خانواده

الف: بر اساس حكم عقل، هر گوهر ارزشمند و دوست داشتني بايد از دستبرد بيگانه محفوظ بماند وگرنه از دست مي‌رود و يا آسيب مي‌بيند؛ از اين رو زن هم كه در ظاهر جنس لطيف و در باطن حقيقت شگرفي است، داراي محبوبيت و ارزش والايي است و بايد در صدف عفاف و پوشش اسلامي قرار بگيرد، تا عظمت و ارزش و محبوبيت او حفظ و از تماس بيگانه و نگاه او در امان باشد.
به بيان ديگر عقل در مي‌‌يابد كه هر انساني طبيعتا تحت تأثير لطافت‌ها و زيبايي‌ها قرار گرفته و مجذوب آنها مي‌شود و از آن جا كه زن از لطافت و زيبايي خاصي برخوردار است، باعث ايجاد هوس و تحريك مردان گرديده و منزلت و شخصيت او مورد غفلت واقع مي‌گردد و اين موضوع زمينه را براي جذب غيرمشروع به زن فراهم مي‌آورد و زيان‌ها و فاجعه‌هاي جبران ناپذيري به وجود مي‌آيد؛ به همين دليل بايد در پرتو حجاب و پوشش عفيفانه از انحرافات جنسي در جامعه جلوگيري شود كه اين بهترين خدمت به زن و حفظ منزلت، شرافت و حرمت اوست.
ب: از نگاه عقل، آزادي‌هاي جسمي در جامعه بايد به اندازه‌اي باشد كه به آزادي‌هاي روحي و معنوي آسيب نرساند؛ زيرا كه لازمه آزادي بي قيد و شرط، اسارت عقل و زندان روح و از ميان رفتن استعدادها و توانايي‌هاي والاي انساني زن و ديگر افراد جامعه است، عمل درست و حقي نخواهد بود و از آنجا كه پوشش كامل و عفاف زمينه رشد استعدادهاي فطري و آرامش روحي و رواني و تكامل زن و افراد جامعه را فراهم مي‌كند حق و فضيلت است.
بنابراين، مصلحت استعدادهاي عالي و روح ملكوتي زن و افراد جامعه مي‌طلبد كه آزادي جسمي و رفتاري و پوشاكي، تحت كنترل قرار گرفته و در جهت خلاف مصالح عالي فرد و به سوي كمالات است حفظ شده، در نتيجه نشاط و آرامش و اعتلاي شخصيت تحقق يابد.