آيا صحيح است كه مى گويند: سياست حكومت عمر بن الخطاب منع نقل احاديث پيامبر اكرم و روى آوردن به آن بود، و كسانى را كه با اين روش و سياست مخالفت مى كردند، زندان و شلاق و تعزير مى كرد. چنانچه در مورد ابوذر و ابوالدرداء ابومسعود انصارى و ديگران انجام داد.
1ـ ذهبى مى گويد: آرى چنين بود عمر، او مى گفت: از پيامبر كمتر حديث نقل كنيد و چندين صحابى پيامبر را نسبت به نشر احاديث توبيخ كرد. آرى اين شيوه و مذهب و ايده عمر و غير عمر بود. سير اعلام النبلاء 2: 6 1 «هكذا هو كا ن عمر يقول: اقلّوا الحديث عن رسول اللّه وزجر غير واحد من
الصحابة عن بث الحديث وهذا مذهب لعمر وغيره. فباللّه عليك، إذا كان الأكثار من الحديث في دولة عمر
كانوا يمنعون منه. مع صدقهم وعدالتهم وعدم الأسانيد
2ـ طبرى مى گويد: هر وقت خليفه مردم، حاكم و يا استاندارى را براى نقطه اى اعزام مى كرد، به او چنين سفارش مى كرد: فقط قرآن بخوانيد و از محمد ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ كمتر روايت نقل كنيد و من هم با شما هم صدا هستم. تاريخ الامم و الملوك، 3: 273
3ـ قرظة بن كعب انصارى مى گويد: هنگاميكه قصد عزيمت به كوفه را كرديم، عمربن الخطاب تا منطقه «صرار» به بدرقه ما آمده و گفت: مى دانيد چرا شما را بدرقه كردم؟ گفتيم: لابد بخاطر اينكه ما از صحابه رسول اللّه ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ هستيم؟ گفت: شما وارد آبادى و روستايى مى شويد كه قرآن مى خوانند، مبادا آنان را با خواندن و قرائت احاديث پيامبر از خواندن قرآن بازداريد! تا مى توانيد از پيامبر حديث كم نقل كنيد. الطبقات الكبرى 6: 7 ـ المستدرك على الصحيحين از 1 2 قرظة بن كعب الانصارى: أردنا الكوفة فشيَّعنا عمر
الى «صرار» و قال: تدرون لم شيَّعتكم؟ فقلنا: نعم، نحن اصحاب رسول اللّه ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ.
فقال: انكم تأتون أهل قرية، لهم دوّي بالقرآن كدوّي النحل، فلا تصدّو هم بالأحاديث فتشغلوهم، جرّدوا
القرآن. وأقلوا الرواية عن رسول اللّه ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ و أمضوا، وأنا شريككم
4ـ ذهبى مى نويسد: عمر سه نفر (از صحابه رسول اللّه ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ) به نامهاى ابن مسعود و ابوالدردا، و ابومسعود انصارى را زندان كرد و به آنان اعتراض كرد كه چرا از پيامبر ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ زياد حديث روايت كرديد؟ تذكرة الحفاظ 1: ص 7
و به نقل ديگر از حاكم و ذهبى: ابن مسعود و ابوالدرداء و ابوذر را زندانى كرد و آنان را به جرم اشاعه دادن و نقل احاديث پيامبر توبيخ نمود و آنان را تا آخر خلافتش محكوم به اقامت اجبارى در مدينه كرد. مستدرك حاكم 1: 11 ـ سير اعلام النبلاء، 7: 2 6
------------------------------
پرسش گر : احتجاج
منبع : www. alsoal.ir