يك حقيقت تاريخى و مستدل و غير قابل انكار آن است كه حضرت فاطمه عليهاالسلام به خلافت ابوبكر رضايت ندادند و همواره اين نارضايتى خود را در ميان خاص و عام ابراز مىداشتند و هرگز به عنوان امام و خليفه پيامبر صلىاللهعليهوآله با او بيعت ننمودند. گواه اين مطلب در منابع اهل تسنن آمده است كه حضرت زهرا عليهاالسلامخطاب به ابوبكر و عمر فرمودند: «إني اشهد الله و ملائكته أنّكما اسخطتماني و ما ارضيتُماني لئن لقيت النّبي لأشكونّكما؛ خدا و ملائكه او را شاهد و گواه مىگيرم كه شما دو نفر مرا به غضب آورديد و رضايت مرا فراهم ننموديد؛ اگر پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله راملاقات كنم حتماً از شما شكايت خواهم كرد»[1] و نيز در عبارتى خطاب به ابوبكر فرمودند: «والّله لَأَدْعُوَنَّ عَلَيْكَ في كُلِّ صَلاةٍ اُصَلّيها؛ به خدا سوگند در هر نمازى كه بخوانم تو را نفرين مىكنم.»[2]
و نيز نقل شده است كه تا حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام زنده بودند، حضرت على عليهالسلامبا ابوبكر بيعت نكردند[3]. اكنون اين سؤال پيش مىآيد: آيا حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام بدون امام از دنيا رفتند و امامى براى خود نشناختند؟ با توجه به اين مطلب كه در احاديث شيعه و سنى به طور متواتر آمده است كه: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتةً جاهلية؛ هر كس بميرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهليت از دنيا رفته است»[4]
آيا اهل تسنن راضى مىشوند كه بگويند: حضرت فاطمه عليهاالسلامبه مرگ جاهلى، يعنى ـ نعوذ بالله ـ با كفر، از دنيا رفته و جايگاه او جهنم است؛ در حالىكه علماى بزرگ آنها روايات معتبر و متعددى در كتابهايشان آوردهاند كه حضرت فاطمه عليهاالسلام سيده و سرور بانوان بهشت است.[5]
بنابراين آن حضرت با شناخت و معرفت كامل نسبت به امام زمان خويش از اين عالم رخت بربسته واز طرفى هم ابوبكر را به عنوان امام و خليفه قبول نداشتند. پس لازم است كه اين بانوى پاك، به امامت شخص ديگرى رضايت داده باشد، و همان طور كه مشخص شد رضايت حضرت زهرا عليهاالسلامرضايت خداوند متعال است.[6] در نتيجه خداوند به خلافت كسى راضى است كه حضرت فاطمه عليهاالسلامهم به خلافت او راضى باشد و آن شخص كسى نيست به جز مولاى متقيان، اميرمؤمنان حضرت على عليهالسلام.
» کارت پستال :: ولادت // ازدواج // شهادت » کتابخانه صوتی :: مولودی // گلچین ایام فاطمیه // فاطمیه سال۸۸ // فاطمیه سال۸۷ » // فاطمیه سال۸۶ // فاطمیه سال۸۲ // سخنرانی ها // |
-------------------------------------------------------------------
[1]ـ الامامة والسياسة: ص 14 ـ كفاية الطالب: باب 99.
[2]ـ الامامة و السياسة: ابن قتيبه دينورى، ص 14.
[3]ـ صحيح بخارى: ج3، ص 38، كتاب المغازى ـ صحيح مسلم؛ ج1، ص 72 ـ تاريخ طبرى: ج2، ص 448 ـ شرح نهج البلاغه: ج1، ص 122.
[4]ـ شرح المقاصد: تفتازانى، ج 5، ص 239 ـ صحيح مسلم: ج 6، ص 22 ـ مسند احمد: ج 4، ص 96 ـ مستدرك الحاكم: ج 4، ص 147.
[5]ـ صحيح بخارى: ج 5، ص 96، باب 61 - الصواعق المحرقة: ص 119.
[6]ـ منابع اين روايت از كتابهاى اهل تسنن در قسمت فضايل حضرت زهرا عليهاالسلام همين كتاب گذشت.