بحثى پيرامون دعا
تعريف دعا
دعا از ريشه «دعو» در لغتبه معنى فراخواندن، دعوت كردن، گوش دادن به كسى يا چيزى و... در اصطلاح: خواندن جملههاى ماثور از پيامبر صلى الله عليه وآله و ائمه اطهار عليهمالسلام در اوقات معين براى طلب آمرزش و برآورده شدن حاجات است. خواندن و نيايش كردن، مدح و ثنا، نفرين، تحيت و درود و سلام و تضرع و خشوع.
دعا يعنى ارتباط پيگير و مداوم داعى (شخص دعا كننده) با مدعو (طرف خوانده شده) و مترادف كلماتى چون ورد، ذكر، مسئلت (سؤال) و غيره است.
دعا، عرض نياز به درگاه الهى و خواستن نيازمنديها از اوست كه از فيض و فضل نامتناهىاش به نويد ادعونى استجب لكم، هر كه او را بخواند درهاى سعادت به روى او، گشاده شود، چه بندگان را نياز و حاجتبه اوست و اميد گنهكاران تنها به فضل او.
اثرهاى دعا
دعا آرامشبخش دلهاست و همين آرامش است كه در روح و مغز آدمى نوعى انبساط ايجاد مىكند و روح را از التخمودگى بيرون مىآورد و به حركت وامىدارد و گاهى روحيه دلاورى و قهرمانى به دعاكننده مىبخشد. دعا به انسان متانت در رفتار، انبساط و شادى درونى، استعداد پيروزى، و استحكام در استقبال از حوادث مىدهد و بدان وسيله آدمى توجه زيادى به ذات خداوند متعال پيدامىكند و مانند ساير عبادات اثر تربيتى دارد. دعا روح ايمان را در نفوس برمىانگيزد. و انسان لذت ارتباط با خداوند را درك مىكند. انسان را متكى به خدا و مستقل مىسازد و از اتكاى به ديگران بىنياز مىكند. دعا حب الهى را در دل رسوخ مىدهد و نفس را از مشغلههاى بيهوده رها مىكند و چراغ اميد را در قلب و دل انسان روشن مىسازد دعا كشش بنده ضعيف و نيازمند به سوى خداوند كريم و توانا است، دعا كليد و وسيله قرب الهى لب عبادت و مغز و اساس طاعات و حيات روح است. دعا موجب نزول بركات و شرح صدر در انسان مىشود، دعا چراغ جان است; جانها را برمىافروزد و زبانها را معطر مىسازد. آرى دعا در فرد و اجتماع اثر سازنده و حياتى دارد. آنان كه به درگاه الهى نيايش نمىكنند همواره زير پوشش بازتابهاى روانى و اجتماعى قرار مىگيرند. دعا اطمينانبخش دلها و فضيلت هر انسان خداجو است، دعا سدى در برابر گناه و انحراف است. امام خمينى قدس سره مىفرمايد: «آيا ديدهايد كه اهل دعا و كسانى كه مداومتبه دعا داشته باشند، اين كارهاى ناپسنديدهاى كه بعضىها انجام مىدهند آنها هم انجام دهند، مثلا شراب بخورند، قماربازى كنند، كبوتر بازى كنند، و امثال اين كارها؟ بيشتر كسانى كه محكوميتيافته و در زندانهاى دادگاهها محبوس مىباشند افرادى هستند كه با دعا سروكار ندارند...»
اجتماعى كه به دعا و نيايش توجه نكند دچار فساد مىشود و به تباهى مىگرايد. دعا باعث تقويت معنويات و ارج و ارتقاى عبادات مىگردد. دعا كننده همواره با ريسمانى استوار خود را با آفريدگار محبوب پيوند مىدهد و بدان وسيله از ورطه گرفتاريها رهايى مىيابد.
درمان غم خود از خدا بايد خواست دردى كه از او بود دوا بايد خواست ناخواسته گرچه مىدهد خواسته را حاجتبه تضرع و دعا بايد خواست (1)
دعا در كلام خداوند
يكى از نامهاى قرآن مجيد، ذكر است و به عبارتى تمام قرآن نيايش است اما از آن ميان متجاوز از صد آيه به شيوه دعا نازل شده و بندگان را به نيايش و اخلاص دعوت مىكند از جمله:
01 «واذا سئلك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوا لى وليؤمنوا بى لعلهم يرشدون» (2) و هنگامى كه بندگان من از تو درباره من سؤال كنند، بگو من نزديكم دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا مىخواند پاسخ مىگويم سپس آنها دعوت مرا بپذيرند و سپس ايمان بياورند باشد كه راه راست را بيابند و به مقصد رسند.
در اين آيه كوتاه خداوند هفت مرتبه به ذات پاك خود و هفت مرتبه به بندگان اشاره فرموده است، و به اين وسيله نهايت پيوستگى و قرب و ارتباط و محبتخود را نسبتبه انسان مجسم ساخته است (3).
02 « فادعوالله مخلصين له الدين» (4) خدا را بخوانيد در حالى كه دين خود را براى او خالص كردهايد.
03 «وقال ربكم ادعونى استجب لكم...» (5) پرورگار شما گفته است مرا بخوانيد تا دعاى شما را اجابت كنم...
از اين آيه شريفه نكاتى چند استنباط مىشود كه عبارتند از: الف) دعا كردن محبوب الهى و مطلوب اوست. ب) بعد از دعا وعده اجابت داده شده است ولى مىدانيم كه اين وعده مشروط است (در صورتى اجابت مىشود كه شرايط لازم را داشته باشد). ج) دعا نوعى عبادت است چرا كه در ذيل آيه واژه عبادت بر آن اطلاق شده است.
04 «قل مايعبؤا بكم ربى لولا دعاؤكم فقد كذبتم فسوف يكون لزاما» (6) بگو پروردگار براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد (شما آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد. اين آيه آخرين آيه سوره فرقان و درحقيقت نتيجه تمام سوره است.
گرچه از دعا در اين جا معانى متعدد استنباط مىشود ولى ريشه همه معانى به يك اصل بازمىگردد، مفهوم آيه چنين است: آنچه به شما ارزش و بها مىدهد همان توجه به پروردگار است.
