ياس غريب

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

اى آفتاب برج عصمت !
اى شمع بزم آفرينش!
تو منتهاى تفسير آفتابى، تو زلال نورى زمزم‏سرورى و كوثر شور و شعورى.
مهربانى، بارانى است كه از ديدگان تو مى‏بارد و آفتاب، تنها شعاعى از وجود توست.
اى ياس نيلوفرى! اى بهشت پيامبر! اى مادر پدر! سلام بر تو كه خلوت‏گاه راز پدر بودى و دمساز تنهايى على عليه‏السلام.
آرى! تو را نمى‏توان با واژه‏ها ستود كه فراتر از واژه‏اى، تو را نمى‏توان در بند تصور در آورد كه فراتر از معنايى و تو را نمى‏توان شناخت كه فراتر از معرفتى.
بهشت آرايه‏اى بر جمال روحانى توست و دوزخ تصويرى از خشم هدفمندت.
تشعشع انديشه‏هايت، روشنى‏بخش عرصه انديشه در سراسر هستى است و گوهر وجود پر بركتت، درخششى جاودانه بر تارك جهان بخشيده است.
هستى‏ات تفسيرگر آفرينش و حوادث زندگى‏ات معجزه تاريخ و وجود مباركت عصاره غم‏هاى عالم است
و درياى بى‏ساحل صبوريت شرمنده رنجهايى است كه بر تو تحميل نموده‏اند و صلابت كلامت برپاكننده موجى از بيم و هراس در دلهاى تيره از غبار كفر و خودپرستى و دون صفتى است.
اى ناب‏ترين واژه آسمانى! روزهاى سنگين و طاقت فرساى اندوهت را با عمق جان پاس مى‏نهيم و در سال گشت آن روزها ـ اى ياس غريب ـ به سوگ وعزا مى‏نشينيم براستى در كدامين مصيبت تو اشك بريزيم اى تمام مظلوميت جهان! اى تمام دلشكستگى تاريخ! و اى تمام رنج‏هاى انسان!
ناله‏هاى مظلوميت و حق خواهى‏ات در دالان پر پيچ تاريخ همچنان به گوش مى‏رسد و وجدانهاى آگاه را متوجه خود مى‏سازد.
درود بر تو اى زيبنده زيبايى‏ها!اى نبض آرزوها! اى ياس غريب! اى زهرا عليهاالسلام! نامت در دل‏هامان جاودانه است.