1ـ تقسيم كار
2ـ همسرداري
3ـ پرورش فرزندان
1ـ الگوي جاودانه
2ـ ازدواجي ساده و پربركت
3ـ پرهيزگاري؛ ملاك گزينش
4ـ رضايت دختر
5ـ سبك بودن مهريه
6ـ جهيزيه به اندازهي نياز
7ـ جشن عروسي و دوري از گناه
8ـ سادگي با خوشحالي منافات ندارد
9ـ بي تكلفي
10ـ كاستن از توقعها
11ـ تقسيم كار
12ـ محبت؛ اساس زندگي
دختر پيامبر(صلي الله عليه و آله) از خانه نبوت به منزل ولايت آمد تا جهان اسلام شاهد به بار نشستن ميوههاي شيرين دو درخت نبوت و امامت باشد. همان گونه كه اين عروس و داماد پيش از ازدواج، الگوي انسانها در زندگي بودند وعصاره آفرينش به شمار ميآمدند، در دوران زندگي مشترك خود نيز انسانهايي نمونه و سرمشقي والا براي ديگران بودند.
اينك دو معصوم زير سقف يك خانه و در كنار هم ميزيستند. آنان هيچ گاه به گناه و حتي نيت گناهي آلوده نگشتند، بلكه همه ويژگيهاي سودمند انساني را با خود داشتند. علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) در دامان رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و در خانه وحي با آموزههاي آسماني، پرورش يافتند؛ زيرا خود آسماني بودند. بنابراين، زندگي مشترك اين دو موجود آسماني، چراغ هدايتي است فرا روي نسلهاي آينده تا همگان از رفتار آنان، برترين پيامها را فراگيرند.
در اين فصل، به گوشههايي از ويژگيهاي رفتاري اين دو زوج عالي قدر خواهيم پرداخت.
1ـ تقسيم كار
يكي از مسائل مهم در هر خانوادهاي، چگونگي تقسيم كار بين زن و شوهر و تعيين محدوده وظيفه و مسئوليت هر كدام از آنها است. اين مسأله آن قدر با اهميت است كه حتي علي(عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) نيز نزد رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آمدند و از ايشان خواستند تا كارها را ميان آنها تقسيم كند و حدود مسئوليت هر يك را معين سازد.
پيامبر(صلي الله عليه و آله) با درايت ويژه خود و بر اساس آموزههاي الهي در تقسيم بندي بسيار زيبايي، كارهاي درون خانه را به حضرت زهرا(سلاماللهعليها) و كارهاي بيرون خانه را به داماد شايسته خويش سپرد. اين تقسيم كار آن چنان تازه عروس را به وجد آورد كه فرمود: خدا ميداند كه من چقدر از اين مطلب خوشحال شدم كه كارهاي بيرون خانه بر دوش من نيافتاد.[197]
امام صادق(عليهالسلام) فرموده است: علي(عليهالسلام) هيزم و آب خانه را فراهم ميآورد و خانه را رفت و روب ميكرد. حضرت زهرا(سلاماللهعليها) نيز آسياب ميكرد و با خمير، نان ميپخت.[198] اين تقسيم كار بر پايه ويژگيهاي جسمي و روحي مرد و زن صورت گرفت. با اين حال، آنان هيچ گاه از همكاري با يكديگر غافل نگشتند، بلكه گاه و بيگاه، سنگيني كار را از دوش طرف ديگر برميداشتند.
روزي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به خانه پر نور آنان وارد شد و ديد كه عروس و داماد هر دو با هم سرگرم آسياب كردن هستند. پرسيد: كدام تان خستهتر است؟ علي(عليهالسلام) فرمود: فاطمه از من خستهتر است. رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به جاي دختر نازنينش نشست و علي(عليهالسلام) را در آسياب كردن، ياري رساند[199]. در اين روايت، همكاري علي(عليهالسلام) در كارهاي خانه و مهر و محبت و ايثار ايشان نسبت به همسرش آشكار است. به همين ترتيب، فاطمه(سلاماللهعليها) در كارهايي كه بر عهده علي(عليه السلام)گذاشته شده بود، به وي ياري ميرساند. اميرالمؤمنين(عليهالسلام) به يكي از يارانش فرمود: ميخواهي از وضع و رفتار خودم و فاطمه براي تو تعريف كنم؟ (فاطمه) آن قدر در خانهام، آب ميآورد كه آثار مشك بر بدنش آشكار بود. آن قدر آسياب ميكرد كه دستهايش تاول زد. آن قدر در پاكيزگي خانه زحمت ميكشيد كه لباسهايش كثيف ميشد[200].
كوشش در كارهاي منزل و ضعف جسمي كه بر اثر آزار و اذيتهاي صدر اسلام بر او وارد گشته بود، سبب شد از توانايي فاطمه(سلاماللهعليها) روز به روز كاسته گردد[201]. بنابراين، نزد پدر رفت از ايشان بخواهد خادمي را براي كمك كردن به او در كارهاي خانه، در نظر بگيرد. با اين حال، بدون گفتن مطلب خويش، نزد علي(عليهالسلام) برگشت. علي(عليهالسلام) پرسيد: چه شد؟ فاطمه گفت: به خدا سوگند! با ديدن هيبت رسول خدا نتوانستم از او چيزي بخواهم. اين بار علي(عليهالسلام) به همراه فاطمه(سلاماللهعليها) راهي منزل پيامبر(صلي الله عليه و آله) شدند و نياز خود را بيان كردند. پيامبر(صلي الله عليه و آله) با پاسخ خود، آنان را مجذوب خويش ساخت: فاطمه جان! ميخواهي كاري به شما ياد بدهم كه از خادم خدمتكار بهتر باشد؟ چون خواستي بخوابي، 34 مرتبه الله اكبر و 33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله بگو.[202] در اين هنگام علي(عليهالسلام) با مهرباني رو به فاطمه كرد و گفت: براي طلب دنيا نزد رسول خدا رفتيم، ولي پاداش آخرت نصيبمان شد[203]. پس هر دو، با خوشحالي به خانه برگشتند.
پس از تولد بچهها، مسئوليت هر دو بيشتر شد؛ زيرا وظيفهي پرورش فرزندان نيز بر كارهاي پيش افزوده گشت. با اين حال، دشواري اين كارها را بر خود هموار ميكردند. روزي، پيامبر(صلي الله عليه و آله) فاطمه(سلاماللهعليها) را ديد كه لباس كم ارزشي بر تن دارد و با يك دست آسيباب ميكند. بچه را نيز در دامن خود نهاده است و شير ميدهد. با ديدن اين منظره، اشك از چشمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) جاري شد و فرمود: اي دختر عزيزم! سختي دنيا را بچش تا به شيريني آن دنيا برسي. فاطمه(سلاماللهعليها) نيز به زيبايي تمام فرمود: خدا را براي نعمتهايش سپاسگزارم.[204]
سختي كارها به گونهاي بود كه حتي ديگران نميتوانستند به راحتي از آن بگذرند و اين، خود، نشان دهنده اوج خلوص نيت فاطمه(سلاماللهعليها) و علاقه مندي او به علي(عليهالسلام) بود. روزي بلال ـ مؤذن پيامبر(صلي الله عليه و آله) ـ ديرتر از معمول به نماز صبح رسيد. چون رسول خدا(صلي الله عليه و آله) علت را جويا شد، گفت: وقتي به مسجد ميآمدم، از كنار خانه علي(عليهالسلام) و فاطمه گذشتم. ديدم فاطمه سرگرم آسياب كردن است و بچهاش گريه ميكند. گفتم: اي دختر پيامبر(صلي الله عليه و آله)! يكي از كارهايت را به عهده من بگذار تا كمكي به شما كرده باشم. فاطمه بچهداري را بر عهده گرفت و من، به گرداندن آسياب پرداختم. به اين دليل، ديرتر به مسجد رسيدم. پيامبر(صلي الله عليه و آله) به بلال فرمود: به فاطمه ترحم كردي، خدا بر تو ترحم كند.[205]
2ـ همسرداري
رفتار زوجين نسبت به يكديگر به ظرفيت وجودي و شخصيت آن دو بستگي دارد. هر قدر شأن و شخصيت زوجين بيشتر باشد و از جايگاه بالاتري برخوردار باشند، بر مسئوليت پذيري همسران نسبت به يكديگر افزوده ميشود. با نگريستن به جايگاه علي(عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) حساسيتها و مسئوليتهاي همسرداري اين دو بزرگوار را درخواهيم يافت.
عروس، دختر رسول خدا(سلاماللهعليها) و عزيزترين مردم نزد ا و است. فاطمه(سلام الله عليها)، ام ابيها، برترين زنان دو جهان و مصداق بارز كوثر است. داماد نيز علي(عليه السلام) است؛ نخستين مرد مسلمان پس از رسول خدا، وصي پيامبر(صلي الله عليه و آله) و انسان كاملي كه در كعبه به دنيا آمده و همه زندگي اش را وقف اسلام كرده است. بنابراين، هر دو با شناخت كامل از يكديگر، بهترين الگوي همسرداري در اسلام و جهان هستند. بر اساس آموزههاي اسلامي، همسرداري براي زن و مرد اهميت دارد؛ زيرا: جهاد زن، خوب شوهرداري است.[206] هم چنين پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرموده است:
بهترين شما كسي است كه براي خانوادهاش، بهترين باشد و من بهترين شما هستم براي خانوادهام.[207]
در آن روزهاي پرآشوب پا گرفتن اسلام كه هر از چند گاهي، شعلههاي جنگ برافروخته ميشد، علي(عليهالسلام) هم چون شير شرزه از حريم رسالت و اسلام پاسداري ميكرد. در بازگشت به خانه نيز تنها نوازشها و دلگرميهاي همسر مهربان و دلسوزش بود كه خستگي را از بدن خسته و مجروح او بيرون ميساخت. تنها مايهي اميد او در اين شرايط، زهرا(سلاماللهعليها) بود تا بر زخمهاي جسمي و روحي علي(عليهالسلام) مرهمي بنهد. او هم چنان كه لباسهاي خونين علي(عليهالسلام) را ميشست، گرد و غبار خستگي را از چهرهي شوهرش ميزدود. به همين دليل، علي(عليهالسلام) ميفرمود: چون به خانه ميآمدم و به زهرا مينگريستم، همهي غم و غصههايم زدوده ميشد.[208]
و به راستي چنين بود؛ زيرا همه پيروزيهاي علي(عليهالسلام) مرهون آرامشي بود كه نگاه مهربان و نگران زهرا در جان علي(عليهالسلام) ميريخت. زهرا(سلاماللهعليها) مانند پروانهاي پيرامون علي(عليهالسلام) ميگرديد تا بتواند او را براي تلاش يا جهاد ديگري آماده سازد؛ چون وجود اسلام با وجود علي(عليهالسلام) و شمشير و كلام علي(عليهالسلام) در هم آميخته بود. زهرا(سلاماللهعليها) از مقام عصمت برخوردار بود و دارندهي چنين مقامي هيچ گاه در فكر اين نبود كه شوهر خويش را برنجاند يا نافرماني كند. در واقع، هرگونه اخلاق ناپسند از فاطمه(سلاماللهعليها) به دور و همه اخلاق حسنه و نيك در وجود او، جمع بود.
از ديگر سو، علي(عليهالسلام) نيز مردي متفاوت از ديگر مردان بود. هيچ گاه رنجهاي همسر باوفايش را ناديده نميگرفت و با مهرباني وصف ناپذيري در راه آسايش اسلام و خانوادهاش ميكوشيد. با چهرهاي شاداب و خندان ـ كه در وراي آن، زخم شمشير و تير و نيزه بود ـ به همسرش دلگرمي ميداد و قلب و جسم خسته زهرا(سلاماللهعليها) را با گفتار و كردار شيرين خود تسلي ميبخشيد. از هيچ كاري براي آسايش و رهايي همسرش از مشكلات، دريغ نميكرد تا جايي كه حتي كار در نخلستان يهودي را براي رضايت فاطمه (سلاماللهعليها) ميپسنديد.
روزي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به منزل علي(عليهالسلام) شرفياب شد. حسن و حسين(عليهماالسلام) را در خانه نيافت. چون از احوال آنان پرسيد، دخترش فرمود: امروز در خانه ما چيزي براي خوردن نبود. علي(عليهالسلام) آنان را با خود برد تا گريه نكنند و از من غذا نخواهند. رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در جست و جوي داماد خويش بيرون رفت او را در نخلستان يهودي در حال آبكشي يافت. ديد حسن(عليهالسلام) و حسين(عليه السلام) نيز سرگرم بازي هستند و مقداري خرما در برابرشان قرار دارد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) به علي(عليهالسلام) فرمود: پيش از اين كه هوا گرم شود، حسن و حسين را به خانه بر نميگرداني؟ علي(عليهالسلام) فرمود: وقتي از خانه بيرون آمدم، غذايي در خانه نداشتيم، صبر كنيد تا قدري خرما براي فاطمه تهيه كنم. من با اين يهودي قرار گذاشتهام كه در برابر هر سطل آب، يك دانه خرما بگيرم. پس از مدتي، علي(عليهالسلام) با مقداري خرما به خانه برگشت.[209] علي(عليهالسلام) با اين كارها رنجهاي همسرش را جبران ميكرد؛ زيرا: چه خوش بي مهربوني از دو سر بي.
فاطمه(سلاماللهعليها) در حساسترين صحنهها نيز شوهر خويش را تنها نگذاشت و دوشادوش او براي اعتلاي اسلام تلاش كرد. يكي از اين صحنهها، جنگ و جهاد بود. نخستين حضور زهرا(سلاماللهعليها) در جهاد پس از ازدواج، شركت در غزوهي احد بود.[210] درگير و دار غزوه احد و در حالي كه دشمن به سبب سهل انگاري پاسداران تنگه احد به مسلمانان هجوم آورده بودند، دندان و لب مبارك رسول خدا(صلي الله عليه و آله) مجروح شد. در جنگ احد، 14 زن از جمله فاطمه(سلاماللهعليها) دختر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) حضور داشتند كه آب و غذا ميبردند، زخمها را مداوا ميكردند و به مجروحان آب ميدادند. فاطمه(سلاماللهعليها) از گروه زنها خارج شد و چهره پدر را خونين ديد. زخم پيامبر(صلي الله عليه و آله) را شست و شو ميداد و علي(عليهالسلام) با سپر آب ميريخت. هنگامي كه فاطمه(سلاماللهعليها) ديد خون بند نميآيد، قطعه حصيري برداشت و سوزانيد و آن را بر زخم گذاشت تا از خون ريزي پيشگيري كند.[211]
پس ميتوان نتيجه گرفت كه هر كدام از اين همسران مهربان در نهايت صبر و متانت، افزون بر انجام كارهاي خود، كمك و مددكار يكديگر بودند. آنان الگوي جاودانهاي براي همسرداري گشتند كه تا امروز، هيچ نظيري براي آن نميتوان جست.
3ـ پرورش فرزندان
فرزند ثمرهي انسان است و ادب هر كودكي نشان دهنده شخصيت و ظرفيت وجودي مربيان او به ويژه پدر و مادر است. پرورش اسلامي و انساني كودك آن چنان اهميت دارد كه روايتهاي فراواني درباره آن به چشم ميخورد.[212]
زهرا(عليهالسلام) و علي(عليهالسلام)، اين دو همسر مهربان كه خود تجسم عيني پرورش اسلامي به دست آموزگار بزرگ تعليم و تزكيه؛ پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) بودند، فرزندان خويش را به گونهاي پرورش ميدادند كه بنابر شرايط و اوضاع زمانه، بتوانند رهبري امت را در دست بگيرند. حسن(عليهالسلام)، حسين(عليهالسلام)، زينب، ام كلثوم و محسن، گلهاي وجود زندگي علي(عليهالسلام) و زهرا بودند كه جز محسن، آن چهارگل ديگر چنان پرورش يافتند كه هر كدام، آموزگار جاودان انسانها شدند. و اين ممكن نبود مگر با همكاري، همياري و هم فكري اين دو همسر گران قدر.
حسن(عليهالسلام) و حسين(عليهالسلام)، پس از پدر، مسئوليت امامت امت را بر عهده گرفتند. زينب و كلثوم نيز پيام ناب اسلام و تشيع را در اوج ظلمتها به گوش خفتگان جامعه رساندند. بدين گونه هر صفحهاي از زندگي آنان، سرفصل نويني را در اسلام گشود و اين در پرتو پرورشي بود كه از پدر و مادر خويش آموخته بودند. براي علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) چه سعادتي و افتخاري بهتر از اين كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) درباره فرزندانشان فرمود: الولد ريحانة و ريحانتاي: الحسن و الحسين؛ فرزند، ريحانه است و ريحانه من، حسن و حسينند.[213] يا در جاي ديگر فرمود: الحسن و الحسين سيد الشباب اهل الجنة؛ حسن(عليهالسلام) و حسين(عليهالسلام)، سرور جوانان اهل بهشت هستند.[214]
درسهاي آموزنده ازدواج اميرالمؤمنان (عليهالسلام) و حضرت زهرا (سلام الله عليه)
در اين گفتار بر آنيم تا به درسهايي بپردازيم كه با توجه به شناخت اندك خويش، ميتوانيم از اين عروسي زيبا و آسماني بياموزيم. درسهايي كه گره گشاي دشواريهاي زندگي امروزي و چراغ فراروي جادهي رستگاري در دنيا و آخرت به ويژه دوران حساس ازدواج است.
آموزگار اين كلاس درس، پيامبر ختمي مرتبت(صلي الله عليه و آله) ـ عصاره آفرينش ـ است و شاگردانش، علي(عليهالسلام) ـ وصي رسول خدا و مظهر انسان كامل ـ و فاطمه (سلاماللهعليها) ـ دختر پيامبر و برترين زنان دو جهان هستند. درس اين كلاس نيز معنويت، صميميت، عشق، مهرباني، فداكاري و وفاداري است كه هر كدام، جامعه تشنه ما را سيراب ميكند و روح جست و جوگر و جوان ما را ارضا خواهد كرد.
اگر به درستي در اين ازدواج مبارك بنگريم، در خواهيم يافت كه هيچ پيوند باشكوهي ـ از آدم تا خاتم ـ اين گونه ساده و بي تكلف نبوده است. عاقد اين پيوند، خداوند جل و جلاله و رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) است و شاهدانش، فرشتگان مقرب الهي، جبرئيل نيز خطبهاش را خواند و عرش الهي، ميزبان چنين پيوند خجستهاي است كه تاريخ هيچ گاه چنين صحنههاي دلانگيزي را به خود نديده است. پيوندي سراسر خير و بركت و شادي در آسمانها برپا ميشود كه تاكنون آثارش برگسترهي گيتي جاري است. اهميت اين پيوند را هنگامي ميتوان بهتر درك كرد كه گوشهاي از تاريخ زندگي پيامبر(صلي الله عليه و آله) و آن لحظههاي پر جنب و جوش و حساس را در نظر آوريم.
عرب، كسي را كه پسر نداشت، ابتر ـ بي نسل ـ ميناميد. چون عبدالله و قاسم؛ پسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) از دنيا رفته بودند، قريش نيز پيامبر(صلي الله عليه و آله) را ابتر صدا ميزدند. گفتهاند: عاص بن وائل از سران مشركان بود. هنگام بيرون رفتن از مسجدالحرام به پيغمبر اكرم(صلي الله عليه و آله) برخورد. مدتي با حضرت گفت و گو كرد. گروهي از سران قريش در مسجد نشسته بودند و اين منظره را از دور ميديدند. هنگامي كه عاص بن وائل وارد مسجد شد، به او گفتند: با كه سخن ميگفتي؟ گفت: با اين مرد ابتر.[215]
در اين هنگام، سوره كوثر نازل شد و پيامبر(صلي الله عليه و آله) را به خير كثير و نعمتهاي فراوان مژده داد. بدين ترتيب، پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه از طعن و تحقير قريش آزرده شده بود آرام گرفت. كوثر همان وجود پر خير و بركت فاطمه (سلاماللهعليها) است، خداوند نسل او و علي(عليهالسلام) را كه در حقيقت نسل پيامبر(صلي الله عليه و آله) هستند، در پناه خود حفظ كرد، كه با وجود گذشت قرنها، هنوز اين نسل مبارك پابرجاست. بدين ترتيب، گوشهاي از اهميت ازدواج حضرت علي(عليهالسلام) و حضرت زهرا(سلاماللهعليها) بيش از پيش آشكار ميشود؛ زيرا اسلام با همين پيوند، حيات خويش را پي گرفت كه تا ظهور بقية الله، امام زمان(عليهالسلام) ـ كه ثمره اين ازدواج است ـ ادامه خواهد داشت.
1ـ الگوي جاودانه
پيامبر(صلي الله عليه و آله) با اين ازدواج عملي و اسلامي ازدواج را جايگزين ارزشها و سنتهاي جاهليت كرد. ايشان به مردم آموختند كه ازدواج، نردباني است براي رسيدن به خدا، حفظ ايمان و تهذيب نفس، نه وسيلهاي تنها براي برآوردن غريزههاي حيواني. در دوران جاهليت، ازدواج هيچ گونه جنبه معنوي نداشت و همه گونههاي ازدواج ـ جز يكي از آنها ـ در حكم بردگي گرفتن و خريد و فروش زن بود و در چنين شرايطي، پيامبر (صلي الله عليه و آله) با شوهر دادن دختر دردانهاش، بر همه آن انديشهها، خط بطلان كشيد.
2ـ ازدواجي ساده و پربركت
اگر ازدواج با هدف الهي و براي رضاي او انجام گيرد، در عين سادگي نيز ميتوان زندگي آرام و باصفايي فراهم آورد. زن و مرد، درختاني هستند كه اگر از همان آغاز، از آب زلال معنويت سيراب گردند، ميوههاي شيرين به بار خواهند آورد. هم چنان كه علي(عليه السلام) و زهرا(سلاماللهعليها)، ميوههايي به ثمر رساندند كه تا ابد، كسي نميتواند حتي در انديشهي به بار آوردن چنين ميوههايي باشد؛ ميوههايي هم چون حسن و حسين و زينب(عليهم السلام) كه خود از چشمه جوشان معنويت سيراب ميگشتند. بايد دانست همه اينها تنها در پرتو دين مداري، دوري از ماديات و توجه به معنويات به دست خواهد آمد.
3ـ پرهيزگاري؛ ملاك گزينش
پيشتر گفتيم كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) با معياري كه براي پذيرش خواستگار دختر نازنينش ارايه داد، همه معيارهاي بيهوده و صددرصد مادي جاهليت مانند ثروت، شهرت و حسب و نسب را زير پا نهاد. هنگامي كه سنگريزهها را به سوي عبدالرحمن بن عوف ـ آن خواستگار مشهور و ثروتمند عرب ـ ميانداخت، به همهي مسلمانان آموخت كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) شما با اين معيارها مخالف است. پس شما نيز مخالف باشيد.
پيامبر(صلي الله عليه و آله) علي(عليهالسلام) را با آن همه فقر و تنگ دستي بر ديگر خواستگاران ـ كه هر كدام ثروتمند بودند ـ برتري داد؛ زيرا ملاك پيامبر(صلي الله عليه و آله) ملاك الهي بود. معيار پيامبر(صلي الله عليه و آله) ايمان، پاكي، پرهيزكاري و تهذيب نفس بود، نه ثروت، خانه و شتراني با باري از پارچههاي گرانبهاي مصري و ده هزار دينار.[216]
4ـ رضايت دختر
پيامبر(صلي الله عليه و آله) درباره قبول يا رد خواستگار با دخترش مشورت ميكرد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) از يك سو براي حفظ شأن و منزلت فاطمه(سلاماللهعليها) و از سو ديگر، براي احترام به نظر دختر دربارهي همسر آيندهاش، با فاطمه(سلاماللهعليها) به مشورت ميپرداخت و نظر او را جويا ميشد. فاطمه زهرا(سلاماللهعليها) در ماجراي خواستگاري علي(عليهالسلام) با سكوت، رضايت خويش را اعلام كرد. بنابراين، رضايت زن و مرد در همسر گزيني بسيار اهيمت دارد؛ زيرا بيشتر ازدواجهاي اجباري كه دختر در آن هيچ نقشي ندارد و به زور، به خانه بخت ميرود، با شكست روبرو ميشود.
5ـ سبك بودن مهريه
بهترين مرد و بهترين زن جهان با هم پيوند زناشويي بستند، در حالي كه بيشترين بهايي كه براي مهريه زهرا گفته شده، 500 درهم است. آري، اسلام محمدي(صلي الله عليه و آله) نه تنها مهر فراوان را نشانه ارزش و بزرگي زن نميداند، بلكه بر عكس، فراواني مهر را نشانه شومي يك زن ميشمارد. چنان كه امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: شومي زن به فراواني مهر و عقيم بودن اوست.[217] پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) دختر دردانه و محبوبش را به مهريهاي اندك، شوهر داد تا اين سيره در ميان مسلمانان گسترش يابد، هر چند متأسفانه اين گونه نيست.
هم چنين ميبينيم پيامبر(صلي الله عليه و آله) از شمشير، زره و شتر كه دامادش، علي(عليهالسلام) براي مهريه زهرا(سلاماللهعليها) در نظر داشت، تنها به زره بسنده كرد. و شمشير و شتر را كه وسيله جهاد و زندگي بود، براي علي(عليهالسلام) باقي گذاشت. اين نكته نيز نشان ميدهد كه اسلام، بر حداقل ماديات تأكيد دارد، نه حداكثر. در ديدگاه اسلامي، كم توقعي بايد سرلوحه زندگي خانوادهها، قرار گيرد.
6ـ جهيزيه به اندازهي نياز
يكي از مشكلات خانوادههاي امروزي براي ازدواج دخترانشان، فراهم آوردن جهيزيه است. اين پديده كه جنبه مدگرايي و چشم و هم چشمي نيز به خود گرفته است، گاهي به درگيري، اختلاف و كشمكشهاي اقتصادي ميان خانوادهها ميانجامد.[218] چنين وضعيتي را با جهيزيه فاطمه(سلاماللهعليها) و علي(عليهالسلام) مقايسه كنيد. پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) براي عروسي دخترش ـ كه عصمت كبراي الهي و سرور زنان دو جهان است ـ از محل فروش يك سوم بهاي زره علي(عليهالسلام) جهيزيهاي بسيار ساده و آبرومند فراهم آورد، به گونهاي كه شگفتي همگان را برانگيخت.
پيامبر(صلي الله عليه و آله) با شوهر دادن دختر خويش و چگونگي اين پيوند ميخواست فرهنگ و سنتي نوين در اندازد و بر روي همه انديشههاي غلط مادي، خط بطلان بكشد. به راستي، اگر پيامبر(صلي الله عليه و آله) جهيزيه فراوان و گران بها را مايه ارزش مندي زن ميدانست، آيا هيچ گاه حاضر ميشد كه براي دخترش كه از همهي دنيا برايش عزيزتر بود، وسايل اندك آن هم سفالين بخرد؟ آري، با به كار بستن چنين روش پسنديدهاي، ميتوان اميد داشت كه گره بسياري از مشكلات امروزي ما گشوده شود.
7ـ جشن عروسي و دوري از گناه
محفل عقد و عروسي بايد محل نزول فرشتگان الهي باشد، چنان كه درباره عروسي علي (عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) گفتهاند: در شب زفاف فاطمه، جبرئيل و ميكاييل و اسرافيل به همراه هفتاد هزار فرشته نازل شدند.[219]
محفلهايي كه مالامال از لعب و لهو و حرام و ديگر مسائل غير شرعي و اخلاقي است، مورد تأييد اسلام نيست. در چنين محفلهايي نه تنها فرشتگان الهي فرود نميآيند، بلكه برپا كنندگان در آن به خشم الهي گرفتار ميشوند.
علي(عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) در مسجد ـ خانهي خدا ـ با شنيدن خطبه پيامبر بزرگ اسلام، زندگي مشترك خود را آغاز كردند. در اين مراسم، فرشتگان فوج فوج وارد مسجد ميشدند و به يكديگر تبريك و تهنيت ميگفتند. بسيار مايه تأسف است كه مسلمانان از اين مراسم پرفيض و بركت، سرمشق نميگيرند. هر چند كسي نميتواند به پاي برگزار كنندگان آن مراسم برسد، ولي دست كم شايسته است محفلهاي عروسي پيروان اين بزرگان از لهو و لعب و كردار و گفتار نامشروع و حرام، تهي باشد.
8ـ سادگي با خوشحالي منافات ندارد
برنامه ريزي چنين محفل با بركتي نيز آموزنده است. اين مراسم با شكوه و معنوي، به سادگي و بدون هزينهي اضافي برگزار شد، به گونهاي كه جابر ميگويد: ما در عروسي علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) ـ كه خداوند از هر دو خشنود باشد ـ حاضر بوديم و هيچ عروسي بهتر از آن عروسي نديديم.[220] پس مراسم عروسي را ميتوان در عين سادگي و كم خرجي، با برنامهريزي مناسب، برپا كرد و در اين راه، مراسم عروسي علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) الگوي مناسبي خواهد بود.
9ـ بي تكلفي
برگزاري مراسم عقد و عروسي، به روزها و ماهها برنامه ريزي نياز ندارد، بلكه با كمي دقت ميتوان در چند روز، همه امور آن را سامان داد. پيامبر چون از تمايل علي(عليه السلام) براي بردن همسرش به خانه براي آغاز زندگي مشترك آگاه شد، به او فرمود: امشب يا فردا شب، فاطمه را به خانهات ميفرستم و ترتيب كارها را خواهم داد.[221] بدين ترتيب، همه اين كارها در يك شبانه روز به سامان رسيد و علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) زندگي مشترك خود را آغاز كردند.
10ـ كاستن از توقعها
امروزه، خانهي جداگانه براي زوجين، به صورت يك اصل درآمده است. بيشتر خانوادههاي دختران، به پسري كه خانه جداگانه ندارد، پاسخ مثبت نميدهند، در حالي كه با نگاهي به ازدواج مبارك علي(عليهالسلام) در مييابيم كه ايشان، خانهي جداگانه نداشت و پيامبر(صلي الله عليه و آله) نيز چنين چيزي از او نخواست. هم چنين وليمه دادن كه از امور مستحب عروسي است، به مشكل بزرگي بدل شده است، به گونهاي كه گاهي افراد براي فراهم آوردن هزينه وليمهي عروسي به ريا، رشوه و مال حرام كشيده ميشوند.
در بخش وليمه ازدواج حضرت علي(عليهالسلام) گفتيم كه وليمه ايشان بسيار ساده و در سطح عموم مردم بود. نكته ديگر كمك اصحاب براي سامان گرفتن اين دو زوج جوان بود كه سرمشقي زيبا براي توان گران است تا افراد بي بضاعت را در برگزاري مراسم عروسي، ياري رسانند.
11ـ تقسيم كار
تقسيم كار ميان اين عروس و داماد از سوي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نيز مهم و زيبا بود؛ زيرا حضرت زهرا(سلاماللهعليها) فرمود: خدا ميداند از ا ين كه كارهاي بيرون خانه بر دوش من نيافتاده، بسيار خوشحال شدم.[222] اين تقسيم كار بر اساس فطرت و طبيعت و ويژگيهاي جسمي و روحي زن و مرد صورت گرفت. عفت و ارزش يك زن در آن نيست كه خود را در ديدگاه نامحرمان قرار دهد و آن چنان در اجتماع، سياست و اقتصاد دخالت كند كه از مهمترين وظيفهاش، يعني شوهر داري و پرورش فرزندان غافل بماند.
در اسلام مانعي نيست كه زن بتواند در بيرون خانه، مسئوليتهايي را بپذيرد و در درون خانه نيز به وظيفه همسرداري و مادري خويش با حفظ ارزشهاي اسلامي، جامهي عمل بپوشاند. حضرت زهرا كه بهترين الگوي زنان جهان است، با حفظ عفت و ارزش خويش، همواره در صحنههاي حساس اجتماعي و سياسي جامعه حاضر ميشد و از حق و حقيقت پشتيباني ميكرد. باري، حضور زن در اجتماع و فعاليتهايي كه با گناه، فساد و اختلاط با نامحرمان آميخته است، ارزش زن به شمار نميآيد، بلكه خود يك ضد ارزش است. حضرت زهرا(سلاماللهعليها) فرموده است:
هيچ چيز براي زن بهتر از اين نيست كه نه مردان را ببيند و نه مردان ايشان را ببينند.[223]
12ـ محبت؛ اساس زندگي
مهر و محبت شالوده زندگي است و بدون آن، هيچ يك از طرفين ذرهاي از خوشبختي را درك نخواهند كرد، هر چند در ماديات، غوطهور باشند. علي(عليهالسلام) و زهرا(سلامالله عليها) آن چنان به يكديگر محبت و عشق داشتند كه نگاه با محبت و مهربان زهرا(سلامالله عليها) مرهم دل خسته علي(عليهالسلام) بود. غمها و غصههايي كه در راه پيشرفت اسلام در دل علي(عليهالسلام) ريشه دوانده بود، با نگاه آرامش بخش زهرا(سلام الله عليه) از بين ميرفت. علي(عليهالسلام) ميفرمود: وقتي به خانه ميآمدم و به زهرا(سلاماللهعليها) نگاه ميكردم، همهي غم و غصههايم زدوده ميشد.[224] اگر به غم و رنجهاي علي(عليهالسلام) از رفتار مشركان و مسلمانان منحرف و ايثار و فداكاري او براي پيشبرد دين بنگريم، به معناي ژرف اين جمله پي خواهيم برد. اين سخن از عشق و محبت الهي علي(عليهالسلام) به زهرا سرچشمه ميگيرد و يك دنيا معنا در پس آن نهفته است.
گزافه نيست اگر بگوييم كه فاطمه(سلاماللهعليها) به دليل فرمانبرداري از علي(عليه السلام) و مهر و محبت وصف ناپذير به او، همه رنجها را به تن خريد و شربت شهادت نوشيد. فرمان برداري زهرا(سلاماللهعليها) از علي(عليهالسلام) با مهر و عشق به او آميخته بود و اين نكته حتي در حساسترين صحنهها به چشم ميخورد. براي نمونه، هنگامي كه علي(عليهالسلام)را براي بيعت با ابوبكر به زور از خانه بيرون ميبردند، فاطمه(سلامالله عليها) با تن خسته و دل شكسته به دنبال علي(عليهالسلام) بيرون رفت.[225] هم چنين هنگامي كه سلمان براي فاطمه(سلاماللهعليها) خبر آورد كه شوهرش، او را به شكبيايي و صبر ميخواند، فرمود: اكنون اطاعت ميكنم و برميگردم و شكيبايي در پيش ميگيرم.[226]
سخنان حضرت زهرا(سلاماللهعليها) با علي(عليهالسلام) هنگام رحلت و اشعار علي(عليهالسلام) دربارهي فاطمه(سلاماللهعليها) در زمان حيات زهرا(سلاماللهعليها) و پس از آن، نشان دهنده عشق الهي حاكم بر قلب ا ين دو زوج نمونه است. علي(عليهالسلام) ميفرمود:
و بنت محمد سكني و عرسي منوط لحمها بدمي و لحمي[227]
دختر پيامبر(صلي الله عليه و آله) موجب سكون دل و همسر و عروسم است
و خون و گوشت او با خون گوشت من آميخته است.
[197] - بانوي نمونه اسلام: ص 96.
[198] - بحارالانوار: ج 43، ص 151.
[199] - بهجة قلب المصطفي (صلي الله عليه و آله)، ص 495.
[200] -بانوي نمونه اسلام، ص 97.
[201] - بحارالانوار، ج 43، ص 85.
[202] - همان.
[203] -همان
[204] - بحارالانوار: ج 43، ص 85-86.
[205] - بانوي نمونه اسلام: ص 118.
[206] - وسائل الشيعه: ج 14، ص 116.
[207] - همان: ص 122.
[208] - بانوي نمونه اسلام: ص 103.
[209] - ذخائر العقبي: ج 1، ص 49.
[210] - فاطمة الزهرا(سلاماللهعليها): ص 162.
[211] - مغازي: ج 1، ص 250.
[212] - وسايل الشيعه: ج 15.
[213] - بحارالانوار: ج 43، ص 264.
[214] - همان.
[215] - تفسير نمونه: ج 27، ص 368.
[216] - ميزان مهريهاي كه عبدالرحمن بن عوف براي فاطمه زهرا پيشنهاد كرد و پيامبر(صلي الله عليه و آله) را به خشم آورد. زندگاني فاطمه زهرا(سلاماللهعليها): ص 47.
[217] - وسائل الشيعه: ج 15، ص 9.
[218] - نكوهش تجملگرايي و اسراف در جهيزيه، براي زماني است كه مال از راه حلال باشد، زيرا وضعيت تهيه آن از راه حرام، پيشاپيش آشكار است.
[219] - كشف الغمه: ج 1، ص 496.
[220] - فاطمة الزهرا(سلاماللهعليها) من المهد الي اللحد: ص 190.
[221] - فاطمة الزهرا(سلاماللهعليها) من المهد الي اللحد: ص 187.
[222] - بانوي اسلام: ص 96.
[223] - كشف الغمه: ج 2، ص 23.
[224] - بانوي نمونه اسلام: ص 103.
[225] - ناسخ التواريخ: ج 3، ص 99.
[226] - همان: ص 100.
[227] - الغدير: ج 1، ص 25.