تشويق به دعا
حمادبن عيسى مىگويد: «شنيدم از حضرت صادق عليهالسلام كه مىفرمود: «دعا كن و مگو كار از كار گذشته است زيرا دعا همان عبادت است» و خداى عزوجل مىفرمايد: «آنان كه از عبادت من تكبر ورزند زود است كه سرافكنده به دوزخ درآيند. (7)
مجلسى (ره) مىگويد: مقصود اين است كه چنانچه در پيش گفته شد دعا به خودى خود عبادت است زيرا در اين آيه، آن را عبادت دانسته و خداى تعالى به آن فرمان داده است. پس بر فرض كه به اجابت نيز نرسد، به خاطر اطاعت امر او بايد انجام شود، مانند ساير عبادات و ترك آن موجب خوارى و كوچكى است، و در وعده خويش تخلف نورزد و اين مطلب با تقدير هم منافات ندارد، زيرا دعا نيز مقدر است و فايدهاى كه بر آن مترتب شود، مقدر گرديده است. (8)
امام صادق عليهالسلام فرمود: «اميرالمؤمنين مىفرمايد: محبوبترين كارها در روى زمين براى خداى عزوجل دعاست و بهترين عبادت پرهيزگارى و پارسايى است و اميرالمؤمنين مردى بود كه خود بسيار دعا مىكرد».
پيامبران كه اسوههاى بشريتند، از آدم تا خاتمعليهالسلام همواره با نيايش و دعا به خالق خويش تقرب مىجستند و به هنگام شدايد با سلاح دعا استقامت مىورزيدند و بدان وسيله به خدا توسل مىجستند. قرآن مجيد درباره نوح عليهالسلام مىفرمايد: «فدعا ربه انى مغلوب فانتصر ففتحنا ابواب السماء... (9) او پروردگارش را خواند: من مغلوب شدهام، انتقام بكش و ما نيز درهاى آسمان را روى او گشوديم. و مىگويد: چون يونس عليهالسلام در شدت ظلمات گرفتار آمد خدا را خواند و دعايش مستجاب شد. (10) همچنين از قول زكريا و ايوبعليهمالسلام و از پيامبران اولوالعزم و قافلهسالار رسولان حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه وآله نيايشهاى بسيارى آورده است.
فضيلت دعا
قال رسول الله صلى الله عليه وآله «مامن شىء اكرم على الله تعالى من الدعاء» (11) نبىاكرمصلى الله عليه وآله فرمود: هيچ چيز نزد خدا از دعا گرامىتر نيست.
از امام باقر عليهالسلام پرسيدند: كثرة القرائة افضل او كثرة الدعاء؟ آيا تلاوت زياد قرآن افضل استيا بسيار دعا نمودن؟ فرمود: «كثرة الدعاء افضل» (12) بسيار دعا كردن افضل است.
امام صادق عليهالسلام فرمود: «هر كس از فضل و احسان الهى درخواست نكند فقير و بيچاره مىشود».
قال النبى صلى الله عليه وآله: «لايرد القضاء الا الدعاء» قضاى الهى را جز دعا برنمىگرداند.»
قال رسول الله صلى الله عليه وآله: الدعاء سلاح المؤمن وعمود الدين و نور السموات والارض.» رسول خدا فرمود: دعا اسلحه مؤمن و عمود دين و روشنى بخش آسمانها و زمين است.
اميرالمؤمنين عليهالسلام فرمود: «محبوبترين اعمال روى زمين در نزد خداى متعال دعاست».
عن ابى عبدالله و ابى جعفر عليهمالسلام قال: «والله ما يلح عبد على الله الا استجاب له».
از امام پنجم و ششم نقل شده كه فرمودند: «بخدا قسم هيچ بندهاى به درگاه حق الحاح نكند مگر آن كه خداوند جوابش دهد».
در حديثى از پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله آمده است: «الدعاء هوالعبادة» (13) دعا خود عبادت است.
در حديث ديگرى از امام صادقعليهالسلام نقل شده است كه يكى از يارانش پرسيد: «ما تقول فى رجلين دخلا المسجد جميعا كان احدهما اكثر صلاة والآخر دعاء فايهما افضل؟ قال كل حسن». كدام يك از دو نفر كه هر دو با هم وارد مسجد شدند يكى نماز بيشترى بجا آورد، و ديگرى دعاى بيشتر كرد از ديگرى برتر است؟ فرمود: هر دو خوبند. سؤال كننده باز پرسيد: «قد علمت، وليكن ايهما افضل؟» مىدانم هر دو خوبند ولى كدام خوبتر است؟ امام عليهالسلام فرمود: «اكثرهما دعاء، اما تسمع قول الله تعالى: ادعونى استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين». آن كس كه دعا مىكند، افضل است مگر سخن خداوند متعال را نشنيدهاى كه مىفرمايد: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را اجابت كنم...
سپس افزود: «هى العبادة الكبرى» (14) دعا عبادت بزرگ است.
در حديث ديگرى از امام باقرعليهالسلام نقل شده است كه در جواب اين سؤال كه كدام عبادت افضل است؟ فرمود: «ما من شىء افضل عندالله من ان يسئل و يطلب مما عنده، و ما احد ابغض الى الله عزوجل ممن يستكبر عن عبادته ولايسئل ما عنده» (15) چيزى نزد خدا افضل از اين نيست كه از او تقاضا كنند و از آن چه نزد اوست، بخواهند و هيچ كس مبغوضتر و منفورتر نيست نزد خداوند از كسانى كه از عبادت او تكبر مىورزند و از مواهب او درخواست نمىكنند. و نيز اميرالمؤمنين مىفرمايد: «دعا كليد نجات و گنجينههاى رستگارى است، و بهترين دعا، آن است كه از سينههاى پاك و دلى پرهيزگار برآيد و وسيله نجات در مناجات است و خلوص به اخلاص آيد و چون فزع و بيتابى سختشود مفرع و پناهگاه خداست».
و نيز مىفرمايد: «اميرالمؤمنين مىفرمود: دعا سپر مؤمن است».
حضرت رضا عليهالسلام هميشه به اصحاب خود مىفرمود: «بر شما باد به اسلحه پيغمبران». عرض شد: اسلحه پيغمبران چيست؟ فرمود: «دعا». (16)
دعا بلا و قضا را دفع مىكند
عمربن يزيد گويد: «از حضرت ابىالحسن امام كاظمعليهالسلام شنيدم كه مىفرمود: همانا دعا برمىگرداند آنچه را كه مقدر شده و آنچه را مقدر نشده است; عرض كردم مقدر شده را دانستم، مقدر نشده كدام است؟ فرمود: «دعا جلوى تقدير را مىگيرد».
حضرت صادق فرمود: «دعا برمىگرداند قضايى را كه از آسمان نازل گرديده و بسختى ابرام شده و محكم گرديده است. امام صادق عليهالسلام فرمود: «الدعاء انفذ من السنان» دعا از نيزه برندهتر است و نيز به علاءبن كامل فرمود: «عليك بالدعاء فانه شفاء من كل داء» بر تو باد به دعا، همانا دعا درمان هر دردى است.
حضرت رضا مىفرمايد: على بن الحسينعليهالسلام فرمود: «همانا بلا و دعا تا روز قيامتبا هم رفاقت مىكنند و همراهند و همانا دعا برمىگرداند بلايى را كه به سختى ابرام شده است».
حضرت صادق عليهالسلام فرمود: خداى عزوجل هر آينه دفع مىكند به وسيله دعا آنچه را كه مىداند اگر براى آن دعا شود، اجابتخواهد شد. و اگر نبود كه بنده بر اين دعا موفق شود، به او بلايى مىرسد بالاتر كه او را از روى زمين بردارد.
اميرالمؤمنينعليهالسلام فرمود: «الدعاء مفاتيح النجاح و مقاليد الفلاح» دعا كليد نجات و گنجينه رستگارى است. و نيز فرمود: «الدعا ترس المؤمن» دعا سپر مؤمن است. (17)
آيا دعا با قضا و قدر منافات دارد؟
آنها كه حقيقت و روح دعا و اثرات تربيتى و روانى آن را نشناختهاند، ايرادهاى مختلفى به مساله دعا كرده و احيانا در اين زمينه بحثهايى مطرح شده است; از قبيل اين كه دعا منافى با اعتقاد به قضا و قدر است! با قبول اين كه هر چيزى با قضا و قدر الهى تعيين شده است اثر دعا چه مىتواند باشد؟! و گاهى مىگويند: اصولا آيا دعا كردن فضولى در كار خدا نيست؟! خدا هر چه را مصلحتبداند انجام مىدهد او مصالح ما را بهتر مىداند پس چرا ما از او چيزى بخواهيم؟ و بعضىها پا را فراتر از اينها گذاشته مىگويند: دعا عامل تخدير است، چرا كه مردم را بجاى فعاليت و كوشش و استفاده از وسايل پيشرفت و پيروزى به سراغ دعا مىفرستد و به آنها تعليم مىدهد كه به جاى همه اين تلاشها دعا كنند!
براستى آنهايى كه چنين ايرادهايى را مطرح مىكنند از آثار روانى، اجتماعى، تربيتى و معنوى دعا و نيايش غافلند; ما در ضمن اين مقاله به پارهاى از اين آثار اشاره خواهيم كرد.
دعا و حكمتبالغه الهى
از جمله ايرادها و اشكالاتى كه بر دعا كردهاند آن است كه با اعتقاد به اين كه خداوند حكيم است و كارها را بر وفق مصلحت انجام مىدهد، دعا يا مخالف مصلحت است و يا موافق آن; اگر موافق حكمت است نه ما بايد از خدا خلاف حكمت را بخواهيم و نه خداوند چنين دعايى را مستجاب مىكند، مگر ممكن است در اين عالم كه طبق مشيتحكيمانه بارى تعالى جريان مىيابد، امرى برخلاف حكمت و مصلحت واقع شود؟!
02 دعا و مقام رضا: بعضى گفتهاند، دعا با مقام رضا و تسليم و اين كه انسان به آنچه از جانب خدا مىرسد راضى و خشنود باشد، ناسازگار است! اين بحثها و سؤالها سابقه زيادى دارد، همه اين سؤال از اين جا پيدا شده كه گمان كردهاند خود دعا بيرون از حوزه قضا و قدر الهى و خارج از حكمت الهى است در صورتى كه دعا و استجابت دعا نيز جزئى از قضا و قدر الهى است و احيانا جلوى قضا و قدرهايى را مىگيرد و به همين دليل نه منافى رضاى به قضا است و نه حكمت الهى. (18)
پيامبران با دعا به مقصود مىرسيدند
اين مطلب نمونههاى فراوانى دارد و موارد زيادى در قرآن مجيد آمده است از جمله: اجابت دعاى حضرت زكريا عليهالسلام در امر مهم خارقالعاده، پس از آگاهى حضرت از رسيدن ميوه براى حضرت مريم در زمستان در حالى كه خود و همسرش به دوران پيرى رسيده بودند از خدا فرزند مىخواستند، پروردگار مهربان در نتيجه دعاى زكريا حضرت يحيى را به او كرامت فرمود». (19)
روحانيت دعا
دعا انسان را به معرفتخدا كه برترين سرمايهها است دعوت مىكند و باعث مىشود كه خود را نيازمند او ببيند و در برابرش خضوع كند و از مركب غرور كه سرچشمه انواع بدبختيهاست فرود آيد و از سوى ديگر همه نعمتها را از او ببيند و به او عشق ورزد و رابطه عاطفى او از اين طريق با ساحت مقدس الهى محكمتر گردد. از طرفى چون خود را نيازمند او و مرهون نعمتهاى او مىبيند، موظف به اطاعت از خواست او مىشود. دعا به انسان اعتماد به نفس مىبخشد و وى را از نااميدى دور مىكند و به تلاش و كوشش بيشتر وامىدارد.
براستى وقتى انسان توجه خود را يكسره معطوف به درگاه الهى مىكند و روى به ساحت مقدس او مىآورد همچون آيينهاى كه در برابر تابش آفتاب قرار گيرد انوار فيوضات الهى را به تناسب استعداد و آمادگى خود دريافت مىكند و آثار آن را منعكس مىگرداند، هر اندازه دل از تيرگيها و آلودگيها منزه و به صفا و پاكى نزديكتر باشد به همان اندازه قدرت دريافت انوار ازلى معبود در او افزونتر مىشود. آثار روحى و معنوى توجه به خدا به تناسب شدت و ضعف تفكر و توجه متفاوت است كه گاهى در مراتب عالى همراه با جاذبه خاصى صورت مىپذيرد كه در تعاليم اسلامى از آن تعبير به نور دلها شده است. اميرالمؤمنين على عليهالسلام مىفرمايد: «عليك بذكر الله فانه نور القلوب». (20)
قطع نظر از پاداش و اجر مترتب بر دعا و جدا از اثر استجابتى كه متضمن آن است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگ شود و روح انسان به اهتزاز درآيد، روحانيتى متعالى خواهد داشت. آن وقت انسان درك مىكند كه در ساير اوقات چه امور بىارزشى او را به خود مشغول مىداشته و او را آزار مىداده، و تا چه اندازه اسير حقارتها بوده است. براستى انسان وقتى كه از غير خدا چيزى مىخواهد، احساس مذلت مىكند و هنگامى كه تنها از خدا مىخواهد احساس عزت مىكند. لهذا دعا، هم طلب است و هم مطلوب، هم وسيله است و هم غايت، هم مقدمه است و هم نتيجه. بهترين لذايد در نظر اولياى خدا لذت دعا و نيايش با خدا بود همه خواهشها و آرزوهاى دل خود را با محبوب حقيقى در ميان مىگذاشتند و بيش از آنچه كه به مطلوبهاى خود اهميت مىدادند، به خود، طلب و راز و نياز در نظر آنان اهميت داشت و هيچگونه احساس خستگى و ملالت نمىكردند (21).
