رعايت زيردستان

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

1- ترحم به سگي گرسنه
2- چه اشخاصي را بايد ترحم كرد؟

ترحم به سگي گرسنه
در سالي قحط كه مردم سخت در فشار و مضيقه بودند يكي از دانشجويان ديني (طلبه) ماده سگي را ديد و بچه‌هايش به پستان او آويخته‌اند.

 هر قدر ماده سگ مي‌خواست برخيزد از ضعف نمي‌توانست. نيرو حركت خود را از دست داده بود، دانشجو دلش بر وضع آن حيوان بسيار سوخت و غريزه و ترحم و حس معاونت در او تحريك شد، چون چيزي نداشت كه به او بدهد ناچار كتاب خود را فروخت و نان تهيه كرده پيش او انداخت.
سگ رو به طرف آسمان نموده دو قطره اشك تشكر از ديده فرو ريخت. گويا دعا كرد براي او شب در خواب به او گفتند. ديگر زحمت تحصيل و رنج مطالعه را به خود راه مده (انا اعطيناك من لدنا علما) ما به تو از جانب خود دانش افاضه كرديم. 

چه اشخاصي را بايد ترحم كرد؟‌
هنگامي كه اسيران بني طي (قبيله حاتم طائي) را به مدينه آوردند و آن‌ها را وارد خدمت پيغمبر(صلي الله عليه و آله) كردند از جمله آن‌ها سفانه دختر حاتم بود. مردم از زيبايي او در شگفت شدند؛ وقتي‌ كه شروع به سخن كرد در ملاحت گفتار و شيريني بيانش حيران گشتند به طوري‌كه زيبايي او را فراموش كردند، گفت اي محمد(صلي الله عليه و آله) پدرم از دنيا رفت و برادرم پنهان شد. اگر مرا آزاد كني تا دشمنان سرزنش نكرده و قبايل عرب طعنه نزنند بسيار بجا و به مورد است زيرا پدرم مردي طرفدار اخلاق پسنديده بود. گرسنگان را سير مي‌كرد و برهنگان را پوشاك مي‌داد، هيچ آرزومندي پيش او نيامد مگر اين‌كه به آرزوي خود رسيد.
پيغمبر اكرم(صلي الله عليه و آله) فرمود: دخترك اين صفات كه شمردي از اخلاق مؤمن است. اگر پدرت زنده مي‌بود ما از خداوند برايش طلب بخشايش و رحمت مي‌كرديم.
پس از آن فرمود او را آزاد كنيد به واسطه شرافت پدرش عرض كرد: تقاضا دارم اين‌هايي كه با من هستند نيز دستور دهيد آزاد كنند. حضرت فرمود: همراهان او را به واسطه شرافت خودش آزاد كنند. آنگاه فرمود: سه دسته را ترحم و رسيدگي نماييد: 1ـ عزيزي كه بعد از عزت خوار شود. 2ـ ثروتمندي‌ كه بينوا گردد. 3ـ دانشمندي كه در ميان نادانان ضايع شده باشد.
سفانه عرض كرد: اجازه مي‌دهيد براي شما دعا كنم؟ فرمود: بكن. گفت: خداوندا كمك‌ها و نيكوكاري‌هاي شما را شامل مستمندان و بيچارگان نمايد و هيچ نعمتي را از قوم و دسته‌اي نگيرد مگر آن كه شما را وسيله بازگشت آن نعمت قرار دهد. حضرت رسول(صلي الله عليه و آله) فرمود. آمين. بعد دستور داد مقداري شتر و گوسفند به او دادند كه ميان دره را فرا گرفت. دختر حاتم از اين بخشش در شگفت شد، عرض كرد: اين نوع جود و سخاوت مخصوص كساني است كه از فقر و پريشاني نترسند. پيغمبر فرمود: مرا پروردگارم  اين طور تربيت كرده، عرض كرد: اجازه مي‌فرماييد به سوي خانه خدا برگردم؟
فرمود: تو مهمان ما هستي. تا از خويشاوندانت شخص مورد اعتمادي بيايد و به همراهي او بروي. بعد از چند روز كه در ضيافت آن حضرت بود از بستگانش آمدند خدمت پيغمبر(صلي الله عليه و آله) رسيد و اجازه رفتن خواست. حضرت رسول(صلي الله عليه و آله) دستور داد محملي براي او تهيه كردند كه روپوش ان از خز بود و با پسرعموهايش او را بازگرداند. در تمام راه هر گاه سفانه سر از محمل بيرون مي‌كرد مي‌ديد عده‌اي با شمشيرهاي برهنه به حفظ و حراست او مأمورند.
وقتي به وطن رسيد به برادر خود عدي بن حاتم گفت: برو ملحق به اين مرد شو اگر او را ببيني خواهي دانست به راستي پيغمبر بزرگوار و با عظمت است. عدي آماده رفتن گرديد و به مدينه آمد. هنگامي كه حضرت در مسجد بود وارد خدمت ايشان گرديد. همين كه پيغمبر(صلي الله عليه و آله) او را ديد فرمود: تو كيستي؟ عرض كرد: من عدي بن حاتم هستم. حضرت از جاي بلند شد و عباي خود را در زير او پهن كرد و او را بر روي او نشانيد. (و جلس بين يديه) و خود آن‌جناب به جهت احترام او روبروي او نشست. از مشاهده اين اخلاق پسنديده عدي اسلام آورد.
پيغمبر اكرم(صلي الله عليه و آله) فرمود: عيسي بن مريم از قبري گذشت. مشاهده كرد صاحب قبر در عذاب است. اتفاقا سال بعد نيز از همانجا گذشت ديد عذاب نمي‌شود. گفت: خدايا سال قبل از اينجا گذشتم و صاحب قبر را در عذاب ديدم. اكنون مي‌بينم او را عذاب نمي‌كنند. سبب آن چيست؟ خطاب شد: اي عيسي! او را فرزندي بود كه بزرگ شد و راه و معبري را تعمير كرد و اصلاح نمود و نيز يتيمي را پناه داد و به واسطه كار او گناه پدرش را بخشيديم.
پيغمبر اكرم(صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس مؤمني را غذا بدهد خداوند به پاداش آن طعام از ميوه‌هاي بهشت به او مي‌خوراند و اگر او را سيراب كند از آب‌ها و شراب گواراي بهشت كه بوي مشك مي‌دهد نصيبش مي‌كند و هر كه مؤمني را پوشاك دهد در پناه خداوند محفوظ است تا هر وقت كه رشته‌اي از آن جامه بر بدن مؤمن هست. به خدا سوگند بر آوردن حاجت مؤمن بهتر از يك ماه روزه داشتن و يك ماه شب زنده‌داري و عبادت در مسجد است.