حقوق والدين

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

درباره وظايف پدر و مادر و حقوقي كه فرزند بر آنها دارد ، بسيار سخن گفتيم. اكنون به جا و مناسب است كه درباره وظايف فرزندان هم بحثي داشته باشيم.
بالاترين حقي كه والدين بر فرزندان خود دارند ،‌حق اطاعت است. اميرمؤمنان علي (عليه‌السلام) مي‌فرمايد:
حق الوالد علي الولد ان يطيعه في كل شيء الا في معصية الله ؛ حق پدر بر فرزند اين است كه: در هر چيزي جز در معصيت خداوند ، او را اطاعت كند.

 
در اين جا فرقي ميان پدر و مادر نيست و بنابراين ، همان گونه كه اطاعت پدر بر فرزند واجب است ، اطاعت مادر نيز واجب است.
اين طاعت ، يا بايد در راستاي اطاعت خداوند باشد ، يا اين كه مخالفتي با اطاعت خداوند نداشته باشد.
اگر پدر و مادري دستوري بدهند كه مطابق دستور خداوند است ، مانند: دستور به نماز و روزه و جهاد و حج و ... در اين صورت ، اطاعت والدين در راستاي اطاعت خداوند است و در حقيقت ، فرزند هم امر خدا را اطاعت كرده و هم امر والدين را.
با اين حال ،‌اطاعت او از والدين به خاطر اطاعت خداوند است و نه برعكس و نه اين كه هر دو را در عرض هم قرار دهد؛ زيرا اگر چنين باشد  ،‌اطاعت او اطاعت كافرانه و مشركانه خواهد بود.
اما اگر به چيزي دستور بدهند كه خداوند درباره آن حكم ايجابي يا تحريمي ندارد ، در اين صورت ، اطاعت والدين مخالفتي با اطاعت خداوند ندارد ، بلكه لزوم اين اطاعت ،‌به دستور خداست و در حقيقت ، اطاعت خداوند است.
اصولاً فرد مسلماني كه مكتبش مكتب توحيد خالص است ،‌همان گونه كه تنها خدا را عبادت مي‌كند ، تنها خدا را اطاعت مي‌كند. فرقي كه ميان عبادت و اطاعت اوست ، از اين لحاظ است كه در عبادت ، بدون هيچ واسطه اي خدا را مي‌پرستد و در اطاعت ، يا بدون واسطه خدا را فرمان مي‌برد يا با واسطه.
اگر او اطاعت پيامبر و اولي الامر و فقيه جامع الشرايط و شوهر و پدر و مادر مي‌كند ، به دستور خداست و با واسطه ، اطاعت او اطاعت خداست.
قرآن كريم مي‌فرمايد: وَإِن جَاهَدَاكَ عَلى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا؛ اگر پدر و مادر از تو بخواهند كه چيزي را شريك من قرار دهي كه تو را به آن علمي نيست ، آنها را اطاعت مكن و در دنيا با آنها به نيكي مصاحبت كن.
در اين دستور ارشادي قرآن ، دو نكته مهم وجود دارد:
يكي اين كه ؛ اگر اطاعت والدين ، در راستاي اطاعت  خدا نيست ، بلكه با آن منافات دارد و مستلزم شرك و عصيان است  ،‌بايد از آن به طور جدي خودداري كرد و نيابد انسان به خاطر اطاعت والدين ، گرفتار معصيت و نافرماني خداوند بشود.
ديگري اين که: عدم اطاعت والدين، مستلزم بدخلقي و تندخويي و چيزهايي از اين قبيل نيست.
در حقيقت ما از ايه فوق چنين مي فهميم که: وجوب اطاعت والدين، مطلق نيست، ولي حسن خلق در برابر آنها مطلق است.
وجوب اطاعت والدين، مشروط به اين است که مستلزم زير پا گذاشتن فرمان خداوند نباشد، اما حسن خلق و نيکي مصاحبت آنها مشروط به هيچ شرطي نيست.
فرزند، به هر حال وظيفه دارد که به آنها نيکي و محبت کند و در برابر آنها متواضع و مهربان باشد و در چهره و رفتار و گفتار، چيزي که موجب آزردگي خاطر آنها وافسردگي روح آنان بشود، ظاهر نسازد.
سه توصيه مهم
بهترين شاهد اين که حسن خلق نسبت به والدين، مطلق است و مشروط به هيچ شرطي نيست، اين است که در قرآن کريم، سه بار به پيروان اسلام و همه انسان ها، سفارش و توصيه شده است که نيکي و احسان به والدين را از نظر دور ندارند.
ما در اين جا هر سه توصيه قرآني را مي آوريم:
وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ
و انسان را در مورد پدر و مادرش که مادرش با ناتواني روز افزون به او حامله بود و از شير بريدنش پس از دو سال بود سفارش کرديم که او مرا و پدر و مادرت را سپاسگزار باش که سرانجام به سوي من است.
در اين توصيه ضمن اين که هم به پدر توجه شده و هم به مادر، نکته اي ذکر شده است که انسان را متوجه زحمات بيش از حد مادر، در ايام بارداري و شير دادن مي کند و بدين وسيله عواطف و احساسات او تحريک مي شود و با علاقه و رغبت، به احسان و نيکوکاري
 مي پردازد.
به علاوه، همان گونه که شکر و سپاسگزاري خدا را لازم شمرده، شکر و سپاسگزاري والدين را هم واجب ساخته است.
دانشمندان اسلام شناس، براي سپاسگزاري سه مرتبه قائلند:
الف) انسان، ولي نعمت خود را بشناسد و بداند که نعمت از اوست، بنابراين شکر خداوند به اين است که بداند او چه نعمت هاي گوناگون و بي شماري در اختيارش قرار داده و او را آن گونه متنعم ساخته است که بتواند عمري را با رفاه و آسايش زندگي کند و شکر والدين به اين است که متوجه زحمات و  خدمات شبانه روزي آنها باشد و هرگز از ياد نبرد.
ب) انسان به وسيله زبان، ولي نعمت خود را قدرداني کند؛ البته خداوند نيازي به قدرداني ندارد، ولي غير خدا اگر مورد تقدير قرار گيرد، تشويق و دلگرم و خرسند مي شود و اگر خود او نيز در مرتبه اي از علو روح و عظمت باشد که نيازي به تشويق نداشته باشد، قطعا ديگران تشويق مي شوند.
در هر صورت، کسي که از زحمات ديگران قدرداني و سپاسگزاري مي کند، نشان مي دهد که ناسپاس و نمک نشناس نيست و به مرتبه اي رسيده است که هيچ نعمت و خدمت و زحمتي را فراموش نمي کند.
ج) انسان، از خدمات و زحمات ديگران سوء استفاده نکند و نعمت هاي خدا را در جاي خود به کار برد.
راست است که نعمت هاي خداوند بي شمار است و انسان، آزادانه از آن نعمت ها استفاده مي کند، اما بنده سپاسگزار، هرگز از آن نعمت ها سوء استفاده نمي کند.
همچنين، درست است که وقتي انسان، بزرگ و نيرومند شد، نيازي به زحمات و خدمات طاقت فرساي پدر و مادر ندارد، ولي انسان سپاسگزار توجه دارد که رشد و نيرومندي و ترقيات او، نتيجه زحمات دو انسان دلسوز و بي توقع است و اکنون بهترين پاداش، براي آنها اين است که نيرو ها و تجارب و امکانات خود را در راه صحيح به کار اندازد.
2- وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ
و انسان را به  به نيکي کردن درباره پدر و مادرش سفارش کرديم، مادرش به سختي باردار او شد و به سختي او را به دنيا آورد و دوران حمل و شير خوارگي اش مدت سه سال بود، همين که به قوت رسيد و چهل ساله شد، گفت: پروردگارا! نصيبم کن که شکر نعمتي که به من و والدينم داده اي، به جاي آورم.
از اين سخن الهي استفاده مي شود که انسان ايدآل کسي است که مي خواهد سپاس همه نعمت هايي که خداوند به خودش و والدينش داده است به جاي آورد و همه مراتب سه گانه فوق رابه نحو صحيح ومطلوب به جاي آورد.
خود فرزند براي پدر و مادر نعمت است. همان گونه که آنها وظيفه دارند با تربيت و تزکيه، شکر اين نعمت را به جاي آورند، فرزند نيز بايد به نعمت بودن وجود خود براي والدين توجه کند و به قلب و زبان وعمل سپاسگزار باشد و شايد مقصود در آيه فوق همين است.
3- وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا
و انسان را درباره والدينش به نيکي سفارش کرديم و اگر کوشيدند که چيزي را که به آن علم نداري شريک من کني، آنها را اطاعت مکن.
 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page