ارزش‏ها و ضدارزش‏ها در نهج البلاغه (2)

(زمان خواندن: 10 - 20 دقیقه)

ارزش‏ها و ضدارزش‏ها در نهج البلاغه (2)

جهاد
اهمیت جهاد
بدون شک جامعه‏ای زنده و پویاست که روحیه جهاد و شهادت در آن زنده باشد؛ زیرا جهاد است که یوق خواری را از مردم دور می‏سازد و آزادی و سرافرازی را برای آنان به ارمغان می‏آورد. تاریخ نشان می‏دهد جوامعی که مردم آن در جهاد با دشمنان ضعیف بوده‏اند، همواره طعم تلخ ذلت و مصیبت را چشیده‏اند. امیرمؤمنان علیه‏السلام در سخنانی در مورد اهمیت جهاد می‏فرماید: «جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است که خدا آن را به سوی دوستان مخصوص خود می‏گشاید. جهاد، لباس تقوا، زره محکم و سپر مطمئن خداوند است. کسی که جهاد را ناخوشایند بداند و ترک کند، خدا لباس خواری بر او می‏پوشاند، دچار مصیبت می‏شود و ذلیل می‏گردد. از این رو، دل در پرده گمراهی می‏ماند و حق از او روی می‏گرداند. این شخص به دلیل ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است».
شهادت‏طلبی
شهادت‏طلبی، یعنی شور و عشق به خدا رسیدن، با او بودن، برای او حرکت کردن، از غیر او بریدن و یکتاپرست واقعی در گفتار و کردار بودن. چنین روحیه‏ای، مانع وصال یار را، تن خاکی می‏داند. از این رو، مرگی را آرزو می‏کند که او را از تن خاکی برهاند. امیرمؤمنان علیه‏السلام در این باره می‏فرماید: «همانا زیباترین و بهترین مرگ، شهادت است. قسم به خدایی که جان پسر ابوطالب در دست اوست، هزار بار با شمشیر قطعه قطعه شدن، برایم بهتر از مردن در بستری است که در غیر طاعت الهی باشد».
بنابراین، جوهر شهادت‏طلبی عشق است و این عشق، سرانجام عاشق را به معشوق می‏رساند.
انواع جهاد
از دیدگاه امیرمؤمنان علیه‏السلام ، جهاد فقط دفاع نظامی نیست، بلکه قلب و زبان هم جهادی دارند که در قالب امر به معروف و نهی از منکر پدیدار می‏شود. ایشان می‏فرماید: «نخستین مرحله از جهاد که در آن باز می‏مانید، جهاد با دستانتان، سپس جهاد با زبان و آن‏گاه جهاد با قلب‏هایتان است. پس کسی که معروفی را با قلب ستایش و منکری را انکار نکند، قلبش واژگون می‏گردد و بالای آن پایین و پایین قلب او، بالا قرار خواهد گرفت.» بنابراین، جامعه سالم دینی از نگاه امیرمؤمنان علیه‏السلام جامعه‏ای است که نخستین مراحل جهاد، یعنی امر به معروف و نهی از منکر در آن حاکم گردد.
آری، اگر دست و زبان و قلب، کشت‏کاران بذر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه نباشند و دست کم در دل به انکار و علاقه به معروف نپردازند، آن جامعه وارونه خواهد شد و ضد ارزش‏ها، جای ارزش‏ها را می‏گیرند.
جهاد برای هدایت انسان‏ها
اسلام با جنگ و خون‏ریزی موافق نیست، ولی جهاد برای هدایت و ارشاد انسان‏ها و جلوگیری از سقوط آنان را می‏پذیرد. نقل شده که در میانه کارزار صفین، برخی از علت مدارا کردن امیرمؤمنان علیه‏السلام با سپاه شام پرسیدند. امام در پاسخ فرمود: «اگر تصور می‏کنید در جنگ با شامیان تردید دارم، به خدا سوگند هر روز که جنگ را به تأخیر می‏اندازم، برای آن است که آرزو دارم عده‏ای از آنها به ما بپیوندند و هدایت شوند و در لابه لای تاریکی‏ها، نور مرا ببینند و به سوی من بشتابند. این برای من از کشتار آنان در راه گمراهی بهتر است؛ گرچه در این صورت نیز به جرم گناهانشان گرفتار می‏شوند».
فلسفه جهاد
صلح و آرامش در جامعه، اصل اساسی اسلام است که بستر رحمت الهی را فراهم می‏کند. جنگ و جهاد نیز تنها دشمن‏زدایی و پیرایش پدیده‏هایی است که مانع تحقق اهداف یاد شده هستند. امیرمؤمنان علی علیه‏السلام در سخنانی درباره این موضوع می‏فرماید: «بار خدایا! تو آگاهی که نه برای میل و رغبت در حکومت و سلطنت و نه برای به دست آوردن چیزی از متاع دنیا بوده است، بلکه برای این بوده که آثار دین تو را که تغییر یافته، باز گردانیم و در شهرهای تو اصلاح و آرامش برقرار سازیم تا بندگان ستم کشیده‏ات در امن و آسودگی به سر برند و احکام و حدود دین تو که معطل مانده، جاری شود».
جهادگران
از ویژگی‏های برجسته جهادگران واقعی، اخلاص و پایداری است؛ زیرا این دو ویژگی همواره زمینه ساز پیروزی و سرافرازی رزمندگان در میدان جهاد و مبارزه بوده است. با اخلاص، تلخی‏های جنگ شیرین می‏شود و با پایداری، دشمن وادار به شکست و عقب‏نشینی می‏گردد. امیر مؤمنان علیه‏السلام در سخنانی در این باره می‏فرماید:
«در رکاب پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بودیم و با پدران و برادران و عموهای خود می‏جنگیدیم که این مبارزه بر ایمان و تسلیم ما افزود و ما را در جاده گسترده حق و پایداری برابر ناگواری‏ها و جهاد و کوشش برای غلبه بر دشمن، ثابت‏قدم می‏ساخت... پس از آنکه خدا راستی و اخلاص ما را دید، خواری را بر دشمنانمان فرو فرستاد و پیروزی را به ما عنایت فرمود، تا آنجا که اسلام، استحکام یافت و فراگیر شد و در سرزمین پهناور نفوذ کرد».
دنیاخواهی، ریشه تضعیف فرهنگ جهاد
یکی از عوامل اساسی تضعیف روحیه جهاد میان مردم جامعه، دنیا خواهی و توجه بیش از اندازه به دنیاست. بدون شک وقتی محبت دنیا و لذت‏های فانی آن قلب و دل انسان‏ها را تسخیر می‏کند، توجه به فرهنگ والای جهاد و شهادت، به شدت در آنها فرو می‏کاهد. امیرمؤمنان علیه‏السلام در خطبه‏هایش به مردم کوفه، آنها را از این خطر بزرگ بر حذر می‏داشت؛ از جمله در خطبه‏ای فرمود: «نفرین بر شما کوفیان، که از فراوانی سرزنشتان خسته شدم. آیا به جای زندگی جاویدان قیامت، به زندگی زودگذر دنیا رضایت دادید و به جای عزّت و سربلندی، بدبختی و ذلت را انتخاب کردید؟ هر گاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت می‏کنم، چشم‏هایتان از ترس در کاسه می‏گردد. ترس از مرگ، عقل شما را ربوده است و چون انسان‏های مست، سرگردانید».
مرز مدارا و خشونت
به طور کلی وقتی دشمن، هویت خود را در جنگ و خون‏ریزی می‏بیند و با تعرض و خشونت به ما اعلان جنگ می‏کند، وظیفه داریم سرسختانه‏تر از آنها اقدام و آتش خشونت و تجاوزشان را خاموش کنیم. امیرمؤمنان علی علیه‏السلام در سخنانی می‏فرماید: «دشمن، شما را به جنگ فرا می‏خواند؛ حال یا به ذلّت و خواری تن دهید یا شمشیرها را از خون آنها سیراب سازید».
آری، وقتی دشمن تشنه جنگ و خون‏ریزی است نباید راه مروت و مدارا را در پیش گرفت؛ زیرا این کار، دشمن را به حمله تشویق می‏کند تا آنجا که برهمه چیز ما بتازد و به کوچک و بزرگمان رحم نکند. پس در این زمان، تفکر مدارا، عین خواری است و عاقبتی جز شکست برای ما نخواهد داشت.
رعایت اصول انسانی در جنگ
اسلام همواره به پیروانش توصیه می‏کند در سخت‏ترین شرایط هم اصول انسانی را زیر پا نگذارید و روحیه جوان‏مردی را در وجود خود حفظ کنید. یکی از این شرایط سخت، میدان نبرد است که امیر مؤمنان علیه‏السلام بارها رعایت اصول انسانی را در آن به یاران خود توصیه می‏کرد. از جمله، در سخنانی فرمود: «آغازگر جنگ نباشید تا دشمنان آن را شروع کنند؛ زیرا حجت با شماست و آغازگر جنگ نبودنتان، حجت دیگری بر حقانیتتان خواهد بود. اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، کسی را که پشت کرده، نکشید و آن را که قدرت دفاع ندارد، آسیب نرسانید و مجروحان را به قتل نرسانید. نیز زنان را با آزار دادن تحریک نکنید؛ هر چند آبرویتان را بریزند یا امیرانتان را دشنام دهند».
فراگیری تاکتیک‏های نظامی
امیرمؤمنان علیه‏السلام همواره در سخنرانی‏های متعددی که برای یاران و سپاهیان خویش پیش از شروع نبرد ایراد می‏فرمود، تاکتیک‏های نظامی و آداب و فنون دفاعی را تشریح و آنان را به رعایت دقیق این موارد توصیه می‏کرد. از جمله در خطبه‏ای چنین فرمود: «ای گروه مسلمانان! لباس زیرین را ترس خدا و لباس رویین را آرامش و خون‏سردی قرار دهید. دندان‏ها را بر هم بفشارید تا مقاومتتان در برابر ضربات شمشیر دشمن بیشتر گردد. پیش از آنکه شمشیر را از غلاف بیرون کشید، چند بار آن را تکان دهید. با گوشه چشم به دشمن بنگرید و ضربه را از چپ و راست فرو آورید. با تیزی شمشیر بزنید و با گام برداشتن به پیش، شمشیر را به دشمن برسانید و بدانید در پیش روی خدا و پسرعموی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هستید. پی در پی حمله کنید و از فرار، شرم داشته باشید؛ زیرا فرار در جنگ، لکه ننگی برای نسل‏های آینده و مایه آتش روز قیامت است. از شهادت خرسند باشید و از آن استقبال کنید».
آداب استقرار و آرایش نیروها
چگونگی استقرار نیروها در میدان جنگ، یکی از مهم‏ترین عوامل پیروزی است. از این رو، امیر مؤمنان علیه‏السلام فراوان در مورد این مسئله صحبت می‏کرد و بر رعایت اصول استقرار نیروهای خودی تأکید می‏ورزید. از آن جمله می‏فرمود: «هر گاه به دشمن رسیدید یا او به شما رسید، لشکرگاه خویش را بر فراز بلندی‏ها، یا دامنه کوه‏ها یا بین رودخانه‏ها قرار دهید، تا پناهگاه شما و مانع هجوم دشمن باشد. جنگ را از یک سو یا دو سو آغاز کنید و در بالای قله‏ها و فراز تپه‏ها دیده‏بان‏هایی بگمارید، مبادا، دشمن از جایی که می‏ترسید یا از سویی که بیم ندارید، ناگهان بر شما یورش آورد. از پراکندگی بپرهیزید. هر جا فرود می‏آیید ، با هم فرود بیایید و هر گاه کوچ می‏کنید، با هم بکوچید. چون تاریکی شب شما را پوشانده، نیزه‏داران را اطراف لشکر بگمارید و خیلی کم، چونان آب در دهان چرخاندن و بیرون ریختن بخوابید».
یاد شهیدان
پیشوای پرهیزگاران، امیرمؤمنان علیه‏السلام درباره اوصاف یاران شهید خویش در جنگ صفین می‏فرمود: «به خدا سوگند آنها خدا را ملاقات کردند، در حالی که پاداششان را داد و پس از دوران ترس، آنها را در سرای امن خویش جای‏گزین فرمود. کجا هستند برادران من که بر راه حق رفتند و با حق در گذشتند؟ کجاست عمار و کجاست پسر تیهان و کجاست ذوالشهادتین و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند و سرهایشان را برای ستمگران فرو فرستادند؟ دریغا از برادرانم که قرآن خواندند و بر اساس آن، قضاوت و در واجبات الهی اندیشه کردند و آنها را بر پا داشتند و سنت‏های الهی را زنده و بدعت را نابود کردند و دعوت جهاد را پذیرفتند و به رهبر خود اطمینان داشتند و از وی پیروی کردند».
زهرا رضاییان
ادله رجعت
رجعت از دیدگاه عقل
رجعت، دورنمای رستاخیز را در سراسر گیتی به نمایش می‏گذارد و هزاران انسانی که قرن‏ها پیش در زیر خاک مدفون شده‏اند، با یک فرمان جان می‏گیرند تا پیش از رستاخیز عمومی، شاهد گرفتن حق دنیایی مظلوم از ستم‏پیشگان تاریخ باشند. اگر دنیا به همین روش ادامه یابد و انسان‏ها از درک کیفر یا پاداش دنیایی اعمال خود محروم بمانند، در حالی که امکان آن وجود دارد و آرمان‏های پیامبران و ائمه علیهم‏السلام هیچ‏گاه جامه عمل به خود نپوشد، آفرینش این جهان بیهوده خواهد بود و هیچ عقل سلیمی این را نخواهد پذیرفت.
رجعت در قرآن
در قرآن کریم آیات متعددی است که اهل‏بیت علیهم‏السلام آنها را به مسئله رجعت تفسیر کرده‏اند. امام صادق علیه‏السلام در تفسیر آیه 83 سوره نمل فرمود: «آیا خداوند در روز رستاخیز ازهر امتی گروهی را محشور می‏سازد و بقیه آنان را وامی‏گذارد؟ هرگز، این آیه در مورد رجعت است که برخی را زنده می‏سازد».
رجعت در روایات
روایاتی که بیانگر زنده شدن مردگان پیش از فرا رسیدن رستاخیز باشد، بسیار است. دسته اول، انبوه روایاتی است که از زنده شدن مردگان به دست پیامبران گذشته سخن می‏گوید. دوم روایاتی است که تصریح می‏کند به دعای خالصانه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و به دست او مردگانی زنده شدند و نیز روایاتی که نشان دهنده آن است که بر اثر دعای بعضی از امامان معصوم علیهم‏السلام ، برخی مردگان زنده شدند. در بعضی روایات، ایمان به رجعت، درکنار بسیاری از معارف ضروری دین، همچون توحید، رسالت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ولایت ائمه علیهم‏السلام ، معراج، سؤال قبر، روز قیامت، شفاعت و... مطرح شده است. همچنین برخی از روایات، افرادی که به دفاع از رجعت برخاسته و در راه گسترش آن تلاش کرده‏اند مورد مدح و تمجید قرار گرفته و از منکران آن برائت جسته‏اند.
رجعت در ادعیه و زیارات
یکی از عالی‏ترین منابع عقیدتی و والاترین معارف مذهبی شیعه، دعاها و زیارت‏های معصومان است. به دلیل خفقان حاکم بر عصر ایشان، آن بزرگواران به طور معمول معارف دینی را به نوعی در لابه‏لای ادعیه و زیارت‏نامه‏ها به شیعیان و پیروان انتقال می‏دادند که از شمار آن معارف، مسئله رجعت است. در زمینه رجعت، مطالب فراوانی در دعاها و زیارت‏ها یافت می‏شود که از جمله آنها می‏توان به زیارت جامعه کبیره، زیارت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، زیارت امام حسین علیه‏السلام ، زیارت وارث، زیارت اربعین، زیارت حضرت اباالفضل علیه‏السلام ، زیارت حضرت بقیة‏اللّه‏(عج) در روز نیمه شعبان، زیارت ال یاسین، زیارت رجبیه و دعای عهد اشاره کرد.
رجعت کنندگان
رجعت کنندگان، امامان معصوم علیهم‏السلام و برخی از وفات‏یافتگان هستند. امام صادق علیه‏السلام فرمود: «رجعت برای همه مردم نیست بلکه گروه‏هایی خاص رجعت می‏کنند؛ مؤمنان خالص و کافران محض». در رجعت، مؤمن خالص که همه عمر از سوی کافران و منافقان مورد آزار قرار گرفته، برمی‏گردد تا در پرتو حکومت حق، روی آرامش و آسایش را ببیند و بخشی از پاداش اعمال نیک خود را پیش از آخرت و در این جهان ببیند. مشرک محض نیز برمی‏گردد تا سزای حق‏کشی‏ها و تجاوزگری‏های خود را پیش از آخرت در این سرای بچشد؛ چنان‏که در ذیل آیه 47 سوره طور آمده است: «همه آنان که به آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ستم کرده‏اند، در رجعت باز می‏گردند و از آنها انتقام گرفته می‏شود». آنچه از روایات به دست می‏آید این است که رجعت کنندگان، بر اساس درجات سعادت و شقاوت و مقدار نقششان در تشکیل و گسترش حکومت جهانی، به تدریج رجعت می‏کنند.
منشأ اعتقاد به رجعت
اصل رجعت را قرآن در بین مسلمانان مطرح کرده است و همه مسلمانان، این عقیده را به عنوان عقیده‏ای قرآنی که آیات قرآن بر آن دلالت می‏کند، پذیرفته‏اند. پس از طرح آن از سوی قرآن، پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به تفسیر و تبیین آن پرداخت و گاه بعضی از رجعت کنندگان را نیز به مسلمانان معرفی کرد.
رجعت از جمله معارفی است که نقشی اساسی در پایداری مسلمانان داشت و آنان را به آینده‏ای روشن امیدوار و تحمل مشکلات را برای آنان آسان می‏کرد. ازاین‏رو، پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برای افرادی چون امام علی علیه‏السلام و امام حسین علیه‏السلام ، عمار یاسر، بُرَیداسلمی، سلمان فارسی، مقداد و جمعی از اهل بدر، آیات مربوط به رجعت را قرائت، و بعضی مصادیق رجعت کنندگان را هم معرفی می‏کرد.
انکار رجعت
روایات، نشان دهنده آن است که رجعت در بین مسلمانان مشهور بوده و درباره آن گفت‏وگو و بحث می‏کرده‏اند. در مواردی، افرادی در اثر پیروی از هوا و هوس، این‏گونه معارف را که از فضیلت‏های انبیا و اولیای الهی حکایت می‏کند، انکار کرده‏اند. صاحبان قدرت هم که اندیشه انکار رجعت را موافق با رفتار و عملکرد خود می‏یافتند، از آن حمایت کردند و معتقدان به آن را مورد تعقیب و آزار قرار دادند. به همین دلیل، در آن دوران، امام باقر7 به‏شاگردان خود سفارش می‏کرد از بردن اسم رجعت بپرهیزند و با احتیاط درباره آن سخن بگویند. اعتقاد به رجعت، نخستین بار از سوی «رهبران خوارج» انکار شد. سپس در اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم، از سوی معتزله انکار گردید و در نتیجه با حمایت صاحبان قدرت، گسترش یافت.
ریشه‏های رجعت از نظر مخالفان
مخالفان رجعت، پیش از درک و آشنایی با مفهوم و معنای آن، تصمیم خود را گرفته‏اند و این مسئله را، جزء عقاید اعراب جاهلی، یهود و نصارا، عقیده هواپرستان و بدعت‏گذاران می‏دانند و معتقد به آن را کافر، کذاب، فاسق، خبیث و... معرفی می‏کنند و مستحق انواع عذاب‏های دنیایی و آخرتی می‏دانند. مخالفان تصور کرده‏اند رجعت، همان تناسخ یا برگشتن کامل به ناقص است، یا رجعت، باعث ترغیب به گناه و غرور مسلمانان می‏شود، یا با ظواهر آیات قرآن، یا پاداش و عذاب قیامت، یا با طبیعت دنیا منافات دارد. از این رو، آیات و روایات رجعت را به برانگیختن روز قیامت توجیه و تأویل کرده‏اند و حوادث غیر از رجعت و احیای اموات را، به زمان انبیاء و خلفا اختصاص داده‏اند. تقلید از گذشتگان و دفاع متعصبانه از افکار آنان بدون تأمل و اندیشه، از دیگر علت‏های انکار رجعت از سوی مخالفان است.
پیشینه رجعت در امت‏های گذشته
رجعت، از جمله مسائلی است که در طول تاریخ، مورد سؤال قرار گرفته است. از جمله دلایل امکان وقوع رجعت، وجود مواردی از بازگشت به دنیا، در امت‏های گذشته است که قرآن کریم برخی از آنها را بیان فرموده است؛ همچون زنده شدن مردگان به دست حضرت ابراهیم علیه‏السلام ، زنده شدن عزیر پس از صد سال، زنده شدن مقتولی از بنی‏اسرائیل، زنده شدن مردگان به دست حضرت عیسی علیه‏السلام ، میقات حضرت موسی و مرگ هفتاد نفر از همراهان و زنده شدن آنها، مرگ گروهی از بنی‏اسرائیل و زنده شدن آنان به دعای حزقیل. علامه طباطبایی در تفسیر آیه 214 سوره بقره می‏فرماید: «آنچه در امت‏های گذشته رخ داده، در این امت نیز رخ خواهد داد و یکی از آن وقایع، مسئله رجعت و زنده شدن مردگان است که در زمان حضرت ابراهیم علیه‏السلام ، موسی علیه‏السلام و عیسی علیه‏السلام ، عزیر، ارمیا و غیر ایشان اتفاق افتاد و باید در این امت نیز اتفاق بیفتد؛ چنان که به طور اجمال ازکلام رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فهمیده می‏شود که آنچه درامت‏های پیشین اتفاق افتاده، دراین امت نیز اتفاق می‏افتد».
رجعت و امکان توبه
توبه زمانی ارزش دارد که از روی اختیار و آزادی باشد، نه به دلیل دیدن قهر الهی؛ همچنین از دل برخیزد و با صمیم قلب انجام گیرد؛ گناه نیز از روی جهالت بوده باشد، نه دشمنی با خدا. توبه در صورتی تحقق می‏یابد که تجاوز به حق اللّه‏ باشد. ولی در مورد حق الناس ـ مادام که صاحب حق راضی نشود ـ ارزشی ندارد؛ چون خداوند حقوق مردم را محترم شمرده و تجاوز به حقوق فردی از بندگانش را ستم خوانده است. از سوی دیگر، گناهی که انسان آن را بین مردم عادت و باب کند و مردم را از راه حق منحرف سازد، به صرف توبه پاک نمی‏شود؛ زیرا گنهکار پدیده‏ای ایجاد کرده که فراگیر است و قهرا آثار آن نیز باقی خواهد ماند. حال با توجه به اینکه رجعت‏کنندگان، مؤمنان خالص و کافران حقیقی هستند، بنابراین توبه خالصان در کفر پذیرفته نمی‏شود و نیز کافران خالص، هرگز توبه نمی‏کنند.
در آرزوی رجعت
دو دسته از مردم هرگز رجعت نمی‏کنند: گروهی که عمری به فساد گذرانده و در پایان عمر پشیمان گشته‏اند و عده‏ای که با قهر الهی به هلاکت رسیده‏اند. دسته اول رجعت نمی‏کنند؛ زیرا هدف از رجعت، انجام عمل نیک نیست، بلکه کیفر دنیایی کافران و پاداش مؤمنان است. کسانی که زندگی خود را با کفر گذرانده‏اند و با مشاهده قهر الهی پشیمان شده‏اند، اگر فرصتی یابند، دوباره به همان اعمال ادامه می‏دهند. دسته دوم نیز رجعت نمی‏کنند؛ زیرا رجعت، مختص کسانی است که به عذاب الهی هلاک نشده‏اند. خداوند ابتدا حجت تمام می‏کند و رسولش را می‏فرستد تا مردم را هدایت کند. سپس به آنها که به فساد آلوده‏اند، با حوادث تلخ و دردناک هشدار می‏دهد، آن گاه اگر مؤثر نیفتاد و فساد در اعماق جانشان ریشه دواند، با عذاب، صفحه زمین را از لوث وجودشان پاک‏سازی می‏کند. از رحمت گسترده الهی به دور است که آدمیان را دوباره به عذاب فرا خواند.
چگونگی رجعت هنگام ظهور
در رجعت، تنها مؤمنان خالص و کافران محض به دنیا باز می‏گردند؛ بدین ترتیب که از زمان ظهور حضرت مهدی(عج) و قیام آن حضرت، در قبرها به مؤمنان بشارت داده و از آنها خواسته می‏شود در صورت تمایل، به دنیا برگردند و در رکاب حضرت مهدی(عج) و امام معصوم علیه‏السلام در راه اعتلای دین خدا به خدمت بپردازند. بنابراین، رجعت برای کافران اجباری و برای مؤمنان اختیاری است؛ چنان که در دعای عهد می‏خوانیم: «خداوندا! اگر مرگ میان من و او جدایی افکند، مرا از قبر برانگیز در حالی که کفنم به گردنم افکنده و شمشیرم را از نیام کشیده‏ام». در زیارتی که از حسین بن روح رحمه‏الله ، نایب خاص امام حضرت مهدی(عج) از طرف ایشان آمده است می‏خوانیم: «رحمت خدا بر شما باد تا اینکه به حضورتان باز گردم و در رجعت شما رستگار شوم».

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page