دعا و انقطاع
آنها كه لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشيدهاند، هيچ لذتى را بر اين لذت مقدم نمىدارند، اين است كه گفتهاند:
تو گر لذت ترك بدانى دگر هيچ لذت، تو لذت ندانى
از اينرو حضرت سجاد عليهالسلام مىگويد: «واستغفرك من كل لذة بغير لذة ذكرك» خدايا از هر لذتى جز لذت ذكر تو طلب مغفرت مىكنم». (22)
راهى از دل به خدا
هر كس از دل خود به خدا راه دارد، شخصى از صادق آل البيت عليهمالسلام پرسيد: چه دليلى بر وجود خدا هست؟ فرمود: «آيا تا كنون سوار كشتى شدهاى؟» عرض كرد: بلى. فرمود: «آيا اتفاق افتاده كه كشتى دچار طوفان شود و در شرف غرق شدن باشد و اميد تو از همه جا بريده شود؟» گفت: بلى. چنين اتفاقى افتاده است. فرمود: آيا دلت در آن وقت متوجه به جايى بود و پناهى مىجست و از يك نقطهاى خواهش مىكرد كه تو را نجات دهد؟ عرض كرد: بلى. فرمود: همان خدا است.
آرى امام صادق عليهالسلام خداوند را از راه دل او به او شناساند. «وفى انفسكم افلا تبصرون». (23)
شرايط پيش از دعا
01 شناختخدا و اخلاص به او، خداى متعال مىفرمايد: «فادعو الله مخلصين له الدين» (24) خدا را در حالى كه عقيده و دين خود را براى او خالص كرديد بخوانيد».
02 يقين به اجابت. پيامبر اسلام مىفرمايد: «خدا را نيايش كنيد و يقين به اجابت داشته باشيد». (25)
03 بايد از نظر ظاهر و معنى پاكيزه باشد. «خداوند توجه كنندگان و پاكيزگان را بسيار دوست دارد». (26) البته كسى را كه خدا دوست دارد دعايش را اجابت مىكند.
04 ترك محرمات و عمل به اوامر الهى. چنان كه در قرآن مجيد آمده است: «شما به پيمانى كه با من بستيد وفادار باشيد تا من هم به پيمان خويش عمل كنم». (27)
از جمله وعدههاى خدا اجابت دعوات استبنابر اين شرط وفاى به اين وعده، وفا كردن بندگان اوست. حضرت صادق مىفرمايد: هر گاه بندهاى خدا را به نيت درستى بخواند و دلش براى خدا خالص شده باشد پس از آن كه به پيمانهاى خدا وفا كرده دعايش مستجاب مىشود و هر گاه بندهاى خدا را بدون نيت و اخلاص بخواند دعايش مستجاب نمىشود. آيا خدا نفرموده استبه عهد من وفا كنيد، تا من هم به عهدى كه با شما كردهام وفا كنم؟ پس كسى كه به عهد خدا وفا كند به وعدهاى كه به او داده شده وفا مىشود. (28)
05 - صدقه دادن، رفتن به مسجد و استعمال عطر:
حضرت امام صادقعليهالسلام مىفرمايد: پدرم گاهى كه حاجتى داشت وقت زوال آفتاب را انتخاب مىكرد و قبلا صدقه مىداد و عطر مىزد و به مسجد مىرفت و تا آنجا كه خدا مىخواست دعا مىكرد و حاجتخود را از خدا مىخواست. (29)
06 درخواستحقيقى و از صميم دل، پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: خداى تعالى دوست دارد كه بنده نيازمند، صميمانه عرض حاجت كند و در پيشگاه او زارى نمايد.
گفت پيغمبر كه چون كوبى درى عاقبت زان در برون آيد سرى چون نشينى بر سر كوى كسى عاقبتبينى تو هم روى كسى چون ز چاهى مىكنى هر روز خاك عاقبت اندر رسى در آب پاك (30)
در حديث آمده است: وانه ليس باب يكثر فرعه الا يوشك ان يفتح. (31) درى نيست كه زياد كوبيده شود مگر عاقبت گشوده گردد.
در حال دعا چگونه باشيم؟
01 حمد و ثناى خداوند و صلوات بر محمد و آل محمد صلى الله عليه وآله.
امام صادق مىفرمايد: پيوسته دعا در پرده است تا درود و سلام بر پيامبر و آل او فرستاده شود. (32)
آرى ستايش و نيايش پيش از دعا باعث آمادگى شخص و زمينهساز پذيرش دعاست.
حارث بن مغيره گويد: از حضرت صادق شنيدم كه مىفرمود: چون يكى از شما بخواهد از پروردگار خويش چيزى از حاجات دنيا و آخرت مسالت كند، با سپاس خدا و صلوات بر پيغمبر سخن خود را آغاز كند و سپس حاجات خود را بخواهد.
حضرت صادق فرمود: جز اين نيست كه آداب دعا همان مدح و ستايش است و بعد اقرار به گناه، آنگاه درخواست، به خدا سوگند هيچ بندهاى از گناه بيرون نشده جز با اقرار به آن.
02 نام بردن حاجت، بايد حاجت را مد نظر گرفت و عرض نياز كرد.
03 اقرار به گناه و طلب مغفرت،; نخستبايد خود را با آب توبه شستشو داد سپس با جانى پاك و دلى تابناك خدا را خواند.
04 دعاى پنهانى امام رضاعليهالسلام مىفرمايد: يك دعا كه در نهان انجام دهى برابر استبا هفتاد دعا كه آشكار سازى. (33)
قال الله تعالى: ادعوا ربكم تضرعا وخفية. (34) خداوند مىفرمايد: پروردگارتان را با حال گريه و زارى و در پنهانى بخوانيد.
و فى رواية، قال الرضا عليهالسلام: «دعوة العبد سرا دعوة واحدة تعدل سبعين دعوة علانية»، در روايت ديگرى حضرت رضا عليهالسلام مىفرمايد: يك دعاى بنده در نهان بهتر است از هفتاد دعاى آشكار. (35)
05 اجتماع در دعا
امام صادق مىفرمايند: هرگز چنين نيست كه چهار طايفه براى دعا كردن و درخواستيك چيز از درگاه خدا جمع شده باشند و خدا دعايشان را به استجابت نرساند. (36)
امام صادق عليهالسلام مىفرمايند: شيوه پدرم (امام باقر عليهالسلام) اين بود كه چون از امرى غمگين مىشد، زنان و كودكان را جمع مىكرد، سپس دعا مىكرد و آنها آمين مىگفتند. (37)
حضرت صادق فرمود: (38) هيچ گاه چهل نفر مرد براى دعا نزد هم اجتماع نكنند و خداى عزوجل را در كارهاى خود نخوانند جز اين كه خداوند دعاى آنها را مستجاب كند سپس اگر چهل نفر نبودند و چهار نفر بودند ده مرتبه خداى عزوجل را بخوانند دعايشان را مستجاب كند و اگر چهار نفر هم نباشند و يك نفر باشد كه خداى عزوجل را چهل مرتبه بخواند، خداى عزيز و جبار او را اجابت كند.
جاى اين پرسش است كه از طرفى فضيلت دعا كردن پنهانى هفتاد برابر يا بيشتر از دعاهاى ديگر است، از سويى مىبينيم دعا در اجتماع مستجاب است جمع بين اين دو دسته از روايات چگونه ممكن است؟
در پاسخ اين پرسش مرحوم مجلسى مىفرمايد: اول اين كه اجتماع در اجابت مؤثر است اگر چه ثوابش كمتر است. دوم اين كه اهميت دعاى دستهجمعى در صورتى است كه از ريا و خودنمايى مامون باشد و آنچه در آن باب (دعاى در خفا و خلوت) گذشت در صورتى است كه از ريا ايمن نيست. (39)
و نيز آن حضرت فرمود: دعا كننده و آمين گو در مزد و اجر شريكند. (40)
06 در وقت رقت قلب باشد.
البته هر وقت انسان بخواهد مىتواند دستبه دعا بردارد اما اوقاتى معين شده كه اجابت دعا را تسريع مىكند، از آن جمله است: هنگامى كه دل شخص رقت مىيابد و يك حالت نرمى و شكستگى پيدا مىكند. (41)
حضرت صادق مىفرمايد: هر گاه دعا كردى گمان كن كه حاجتتبر در خانهات است، در صورتى كه دعا با شرايط آن خوانده شود.
07 با حال خضوع، تضرع و دستبه درگاه خدا بلند كردن.
08 دعا براى همه. حضرت صادق فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه وآله مىفرمايد: هرگاه يكى از شما دعا مىكند سپس عموميت دهد (همه را دعا كند) زيرا كه آن به اجابت نزديكتر است». (42)
09 يارب، يارب گفتن.
010 دعا براى برادران دينى در پشتسر آنان.
011 دعا كردن در اوقات مخصوص دعا.
012 درخواست نكردن حرام يا مقامى چون مقام نبوت يا امامت.
013 توسل بر پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله و اهل بيتش عليهمالسلام .
014 توجه: حالتى كه بدان توجه گويند در دعا لازم است چرا كه بدون توجه ايجاد رابطه قوى با پروردگار و اجابت دعا بسيار بعيد مىنمايد، زيرا خداوند دعاى شخص بىتوجه و غافل را كه از زبان او برمىخيزد و نه از دلش مستجاب نمىكند. (43)
015 يقين: دعاكننده بايد به استجابت دعاى خود كاملا يقين داشته باشد و يا گمان كند حاجت او بزودى برآورده مىشود.
016 فروتنى در هنگام دعا.
017 گريه و زارى و تضرع توام با دعا، منافع دنيوى و اخروى فراوان دارد.
018 پافشارى در طلب اجابت دعا.
پس از دعا
01 اصرار و الحاح، اگر دعايى كه دعاكننده به درگاه خداوند كرده به اجابت نرسيد، رابطه را قطع نكند بلكه چون گدايى دست از كوبيدن در، برندارد و با اميدوارى اصرار بر اجابت درخواستخود نمايد كه گفتهاند:
من جد شيئا ثم جد وجد ومن لجبابا ثم لج ولج: هر كه چيزى را به جد، بجويد بيابد و هر كه درى را به اصرار بكوبد وارد شود.
02 ختم به صلوات بر پيامبر صلى الله عليه وآله و اهل بيت عليهمالسلام.
رسول اكرم فرمود: «اجعلونى فى اول الدعاء وفي وسطه و فى آخره». (44) مرا در اول دعا و وسط دعا و آخرش ياد كنيد.
03 ترك گناه.
04 ختم به ماشاءالله لاقوة الا بالله.
05 نااميد نشدن. چون خداوند خود مىفرمايد: از رحمتخدا نااميد نشويد. (45) زيرا نااميدى و ياس از درگاه خدا گناه بزرگ و عامل سقوط و بدبختى است.
دعا نبايد جانشين كوشش و فعاليتشود
شرط ديگر دعا اين است كه واقعا بيانگر حاجتباشد و در موردى باشد كه انسان دسترسى به حاجت مطلوب خود نداشته باشد، لذا پيشوايان دين فرمودهاند: دعا بايد براى كسب توانايى باشد نه مايه تنبلى.
شرايط كلى اجابت دعا
با اين كه سه دسته از آداب را براى پيش از دعا و حين دعا و پس از دعا بيان كرديم، شكى نيست كه براى اجابت دعا شرطهاى ديگرى نيز وجود دارد، البته مهمتر از همه همان خلوص نيت، پاكى نفس و طهارت جسم است و در دعا نبايد توجه به ظاهر كلام و سخنپردازى شود، كه اين پرداختن به ظواهر منافى با فروتنى و تذلل و مسكنت در برابر پروردگار است. رعايت زمان و مكان نيز از شرايط مؤثر در اجابت دعا است.
بعضى از بزرگان در آداب دعا و نيايش با خدا بتفصيل وارد شدهاند، آن جا كه راجع به استجابت دعا و ارتباط با خدا سخن گفتهاند شرطهايى را به شرح زير نقل كردهاند: (46)
01 دعا بايد از روى معرفت و اخلاص به خدا و پس از عرض اخلاص و ارادت به ساحت مقدس اشرف پيامبران باشد.
قال رسول الله: «لايرد دعاء اوله بسمالله الرحمن الرحيم» دعايى كه آغاز آن با بسمالله باشد، رد نمىشود.
و قال صلى الله عليه وآله «اذا صلى احدكم فليبدا بحمدالله ثم ليصلى على» و نيز فرمود: هرگاه يكى از شما بخواهد دعا كند بايد با سپاس خدا آغاز نمايد و سپس بر من صلوات بفرستد و خدا را تمجيد كند - و چنين بگويد -: «يا من هو اقرب الى من حبل الوريد يا فعالا لما يريد يا من يحول بين المرء وقلبه يا من هو بالمنظر الاعلى يا من ليس كمثله شىء».
و در جايى ديگر مىفرمايد: در آغاز و انجام نيايش، بر من صلوات بفرستد، خدا كريمتر از آن است كه اول و آخر دعا را قبول كند و ميانه را ترك كند، همانا در آنجا دعا محجوب نگردد.
03 بايد قلبا از همه مردم قطع اميد كند و فقط به خدا اميد داشته باشد.
04 با حضور قلب و دل شكسته و با معرفت و حسن ظن و اميدوارى به استجابت دعا و با اصرار در تقاضا (لااقل سه مرتبه تكرار شود) همراه باشد.
05 انگشتر عقيق و فيروزه در دست داشتن.
06 رو به قبله بودن.
07 چهل نفر، يا چهار نفر ده مرتبه يا يك تن چهل مرتبه از خدا حاجت را بخواهند.
08 پايان دادن دعا با گفتن ماشاءالله «لاحول ولاقوة الا بالله».
09 از حضرت ابىالحسن عليهالسلام روايتشده دعاى هيچ كس را كوچك نشماريد، دعاى يهودى و نصرانى درباره شما مستجاب مىشود.
010 تاثير گفتن «يا رب و يا الله» در اصول كافى از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه فرمود: هر كه ده مرتبه ياالله ياالله بگويد، به او گفته مىشود: لبيك: چه حاجتى دارى؟ (47)
011 تاثير زيارت و گريه بر پيشوايان معصوم.
ثواب و تاثير هر يك از اعمال تابع اهميت آن و ثمرات حاصله و فوايد آن عمل است مانند: مذاكره علم و حضور در مجلس عالم. تمام اين مراتب و ثوابى كه از آن عمل حاصل مىشود باعث مقرون شدن به اجابت دعاستبويژه در مشاهد مشرفه و تحت قبه مطهره امام حسينعليهالسلام و در زيارت قبور پيشوايان دين.
012 خواص اسماء حسنى در اجابت دعا:
خداى متعال را نامهاى زيادى است كه جامع همه نامهاى پروردگار نام الله - الرحمن - الرحيم است و هر يك خاصيتى دارد، خواندن نيازمند خدا را با آن نامها به شرط ايمان، سبب اجابت دعا مىشود.
013 از حضرت صادق عليهالسلام روايتشده: «دعاى شما مستجاب نمىشود براى اين كه به پيمانهايى كه خدا از شما گرفته در عمل به اوامر او و ترك مناهى وفا نمىكنيد». خدا مىفرمايد: «به عهد و پيمان من وفا كنيد تا به عهد و پيمان شما وفا كنم». هر چه قابليتبنده كاملتر باشد، مشمول فيض و رحمتبيشتر مىشود.
014 مبالغه و الحاح در نيايش را خدا دوست دارد و بر دعاكننده رحم مىكند. آرى پروردگار دوست دارد كه بندگان او نيازمندى خود را در پيشگاهش ابرار كنند.
015 از شرايط و آداب دعاء آن است كه ديگران را از خوان احسان خدا فراموش نكنيم و در خواستن حاجت از بارى تعالى آنها را شريك كنيم، چنانچه خداوند در سوره فاتحه اين آداب را به ما آموخته است و خود را بر رحمانيت و رحميت و صفات لطف و رحمتستايش فرموده است. پيامبر فرمود: دعا را عموميتبدهيد و ويژه خود نگردانيد كه به استجابت نزديكتر است.
016 سه گروهند كه دعايشان مستجاب است:
الف. كسى كه به حجبيتالله مشرف شود (و در آن مكان مقدس صميمانه خدا را بخواند).
ب . آن كه به جهاد فى سبيلالله برود.
ج . نيايش شخص بيمار.
در احاديث دعا، علاوه بر اينها از دعاى امام عادل و نيايش فرزند پاكدامن و صالح براى پدر و مادر و نيايش پدر صالح براى فرزندش ياد شده است و همچنين نفرين پدر كه اگر فرزند عاق او شود از شمشير برندهتر است و نفرين ستمديده براى ستمكار، و مؤمن پريشان حال در حق توانايى كه از كمك به او خوددارى كند و دعاى آن كه به سفر رفته باشد تا بازگشت از سفر و دعاى روزهدار تا افطار كند.
017 در حال وفور نعمت و پيش از نزول بلا و نيازمندى به آفريدگار، نيايش و زارى نمايد و با وجود هزاران نيازمندى در هر آن او را فراموش نكند تا در سختيها، پناهندگى به بارى تعالى نتيجه بخشد و دعايش را ملائكه با سابقه نيكو بشناسند و از آسمان منع نكنند تا مستجاب شود و باعث رفع بلا گردد.
در حديث نبوى است: دعاى بىعمل صالح مانند تيرانداختن از كمان بىزه است.
018 در آغاز دعا اقرار به گناه كند و توبه نمايد. لباس و مكان و خوراك او حلال باشد، نيازمندى خود را نام ببرد. حاجت از خدا بخواهد اگر چه خواسته او نعلين (كفش پا) باشد و در وقت دعا شكم را از حرام خالى نگهدارد. (47)
نظر ديگران در مورد دعا و نيايش
آلكسيس كارل جراح و دانشمند و فيزيولوژيست و محقق فرانسوى و برنده جايزه نوبل، در يكى از كتابهاى خود دعا را از نظر آثار جسمى و روانى مطالعه كرده و آن را عميقترين و ظريفترين نياز انسان معرفى مىكند و درباره اثر تسكين دهندگى و تحريكى دعا مىگويد: «دعا را نبايد با هر فيض ديگر همرديف داشت، زيرا دعا در عين اين كه آرامش مىآورد... در فعاليتهاى مغزى انسان يك نوع شگفتى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحريك مىكند».
ديل كارنگى روانشناس مشهور مىگويد: «ايمان مذهبى بطور قطع عاليترين وسيله معالجه غم و نگرانى استيا كسى كه پايبند به مذهبى باشد هرگز رنگ امراض عصبى را نخواهد ديد».
براستى دعا چراغ اميد را در دل انسان روشن مىسازد، آنجا كه همه وسايل را به كار بستيم آنجا كه دست ما از همه جا كوتاه شد و به بنبست رسيديم به سراغ دعا مىرويم و با توجه به خدا روح اميد و حركت را در خود زنده مىكنيم و از كمكهاى بىدريغ آن مبدا بزرگ مدد مىگيريم.
آلكسيس كارل در قسمتى ديگر از كتاب «نيايش» خود مىنويسد: «نيايش خصايل خويش را با علامات بسيار مشخص و منحصر به فرد نشان مىدهد صفاى نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادى درونى، چهره پر از يقين، استعداد هدايت و نيز استقبال از حوادث، اينهاست كه از وجود يك گنجينه پنهان در عمق روح ما حكايت مىكند و تحت اين قدرت حتى مردم عقبمانده و كم استعداد نيز مىتوانند نيروى عقلى و اخلاقى خويش را بهتر به كار بندند و از آن بيشتر بهره گيرند. اما متاسفانه در دنياى ما كسانى كه نيايش را در چهره حقيقيش بشناسند بسيار كمند». (49)
روانشناسان به استناد آمارهاى ممالك مختلف به اين نتيجه رسيدهاند كه تعداد نسبى طلاق و اعمالى كه در حالات ياس و غضب انجام مىشود، در اقوام معتقد و مؤمن خيلى كمتر از ملل بىدين و لاقيد است. اهل ايمان و دعا كمتر به امراضى از نوع زخممعده و عوارض ناشى از عقدهها و فشارهاى روانى و عصبى دچار مىشوند.
اوقاتى كه در آن اميد استجابت است
عن ابى عبدالله قال: «اذا رق احدكم فليدع فان القلب لايرق حتى يخلص».
از امام ششم عليهالسلام نقل شده، مىفرمايد: «چون قلب شما رقت پيدا كرد دعا كنيد كه قلب هر گاه رقت آورد خلوص پيدا مىكند».
عن ابى جعفر قال: «كان ابي اذ كانت له الى الله عزوجل حاجة طلبها هذه الساعة يعنى زوال الشمس».
از امام باقر عليهالسلام نقل شده، فرمود: «پدرم هر گاه حاجتى داشت وقت ظهر آن را از خدا مسالت مىنمود».
عن ابى عبدالله عليهالسلام قال اميرالمؤمنين عليهالسلام: «اعتصموا الدعا و عند اربع عند قراءة القرآن و عند الاذان و عند نزول الغيث و غير التقاء الصفين للشهادة». «دعا را چهار جا غنيمتشماريد: (1) هنگام قرائت قرآن; (2) هنگام اذان گفتن; (3) هنگام نزول باران; (4) هنگام برخورد دو صف حق و باطل براى پيكار».
حضرت صادق فرمود: «دعا را چهار هنگام بخوانيد: هنگام وزيدن باد، هنگام برطرف شدن سايهها يعنى هنگام ظهر و هنگام فرو شدن باران و هنگام ريخته شدن اولين قطره خون مؤمن در جهاد. زيرا به وسيله اينها درهاى آسمان باز مىشود» (50).
براى بعضى اين اشكال پيش آمده است كه چگونه در حالى كه خداى سبحان وعده اجابت داده و خلف وعده او محال ستبسيارى از دعاها اجابت نمىشود؟
جواب اين است كه:
1 - وعده خدا مشروط به مشيت اوستيعنى اگر بخواهد اجابت كند، در قرآن مىفرمايد:
«و برطرف كند آنچه را كه به درگاه او دعا كنيد اگر بخواهد». (51)
2 - و نيز اجابت دعا مشروط به داشتن مصلحتبراى دعاكننده است زيرا خداى حكيم به دلخواه بندگان از آنچه خير و صلاح آنهاست نمىگذرد.
3 - لازم نيست اجابت دعا فورى باشد، ممكن است دعا مستجاب شده باشد ولى ظهور آثار آن به خاطر يك سلسله مصالح، مدتى تاخير افتد. چنانچه در تفسير گفتار خداى تعالى «قد اجيبت دعوتكما» (52) كه خدا به موسى و هارون كه دعا كردند: «پروردگارا اموال ايشان را تباه ساز» خطاب فرمود: كه همانا دعاى شما مستجاب شد، در حديث آمده است كه ميان اين خطاب و ميان غرق فرعون و نابودى پيروانش چهل سال طول كشيد.
دعا به مؤمن الهام مىشود
هشام بن سالم گويد: حضرت صادق فرمود: «آيا طولانى بودن بلا را از كوتاهى آن تميز مىدهيد؟» عرض كردم: نه. فرمود: «چون در هنگام بلا به كسى از شما الهام شد كه دعا كنيد، بدانيد كه بلا كوتاه است و مدت آن سپرى شده است».
پيش از نزول بلا
حضرت صادق فرمود: «هر كه در دعا از بلا پيش افتد، (يعنى هميشه دعا مىكند و اختصاص به هنگام رسيدن بلا ندارد). بلايى كه به او برسد، دعايش مستجاب شود و فرشتگان گويند: صداى آشنايى است و از بالا رفتن به آسمان ممنوع نگردد و كسى كه پيشدستى نكند، چون بلا به او رسد، دعايش مستجاب نشود و فرشتگان گويند: اين آواز را نشناسيم». (53)
كسانى كه دعايشان مستجاب است
وعن الصادق عليهالسلام: «من قدم اربعين من المؤمنين ثم دعا استجيب».
امام صادقعليهالسلام مىفرمايد: «هر كه چهل مؤمن را پيش از خود دعا كند و بعد حاجتخود را بخواهد، دعايش مستجاب گردد».
عن ابىعبدالله عليهالسلام: «ثلاثة دعوتهم مستجابة: الحاح فانظروا كيف تخلفونه والغازى فى سبيل الله فانظروا كيف تخلفونه والمريض فلا تعرضوه ولا تضجروه».
امام ششم عليهالسلام فرمود: «سه عده دعايشان مستجاب است: حاجيان و جنگجويان در راه خدا (و بنگريد كه آنها را با چه حالى نسبتبه خود بدرقه كردهايد) و بيماران، بيماران را فراموش نكنيد و عيادت نماييد و دلتنگشان نسازيد».
عن ابىعبدالله عليهالسلام: «قال كان ابى يقول خمس دعوات لايحجبن عن الرب تبارك وتعالى: دعوة الامام المقسط و دعوة المظلوم يقول الله عزوجل وعزتى وجلالى لانتصفن لك ولو بعد حين ودعوة الولد الصالح لوالده ودعوة الوالد الصالح لولده ودعوة المؤمن لاخيه بظهر الغيب فيقول ولك مثله».
امام صادق عليهالسلام فرمود: «پدرم فرمودند: پنج دعاست كه به اجابت مقرون است و بر پروردگار تبارك و تعالى پوشيده نيست:
1) دعاى پيشواى عادل; 2) دعاى ستمديده كه خداى عزوجل خطاب به او مىفرمايد: به عزت و جلالم سوگند و با تو به انصاف رفتار مىكنم و انتقام تو را مىگيرم ولو بعد از گذشت زمانى باشد;3) دعاى اولاد نيكوكار و با احسان در حق پدر; 4) دعاى پدر نيكوكار درباره فرزندش; 5) دعاى مؤمن براى مؤمن ديگر در غياب او كه دعاى او مستجاب مىشود و به او مىگويند: براى تو نيز مثل آن درخواستبراى برادرت قرار داديم».
عن الصادق عليهالسلام: «من دعا لاخيه بظهر الغيب وكل الله عزوجل به ملكا يقول ولك مثله».
از امام ششم نقل شده، فرمود: «هر كه پشتسر برادر مؤمن برايش دعا كند خداوند ملكى را بگمارد كه با او مىگويد مثل همين دعا براى تو نيز خواهد بود». (54)
كسى كه دعايش به اجابت نمىرسد
حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: «لايقبل الله دعاء قلب ساه». يعنى: «خداوند دعاى كسى را كه دلش توجه به خدا ندارد، نمىپذيرد».
و نيز امام صادق عليهالسلام مىفرمايد: «ان الله عزوجل لايستجيب دعاء بظهر قلب ساه» يعنى: «محققا خداوند متعال دعاى كسى را كه تنها به زبان دعا مىكند و قلبش متوجه درگاه الهى نيست مستجاب نمىكند». (55)
همچنين در روايات آمده است كه خداوند به حضرت عيسى عليهالسلام مىفرمايد: «... وتكن فى ذلك الدعا حيا ولاتكن ميتا»... در آن هنگام (موقع دعا كردن) زنده باش و مرده نباش». (56)
چهار كس هستند كه دعايشان به اجابت نرسد:
01 مردى كه در خانه نشسته و مىگويد: خدايا به من روزى بده، پس به وى گفته مىشود: آيا به تو دستور ندادم كه به جستجوى روزى برو...
02 مردى كه زنى دارد و بر او نفرين كند كه به او گفته شود: آيا كار او را به تو واگذار نكردم؟
03 مردى كه مالى دارد و آن را از بين برده و فاسد كرده، مىگويد: خدايا به من روزى بده. پس به وى گفته مىشود: آيا به تو دستور ميانهروى ندادم؟
04 مردى كه مالى را بدون شاهد و گواه به ديگرى وام دهد، كه به او گفته مىشود: آيا به تو دستور ندادم، گواه بگيرى؟
پىنوشتها و مآخذ
1- بيست گفتار، 1/221.
2- بقره /186.
3- تفسير نمونه، 1/638.
4- مؤمن /14.
5- مؤمن /60.
6- فرقان /77.
7- مؤمن /60.
8- اصول كافى، ترجمه رسولى، 4/214، 211.
9- قمر /10 ، 11.
10- انبياء /87.
11- مكارم اخلاق، تاليف رضىالدين ابىنصر، ترجمه سيد ابراهيم ميرباقى، صص7-5.
12- تفسير صافى، ذيل آيه77 سوره فرقان.
13- مجمع البيان، 8/528.
14- همان، ص529.
15- كافى، ج2، باب فضل الدعا، ص 338.
16- اصول كافى (مترجم)، 2/214.
17- همان، ج4، صص 214-217-219.
18- بيست گفتار، استاد شهيد مطهرى، چاپ ششم، ص236-235، چاپ پنجم، ص297.
19- آئين درود و سلام و صلوات، از حسن مظفرى معارف، ص233.
20- غررالحكم.
21- بيست گفتار، چاپ ششم، ص227.
22- مناجات الذاكرين.
23- بيست گفتار، چاپ پنجم، ص287.
24- مؤمن /14.
25- وسايل الشيعه، 4/1105.
26- بقره /222.
27- بقره /40.
28- اصول كافى (مترجم)، 4/267.
29- وسايل الشيعه، 4/1116.
30- مثنوى مولوى.
31- عدةالداعى، ص143.
32- اصول كافى (مترجم)، 4/247. كل دعاء يدعى الله عزوجل به محجوب عن السماء حتى يصلى على محمد و آل محمد.
33- همان، 4/241، باب اخفاء الدعاء: دعوة تخفيها افضل عندالله من سبعين دعوة تظهرها.
34- اعراف /54.
35- اصول كافى (مترجم، 4/241 و257.
36- همان.
37- همان.
38- همان، ص 4/241 و 242.
39- همان، 4/242.
40- همان، 4/242.
41- همان، باب اوقات دعا.
42- همان، 4/243. عن ابى عبدالله قال: قال رسول اللهصلى الله عليه وآله: اذا دعا احدكم فليعم فانه اوجب للدعاء.
43- ارشاد القلوب، باب47.
44- وسايل الشيعه، 4/1136.
45- لاتقنطوا من رحمة الله، سوره زمر /53.
46- با اين كه به بعضى از آنها قبلا نيز اشاره شد ولى مناسب ديديم كه جهت اطلاع علاقهمندان، مجموعه را يكجا نقل كنيم. ضمنا درباره يكايك اين شرايط در كتب معتبره از جمله اصول كافى رواياتى رسيده است.
47- ترجمه اصول كافى، 4/302-289.
48- با استفاده از كتاب آئين درود و صلوات، از حسن مظفرى معارف، ص233-225.
49- نيايش، الكسيس كارل.
50- مكارم الاخلاق، ترجمه ابراهيم ميرباقى، ص7.
51- انعام /41.
52- يونس /89.
53- اصول كافى (مترجم)، 4/220-219.
54- مكارم الاخلاق، ترجمه و شرح سيد ابراهيم ميرباقى، ص9-7.
55- وسايل الشيعه، 4/1105.
56- همان، ص 1171.
فصلنامه مشكوة، شماره 50، محمدرضا عطايى؛
بحثى پيرامون دعا
- بازدید: 5997