در جريان بيعت گرفتن، جگر گوشه حضرت فاطمه عليهاالسلام حضرت محسن بن على عليهماالسلام به شهادت رسيد و نام خود را به عنوان اولين شهيد راه ولايت
درتاريخ ثبت كرد.
صفدى و شهرستانى دو تن از علماى مشهور اهل تسنن، در كتاب هاى خود از ابراهيم نظّام معتزلى چنين حكايت مىكنند: همانا عمر در روز بيعت، چنان ضربهاى به پهلوى فاطمه عليهاالسلام زد كه فاطمه جنين خود را سقط كرد و عمر فرياد مىزد: «خانه فاطمه را با هر كه در آن هست به آتش بكشيد و اين در حالى بود كه در آن خانه غير از على و فاطمه و حسن و حسين عليهمالسلام كس ديگرى نبود.»[1]
و نيز ذهبى مىنويسد: «بدون شك عمر چنان لگدى بر پهلوى فاطمه عليهاالسلامزد كه محسن از او سقط شد.»[2]
ابن ابى الحديد معتزلى مىنويسد: استادم ابوجعفر نقيب مىگفت:
«پس از آن كه هبار ابن اسود، زينب دختر پيامبر صلىاللهعليهوآله را ترساند، او فرزند خود را سقط كرد وپيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله به اين خاطر خون هبار را مباح شمرد، روشن است كه اگر آن حضرت در زمان فاطمه زهرا عليهاالسلام زنده بود، بدون شك خون كسانى كه فاطمه عليهاالسلام را ترسانده و موجب سقط جنين او شدند را نيز مباح مىكرد.»
ابن ابى الحديد در ادامه مىنويسد: به نقيب گفتم: آيا من ماجراى ترساندن فاطمه زهرا عليهاالسلام و سقط شدن حضرت محسن عليهالسلام را از شما روايت كنم؟ استاد در جواب گفت: من در اين مورد نظرى ندارم، نه آن را مىپذيرم ونه انكار مىكنم.»[3]
ابن كثير دمشقى مورّخ متعصب اهل تسنن معتقد است كه زينب دختر پيامبر صلىاللهعليهوآله كه در اثر سقط جنين وفات نمود، شهيد مىباشد و اين مرگ شهادت محسوب مىشود و مىنويسد: «فَكانُوا يَرَوْنَها ماتَتْ شَهيدةً؛ شهيده گشت و چشم از جهان فرو بست»[4].
ابراهيم بن محمد جوينى كه از بزرگان حديث و از مفاخر اهل تسنن است، از رسول خدا صلىاللهعليهوآله چنين نقل مىكند كه حضرت فرمودند:
«پس از من، فاطمه را از ارثش محروم مىكنند، و پهلويش را مىشكنند و كودكِ در شكمش را سقط مىنمايند، پس حزين و ستمديده و غمناك، با حق غصب شده كشته شده، و در آخرت بر من وارد مىشود.»[5]
آرى! در روز قيامت در محكمه عدل الهى، از آنان پرسيده خواهد شد كه طفل شش ماهه به دنيا نيامده چه كرده بود كه، او را اين گونه دلخراش به شهادت رسانديد «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَت »[6]
» کارت پستال :: ولادت // ازدواج // شهادت » کتابخانه صوتی :: مولودی // گلچین ایام فاطمیه // فاطمیه سال۸۸ // فاطمیه سال۸۷ » // فاطمیه سال۸۶ // فاطمیه سال۸۲ // سخنرانی ها // |
--------------------------------------------------------
[1]ـ الملل والنحل، شهرستانى: ج 1، ص 57ـ الوافى بالوفيات، صفدى: ج 6، ص 17.
[2]ـ ميزان الاعتدال: ج 1، ص 139، و نيز از ديگر مصادر اهل تسنن كه اين نقل را آوردهاند مىتوان به اين موارد اشاره كرد: شرح نهج البلاغه ج 14، ص 192 ـ اثبات الوصيه: ص 142ـ فرائد السمطين: ج 2، ص 25 ـ الفَرق بين الفرق: ص 107ـ مثالب النواصب: ص 419ـ التنبيه و الرد: ص 25ـ لسان الميزان: ج 1، ص 268.
[3]ـ شرح نهج البلاغه: ج 14، ص 193.
[4]ـ البداية والنهاية: ابن كثير، ج 5، ص 329
[5]ـ فرائد السمطين: ج 2، ص 44 ـ بحارالانوار: ج 43، ص 173.
[6]ـ سوره تكوير: آيه 9.