آيه ثقلت موازينه

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

اين آيه شريفه در قرآن مجيد سه بار - با اندك تفاوت - ذكر گرديده است اينكه قبل از بررسى اين آيات شريفه ، به ذكر آنها مى پردازيم :
1 -((والوزن يومئذ الحق فمن ثقلت موازينه فاولئك هم المفلحون و من خفت موازينه فاولئك الذين خسروا انفسهم بما كانوا باياتنا يظلمون)) (1)


يعنى :((روز محشر حقا روز سنجيدن اعمال است پس آنانكه در آن ميزان حق ، وزين و نيكوكار بودند البته رستگار خواهند بود. و آنانكه در آن ميزان سبك وزن بودند (يعنى بى ايمان و بد عمل هستند) آنان كسانى هستند كه چون به آيات و رسل خداوند ستم كرده اند، بر خود در حقيقت زيان رسانيده اند)).
على الظاهر((وزن))اسم است به معناى سنگينى . و((الحق))مصدر است به معناى حق بودن و مطابق دستور خدا بودن . و آن خبر((الوزن))مى باشد؛ يعنى در روز قيامت وزن اعمال همان حق بودن و مطابق دستور خدا بودن آنهاست . كسانى كه ميزانهايشان سنگين باشد، رستگار خواهند بود. و كسانى كه ميزانهايشان سبك باشد، آنها كسانى هستند كه نفس خود رابه ضرر انداخته اند، به علت اينكه به آيات ، ظلم مى كردند.
2 -((فاذا نفخ فى الصور فلا انساب بينهم يومئذ ولايتسائلون فمن ثقلت موازينه فاولئك هم المفلحون و من خفت موازينه فاولئك الذين خسروا انفسهم فى جهنم خالدون)) (2)
يعنى :((چون نفخ صور شود، ديگر نسب و خويشى در ميانشان نماند و كسى از كس ديگر حال نپرسد. پس كسانى كه ميزانهايشان سنگين شود آنها رستگارانند و كسانى كه ميزانهايشان سبك باشد آنها كسانى هستند كه نفس خود را به خسران انداخته اند. و در جهنم جاودانند)).
3 -((فاما من ثقلت موازينه فهو فى عيشة راضية و اما من خفت موازينه فامه هاوية)) (3)
يعنى :((كسانى كه ميزانهايش سنگين باشد، او در يك زندگى پسنديده است و كسى كه ميزانهايش سبك باشد، جايگاهش هاويه و آتش است .))
در توجيه اين آيات شريفه ، نكاتى را يادآور مى شويم :
1 - جمله :((والوزن يومئذ الحق))را دو نوع توجيه كرده اند؛ اول آنكه :((الوزن))اسم است به معناى ثقل و سنگينى و((الحق))مصدر است به معناى حق بودن و مطابق دستور خدا بودن . و اين دو مبتدا و خبر مى باشند؛ يعنى ثقل و سنگينى عمل ، در روز قيامت ، حق بودن مطابق واقع بودن آن است ، مثلا نماز اميرالمؤ منين - عليه السلام - چون تمامش مطابق دستور خداست ، پس همه اش وزن است و تمامش سنگينى است و سعادت آور مى باشد. ولى نماز فلانى هفتاد درصد مطابق دستور خداست ، پس هفتاد درصد ثقل دارد.
دوم آنكه :((وزن))به معناى توزين و سنجيدن است و((الحق))صفت آن مى باشد. و((يومئذ))خبر((الوزن))است ؛ يعنى توزيع حقيقى ، در روز قيامت خواهد بود. نگارنده وجه اول را اختيار مى كنم ، به همين جهت در روايات آمده است كه منظور از((موازين قسط))انبياء و اوصياء مى باشند.
مرحوم صدوق در معانى الاخبار از امام صادق - عليه السلام - نقل كرده كه فرمود:((هم الانبياء و الاوصياء)) (4) و در زيارت اميرالمؤ منين - عليه السلام - آمده است :((السلام ... على ميزان الاعمال))
2 - كليد((ثقلت و خفت))در هر سه آيه ، جمله :((والوزن يومئذ الحق))است . و اگر آن نبود((ثقل و خفت))فهميده نمى شد.پس معنا چنين مى شود: حق بودن عمل ، ثقل و سنگينى آن است . و هر كس ميزانهايش سنگين شد...
3 - دقت در آيات شريفه نشان مى دهد كه در اينجا منظور اعمال خير است . اگر آنها سنگين شدند آن شخص به بهشت مى رود والا خير. بنابراين ، در اين آيات ، نظرى به سيئات و گناهان نيست . و آنها حساب ديگرى دارند. لذا از امام سجاد - صلوات الله عليه - نقل شده است كه فرمود:
((واعلموا عبادالله ان اهل الشرك لاينصب لهم الموازين و لا ينشر لهم الدواوين و انما يحشرون الى جهنم زمرا و انما لاهل الاسلام)) (5)
يعنى :((بدانيد بندگان خدا! براى اهل شرك ، ميزانى برپا نمى شود و دفترهاگشوده نمى گردد بلكه گروه گروه به سوى جهنم مى روند، نصب ميزان و گشودن ديوانها، فقط براى اهل اسلام است)).
چون اعمال خوب كافران به حكم :((فلانقيم لهم يوم القيامة وزنا))حبط شده و اعمال بد نيز، وزن نمى شود. و نيز اعمال بد مؤ منين وزن ندارند چون حق بودن در آنها متصور نيست .
4 -((ثقلت موازينه))شامل مؤ منان خالص و گناهكاران هر دو مى باشد؛ زيرا در هر حال گناهكار، اعمال نيك و اعمال حق نيز دارد. بنابراين ، آنها مصداق((ثقلت موازينه))هستند، و هر چند به مقدار اندك و قليل . و((خفت موازينه))مخصوص كفار است ؛ چون اعمال خير آنها از لحاظ نيت ، مطلقا غير خدايى است . پس وزن و سنگينى ندارند. به عبارت ديگر:((خفت موازينه))مساوى با نبود عمل است ، نه اينكه عمل هست ولى خفيف است .
5 - از اين آيه و آيات ديگر، معلوم مى شود كه اعمال - اعم از خوب و بد - ثقل دارند. چنانكه به طور صريح مى فرمايد:((فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يره)) (6)
ثقل داشتن گناهان ، مطلبى است و توزين مطلب ديگر. كافر به واسطه عملش و به مقدار آن مجازات مى شود. هكذا مسلمان گناهكار در صورتى كه رحمت خدايا شفاعت نصيب او نشود. بلى در ميان عذاب و عمل ، حساب و تناسبى وجود دارد. چنانكه درباره اهل جهنم مى فرمايد:((... جزاء وفاقا)) (7) . و درباره اهل بهشت آمده است :((جزاء من ربك عطاء حسابا)) (8)
6 - در سوره انبيا آمده است :((ونضع الموازين القسط ليوم القيامة فلا تظلم نفس شيئا و ان كان مثقال حبة من خردل اتينا بها و كفى بنا حاسبين)) (9)
يعنى :((و ما ترازوهاى عدل را براى روز قيامت خواهيم نهاد و ستمى بر هيچ نفسى نخواهد شد. و اگر عملى به قدر دانه خردلى باشد، در حساب آوريم و تنها علم ما از همه حسابگران كفايت خواهد كرد.))
اين آيه شريفه صريح است در اينكه روز قيامت ، ترازوهاى عدالت نصب خواهد شد. اين آيه با آنچه درباره وزن گفته شد، منافاتى ندارد. و بعد از ثبوت وزن و سنگينى اعمال ، ترازوهاى عدالت نصب مى شود؛ يعنى اعمال حق را وزن مى كنند.
اعمال بد نيز به لحاظ اينكه جوهر هستند، ثقل و سنگينى دارند ولى از لحاظ حق بودن ، پوچ و باطل مى باشند، و وزنى كه موجب سعادت باشد ندارند. و آيات((نضع موازين القسط))ممكن است درباره گناهان و راجع به كم و زياد بودن آن باشد، تا تناسب عمل و عقاب ، معلوم شود.
-----------------------------------------
1-  سوره اعراف ، آيه 8 -9
2-  سوره مؤ منون ، آيه 101 - 102.
3-  سوره قارعه ، آيه 6 - 9
4-  معانى الاخبار، ص 32.
5-  روضه كافى ، ص 75
6-  سوره زلزال ، آيه 7 - 8.
7-  سوره نباء، آيه 24.
8-  سوره نباء، آيه 36.
9-  سوره انبياء، آيه 47.
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى