بعثت پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)
در بیست و هفتم رجب در حالیکه ۴۰ سال از عمر شریف پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) میگذشت، آن حضرت به رسالت مبعوث شدند. این روز یکی از اعیاد بزرگ اسلامی به شمار میرود؛ چرا که با نزول وحی بر حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) آخرین پیامبر خدا به رسالت مبعوث گردید، و آخرین و کاملترین دین الهی را که همان دین اسلام است، برای بشریت به ارمغان آورد.
ـ داستان بعثت
سالیان متمادی بود که از بعثت انبیا میگذشت و هر قوم و قبیلهای به عقیدههای مختلف خود زندگی میکردند. در حجاز و مکه آن روز بسیاری بت میپرستیدند: بت سنگی، فلزی، چوبی، و گاهی از جنس خرما و دختران را زنده به گور میکردند؛ بیشتر قبایل در حال جنگ و خونریزی بودند؛ دنیا غرق در گمراهی بود؛ تا اینکه چهل سال از ولادت با سعادت اشرف مخلوقات و سرور کائنات، حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم) گذشت. خداوند آن حضرت را به پیامبری مبعوث فرمود و جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و وحی الهی را با آداب و مراسمی مخصوص به آن حضرت رسانید.
طبق روایات : هنگامی که آن حضرت از کوه حرا برمیگشتند، انوار جلال و عظمت ایشان را فرا گرفته بود، به حدی که هیچکس را یارای آن نبود که به آن حضرت نظر کند. از کنار هر درخت و گیاه و سنگ که میگذشت در برابر آن حضـرت خـم میشدند و به زبان فصـیح میگفـتند:
«السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله».
هنگامی که آن حضرت داخل خانه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) شدند، از شعاع انوار جمال آن حضرت خانه منوّر شد. خدیجه عرض کرد: «ای محمد، این چه نور است که از شما مشاهده میکنم؟» آن حضرت فرمودند: «این نور پیامبری است». سپس خطاب به حضرت خدیجه (سلام الله علیها) فرمودند: بگو« لا اله الا الله محمد رسول الله»، خدیجه عرض کرد: « سالهاست من پیامبری شما را میدانم». سپس به وحدانیت خداوند متعال و رسالت پیامبر شهادت داد.
در این هنگام آن حضرت فرمودند:« ای خدیجه، احساس سرما میکنم. جامهای بر من بپوشان»، حضرت جامهای بر خود کشید و خوابید. از جانب حق تعالی ندا رسید:«یَا أَیُّــهَـا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنذِرْ وَ رَ بَّکَ فَکَبِّرْ... ؛ ای جامه به خود پیچیده، برخیز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود، و تکبیر بگو و پروردگارت را به بزرگی یاد کن». آن حضرت برخاست و انگشت مبارک در گوش خود گذاشت و فرمود: « الله اکبر، الله اکبر» پس صدای آن حضرت به همه موجودات رسید، و همه با او همراهی کردند.
پیامبر سه سال مردم را به صـورت پنـهانی به خـدای یکـتا دعوت میفرمودند، و پس از آن جـبرئیل آمد و عـرض کرد: «خداوند متـعال امر فرموده که دعوت خویش را آشکار فرمایی». سپس آن حضرت از کوه صفا بالا رفتند و مردم را انذار و دعوت خود را آشکار نمودند.