امكان وقوع قيامت و ضرورت آن

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

آيات قيامت ، در قرآن مجيد از يك نظر به دو قسم تقسيم مى شوند؛ آياتى كه مى گويند: قيامت ممكن است و امر محالى نيست . و آياتى كه مى گويند قيامت ضرورى است و بايد باشد. و اگر نباشد، نظام خلقت ناقص است .

و حكمت و عدالت خداوند محدوش مى شود. و چون نظام خلقت ناقص نيست و خدشه در عدالت و حكمت خداوند محال است ، پس بايد آخرت ، قيامت و بهشت و جهنم باشد. و ما بحول الله ، به نحو ترتيب ، هر دو قسمت از آيات را بررسى خواهيم كرد.
امكان وقوع معاد
آياتى كه بر امكان وقوع معاد دلالت مى كنند، بسيارند. و ما به برخى از آنها نظر مى افكنيم :
1 -((و يقول الانسان ءاذا مامت لسوف اخرج حيا اولا يذكر الانسان انا خلقناه من قبل و لم شيئا))
يعنى :((انسانى كه منكر معاد است مى گويد: آيا وقتى كه مردم بزودى زنده از قبر خارج خواهم شد؟ آيا آن انسان به ياد نمى آورم كه مااو را پيش آفريديم و حال آنكه چيز معينى نبود؟!
در اين دو آيه شريفه ، ابتدا اشكال منكر معاد، بدون خوف و ترس مطرح و سپس بدان داده شده است . و خلاصه آن چنين است كه اگر ما در عالم خيال ، دويست سال به عقب برگرديم ، خواهيم ديد كه ما در جهان نبوده ايم بلكه فقط ذرات بدنهاى ما به صورت پراكنده در املاح خاك و گازهاى هوا و ذرات آب و غيره بوده است . و اكنون بعد از دويست سال نيز مجددا به حال اول برمى گرديم و باز خاك و ذرات خواهيم شد.
اكنون آيا ممكن است اين نقشه تكرار شود و ما دوباره آفريده شويم ؟ در پاسخ اين سؤ ال بايد گفت : هيچ عاقلى نمى تواند بگويد خير، اين كار شدنى نيست ؛ چون يكبار ممكن است و ما به وجود آمده ايم ، پس از تكرار آن نيز بايد ممكن باشد.
و يا بگوييم كه : بشر از اول در دنيا نبود و بعدا به وجود آمده و همه جا را پر كرده است ، اكنون اگر در روى زمين اتفاقى رخ دهد و همه انسانها و به طور كلى ، حيات از بين برود، آيا تكرار به وجود آمدن حيات و انسانها ممكن است يا محال مى باشد؟
در پاسخ اين سؤ ال نيز هيچ عاقلى نمى تواند بگويد كه آن محال است ، بلكه همه در جواب خواهند گفت : تكرار آن امكان پذير است . اين بيان قرآن كريم بقدرى قاطع است كه بالاتر از آن بيانى وجود ندارد.
2 -((و ضرب لنا مثلا و نسى خلقه قال من يحيى العظام و هى رميم قل يحييها الذى انشاءها اءول مرة و هو بكل خلق عليم)).
به روايت امام صادق - عليه السلام - ابى بن خلف ، كه يكى از سران مشركين مكه بود - استخوان مرده اى را با دست خود ساييد و به صورت خاك درآورد و گفت : چه كسى مى تواند اين استخوانها را بعد از خاك شدن ، زنده گرداند؟!
خداوند در پاسخ آن به پيامبر اكرم (ص ) فرمود:((بگو همان كس زنده مى كند كه بار اول آن را زنده كرده است ؛ يعنى اين استخوان از اول اينطور نبود، بلكه از زمين و اجزاء آن آفريده شده بود كه اكنون دوباره خاك شده است ، همان خدايى كه بار اول آنها را از خاك آفريده و به صورت استخوان درآورد، بار ديگر نيز مى تواند اين عمل را تكرار كند و آن را از سر بگيرد. اين آيه شريفه نيز مانند آيه اول در امكان وقوع معاد مى باشد و به هيچ نحو قابل رد و يا خدشه نيست .
جمله((و نسى خلقه))حاكى از آن است كه : اگر اين شخص در خلقت و آفرينش خويش فكر مى كرد و امكان تكرار آن را به ياد مى آورد، چنين اشكالى نمى كرد، ولى چون آفرينش خودش را از ياد برده است لذا چنان گفت . جمله((و هو بكل خلق عليم))جواب سؤ ال مقدر است . گويا كسى مى گويد: در دنيا انسانها از مادران متولد مى شوند، مگر در آخرت نيز مادرانى خواهند بود تا انسانها را به دنيا آورند؟!
در پاسخ فرمود: خداوند به هر نوع خلقت تواناست ؛ در دنيا شما را از مادران به وجود آورد و در آخرت نيز شما را از زمين خواهد روياند؛ چنانكه علفها را از بين مى روياند.
3 -((يوم نطوى السماء كطى السجل للكتب كما بداءنا اول خلق نعيده و عدا علينا انا كنا فاعلين)) (1)
يعنى :((ياد كن روزى را كه آسمان را مى پيچيم ، همانطور كه طومار، نوشته ها را مى پيچد، چنانكه اولين خلقت را شروع كرده ايم آن را دوباره اعاده مى كنيم ، اين وعده اى است بر عهده ما و ما يقينا آن را انجام خواهيم داد.))
اگر صفحه اى را كه نوشته دارد بپيچيم ولوله كنيم ، طبعا نوشته ها ناپديد مى شوند، همين گونه است اگر خداوند متعال آسمان را بپيچد و درهم فرو برد، اجرام ناپديد شده و به حالت((رتق))برمى گردند، چنانكه مى فرمايد:((اولم يرالذين كفروا ان السموات والارض كانتا رتقا ففتقناهما...)) (2)
اين آيه شريفه اولا: درباره همه عالم است ، همانطور كه دو آيه سابق ، تنها درباره انسان بود. ثانيا: هم وعده آمدن قيامت و هم استدلال به آن است ؛ يعنى : خدايى كه توانسته است ابتدا آسمان را به وجود آورد، پس بر اعاده آن نيز قادر خواهد بود. و ثالثا: آيه شريفه در حد خود، بسيار عجيب و پرمحتواست .
4 -((و هو الذى يبدؤ ا الخلق ثم يعيده و هو اهون عليه و له المثل الاءعلى فى السموات و الارض و هو العزيز الحكيم)). (3)
يعنى :((خداوند كسانى است كه خلقت را آغاز مى كند، و سپس آن را از سر مى گيرد. براى خداوند اعاده خلقت ، از خلقت اولى آسانتر است . براى اوست صفت والاتر در آسمانها و زمين . و اوست توانا و حكيم))
((و هو اهون عليه))حاكى از آن است كه خلقت دوم ، به اعمال قدرت كمترى احتياج دارد، نه اينكه خلقت اول بر خداوند مشكل بود ولى دومى آسانتر است . اين آيه شريفه نيز مانند آيات گذشته در رابطه با امكان وقوع معاد مى باشد؛ يعنى :((معاد))امر محالى نيست بكله خداوند بر آن قادر است .
5 - براى تكميل اين بحث ، چند نمونه از آيات شريفه را نقل مى نماييم كه تمام اينها در رابطه با امكان معاد و شدنى بودن آن است . و البته اين آيات شريفه را فقط ترجمه مى كنيم :
الف -((منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تارة اخرى)) (4)
يعنى :((شما را از زمين آفريده ايم و هنگام مرگ (دوباره ) به زمين باز مى گردانيم . و شما را بار ديگر (در قيامت ) از زمين بيرون مى آوريم .
ب -((والله انبتكم من الارض نباتا ثم يعيدكم فيها و يخرجكم اخراجا)) (5)
يعنى :((خداوند شما را به شيوه خاصى از زمين رويانيد، سپس شما را به زمين برمى گرداند و (باز) در قيامت ، شما را به طرز مخصوصى از زمين خارج مى كند)).
ج -((فسيقولون من يعيدنا قل الذى فطركم اول مرة ...)) (6)
يعنى :((بزودى خواهند گفت كه كدام كس ما را به زندگى دنيا برمى گرداند؟ بگو: آن خدايى كه اول بار آفريده است)).
د -((نحن قدرنا بينكم الموت و ما نحن بمسبوقين على ان نبدل امثالكم و ننشئكم فيما لا تعلمون و لقد علمتم النشاءة الاولى فلولا تذكرون)) (7)
يعنى :((ما مرگ را در ميان شما مقدر كرده ايم . و ما عاجز نيستيم از اينكه ديگران را به جاى شم تبديل كنيم و شما را در خلقتى كه نمى دانيد، به وجود آوريم . شما كه خلقت اول را دانسته ايد پس چرا از خلقت دوم را يادآور نمى شويد؟!!
و همچنين آياتى كه خلقت انسان را در آخرت ، به روئيدن علفها و درختان در دنيا، تشبيه مى كنند نظير:
ه -((و نزلنا من السماء مباركا فانبتنا به جنات وحب الحصيد و النخل باسقات لها طلع نضيد رزقا للعباد و احيينا به بلدة ميتا كذلك الخروج)) (8)
يعنى :((از آسمانها آب با بركتى نازل كرديم و با آن ، باغها و دانه هاى دروشدنى را رويانيديم . و نخلهاى بلند كه ميوه آنها روى هم چيده شده رويانيديم ، براى روزى بندگان . و با آن آب ، ديار مرده را زنده كرديم . خارج شدن از قبرها نيز (در قيامت ) چنين است))
اين آيات شريفه حاكى از اين معناست كه انسانها در آخرت ؛ مانند علف از خاك خواهند روييد. همچنين است آيه نوزدهم از سوره روم ، آيه يازدهم از سوره زخرف ، آيه((57))از سوره اعراف ، و آيات پنجم تا هتم از سوره حج . شايد اين آيات را در يك فصل جداگانه و مستقل بررسى نماييم .
تمام اين آيات كه بررسى يا اشاره گرديد، درباره امكان معاد مى باشند؛ يعنى((معاد))امرى ممكن و معقول است . اينكه اگر كسى سؤ ال كند كه آيا بدنهايى كه در قيامت خواهد روييد، نظير اين بدنها خواهد بود يا عين آنها؟ پاسخ اين سؤ ال ، در فصل((عينيت انسان در دنيا و آخرت))داده شده است كه اصل انسان روح اوست و روح هم بدون كمترين تغيير، باقى خواهد ماند.
ضرورت و وجوب معاد
گفتيم : قسمت دوم از آيات معاد، همانها هستند كه مى گويند: بايد معاد باشد، و آن حتمى است . والا عدالت و حكمت خداوند مخدوش خواهد بود. چون خدشه و اشكال در عدالت و حكمت خداوند محال است ، بنابراين اين وقوع قيامت ، حتمى و ضرورى مى باشد. از ابتدا مشيت الهى بر اين قرار گرفته است كه بعد از دنيا، آخرتى باشد. آياتى كه در اين زمينه مى باشند، بسيار است . و ما تنها آياتى را كه راجع به عدل و حكمت خداوند است ، نقل مى كنيم :
1 -((افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لاترجعون)) (9)
يعنى :((آيا گمان كرده ايد كه ما شما را عبث و بيهوده آفريده ايم . و شما به سوى ما باز نمى گرديد؟!
اين آيه شريفه مى فرمايد: اگر رجوع الى الله و معاد نباشد، خلقت انسان عبث و بيهوده خواهد بود.
2 -((و ما خلقنا السماء والارض و ما بينهما باطلا ذلك ظن الدين كفروا فويل للذين كفروا من النار)) (10)
يعنى :((ما آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آن دو مى باشد، باطل و بى هدف نيافريده ايم ، باطل بودن ، گمان كافران است پس واى بر كافران از آتش)).
اين آيه شريفه مى فرمايد: اگر قيامت نباشد، خلقت آسمان و زمين و ديگر اشياء، باطل خواهد بود. آيه اول ، درباره خلقت انسان بود ولى آيه شريفه دوم ، راجع به كائنات است ؛ يعنى در صورت نبودن آخرت ، آفرينش آنها بيهوده است .
3 -((و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما لاعبين ما خلقناهما الا بالحق ولكن اكثرهم لايعلمون ان يوم الفصل ميقاتهم اجمعين)) (11)
يعنى :((آسمانها و زمين و آنچه را كه در ميان آن دو مى باشد، عبث و بى هدف نيافريده ايم . آنها را جز به حق ، نيافريده ايم ، روز فصل و جدايى خوبان از بدان ، ميقات و وعده گاه همه آنان است .))
اين آيات شريفه نيز مى فرمايند: اگر قيامت نباشد، پس خداوند كائنات را بازيچه و بى هدف آفريده است !
4 -((و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما الا بالحق و ان الساعة لاتية فاصح الصفح الجميل)) (12)
يعنى :((ما آسمانها و زمين و آنچه بين آن دو است را جز بحق نيافريده ايم . و يقينا قيامت خواهد آمد پس (از اين منكران ) اغماض كن اغماض خوبى)).
اين آيه شريفه مى فرمايد: خلقت به حق كائنات منوط به آمدن قيامت است و اگر قيامت نباشد خلقت حق نيست بلكه باطل مى باشد.
5 -((و يتفكرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار)) (13)
يعنى :((مؤ منان بعد از تفكر در خلقت آسمانها و زمين ، مى گويند: خدايا! اينها را باطل نيافريده اى تو پاكى از اينكه چيزى به باطل بيافرينى . پس ما را از عذاب آتش نگه دار (يعنى اگر آخرت نبود، خلقت كائنات ، باطل و بيهوده بود)))
نتيجه :
خلاصه اين آيات آن است كه خداوند متعال چيزى را باطل ، بيهوده و بى هدف ، نمى آفريند. و محال است كه كار عبثى انجام دهد. و چون اين زندگى پر از رنج و بلا و دلهره و اضطراب ، نمى تواند هدف خداوند باشد و خداوند براى همين چند روز بلا و مصيبت ، انسان را بيافريند، بنابراين ، بايد آخرت و قيامتى باشد والا كار خداوند از خلقت انسانها، لغو و بيهوده خواهد بود. و چون آسمانها و زمين در رابطه با انسان آفريده شده است ، چنانچه مى فرمايد:
((و هو الذى خلق السموات و الارض فى ستة ايام و كان عرشه على الماء ليبلوكم ايكم احسن عملا...)) (14)
بنابراين ، اگر آخرت نبود، خلقت كائنات نيز باطل و بيهوده مى شد. و اين كار بر خدا محال است . پس بايد آخرتى باشد.
-----------------------------------------
1-  سوره انبياء، آيه 104.
2-  سوره انبيا، آيه 30
3-  سوره روم ، آيه 27.
4-  سوره طه ، آيه 55.
5-  سوره نوح ، آيه 18.
6-  سوره اسراء، آيه 51.
7-  سوره واقعه ، آيه 59 - 62.
8-  سوره ق ، آيه 9 - 11
9-  سوره مؤ منون ، آيه 115.
10-  سوره ص ، آيه 27.
11-  سوره دخان ، آيه 38 - 40.
12-  سوره حجر، آيه 85.
13-  سوره آل عمران ، آيه 191.
14-  سوره هود، آيه 7.
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى