بفریب که مرا در تو نیازی نیست. تو را سه طلاقه کردهام، تا بازگشتی نباشد. دوران زندگانی تو کوتاه، ارزش تو اندک و آرزوی تو پَست است. آه از توشه اندک و درازی راه، و دوری منزل و عظمت روز قیامت».