شعور جهنم

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

ظهور عده اى از آيات شريفه اين است كه : جهنم و آتش آخرت ، شعور دارد. و داراى حيات مى باشد. و جهنم اشخاص را مى شناسد و آنان را مى خواند. و با ديدن گناهكاران به غضب در مى آيد و به خداوند مى گويد: اهل مرا زياد گردان . ما ابتدا برخى از آيات را نقل مى كنيم و سپس آنها را بررسى مى نماييم . و سرانجام نظر ديگرى اظهار خواهيم كرد:


((بل كذبوا بالساعة و اعتدنا لمن كذب بالساعة سعيرا اذا راتهم من مكان بعيد سمعوا لها تغيظا و زفيرا)) (1) .
يعنى :((كافران قيامت را تكذيب كردند، براى آنانكه قيامت را تكذيب كنند آتش افروخته آماده كرده ايم چون آتش ، آنها را از دور ببيند، غليظ شديد و صداى صفير آن را مى شنوند)).
راغب در مفردات مى گويد:((غيظ))به معناى خشم شديد و((تغيظ))اظهار غيظ است .((زفير))به معناى صداى جهنم و صفير آن است . فاعل((راءتهم))،((سعير))است به اعتبار جهنم . ظاهر اين آيه شريفه اين است كه آتش جهنم ، گناهكاران را مى بيند. و با ديدن آنها به خشم درمى آيد و فرياد مى كشد. در مجمع البيان از امام صادق - عليه السلام - نقل شده است كه((من مكان بعيد))مسير يك سال است (مسيرة سنة ).
طبرسى در مجمع البيان اين تعبير را به طور تشبيه دانسته و مى فرمايد:((كالتهاب الرجل المغتاظ)). و نيز مى فرمايد: آنها آتش را مى بينند. و اينكه فرموده : آتش آنها را مى بيند؛ چون اين رساتر از اولى است . الميزان نيز نظرش نظر مجمع البيان است . و مى فرمايد: آيه شريفه ، تمثيل حالت آتش نسبت به آنهاست ؛ چون روز قيامت در مقابل آن قرار گيرند، مانند شير، وقتى كه طعمه خودش را ديد، همهمه مى كند. ولى سخن اين دو بزرگوار، خلاف ظهور آيات شريفه است :
((يوم نقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد)) (2) .
يعنى :((ياد آر كه روز قيامت به جهنم مى گوييم : آيا (از كفران ) پر شدى ؟ مى گويد: آيا (دوزخيان ) بيش از اين هم هستند؟)).
ظهور اين آيه نيز در شعور و گفتگوى جهنم است . بعضى ها گفته اند: اين آيه زبان حال است نه زبان قال . به نظر بعضى اين سؤ ال از ماءموران جهنم خواهد بود اگر چه سؤ ال به جهنم نسبت داده شده است .
در الميزان مى فرمايد: بهتر آن است كه آيه حمل بر ظاهر شود؛ زيرا خداوند از سخن گفتن دستها، پاها، پوستها و غير آن خبر داده است . و در سوره فصلت گذشت كه علم و شعور، در همه موجودات سارى است .
در مجمع البيان مى فرمايد: در كلام جهنم ، سه قول هست ؛ اول اينكه : آن به طور تمثيل آمده و جهنم نسبت به وسعت آن مانند سخنگويى است كه مى گويد هنوز پر نشده ام . دوم اينكه : خداوند براى جهنم آلت تكلم خلق مى كند و او جواب مى دهد و اين بعيد نيست ؛ زيرا خداوند دستها و جوارح و پوستها را نيز به سخن مى آورد. سوم اينكه : خطاب به ماءموران جهنم است . و به صورت تقرير، به جهنم خطاب شده است . ولى چنانكه در آيه قبلى گفته شد: اينها خلاف ظاهر است و ظهور آيه در شعور و سخن گفتن جهنم مى باشد:
((كلا انها لظى نزاعة للشوى تدعوا من ادبر و تولى و جمع فاوعى)) (3) .
يعنى :((نه ، آتش جهنم شعله خاص است . پوستهاى سر را بشدت مى سوزاند. مى خواند كسى را كه به حق پشت كرده و از آن اعراض نموده است . و كسى را كه مال دنيا را جمع كرده و در ظرف قرار داده (و به طور غير شرعى ) انباشته است)).
((شواة))به معناى اطراف بدن مثل دست ، پا و سر است و نيز به معناى پوست سر مى باشد. جمع آن((شوى))مى آيد. لفظ((تدعو))كه به معناى خواندن است دلالت بر شعور، حيات و تكلم آتش دارد، كه اعراض كنندگان از حق را به سوى خود مى خواند و مى گويد: به طرف من بياييد.
در مجمع مى فرمايد: گويند: آتش كسى از كفار را ترك نمى كند. گويى آنها را مى خواند. و به قولى خداوند براى آتش ، سخن گفتن را مى آفريند و به قولى : ماءموران جهنم آنها را مى خوانند. همان اقوالى كه در آيه قبلى گذشت . ولى چنانكه گفته شد: ظهور آيه در شعور، حيات و تكلم آتش مى باشد:
((و للذين كفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصير. اذا القوا فيها سمعوا لها شهيقا و هى تفور، تكاد تميز من الغيظ كلما فيها فوج سئلهم خزنتها الم ياءتكم نذير)) (4) .
يعنى :((و بر آنانكه به خداى خود كافر شدند، عذاب جهنم كه بسيار بد منزلگاهى است ، مهياست كه چون به آتش جهنم درافتند فرياد منكرى چون شهيق خران از آن آتش چون ديگ سوزان مى شنوند. و دوزخ از خشم كافران نزديك است شكافته و قطعه قطعه شود و هر فوجى را كه به آتش درافكنند خازنان جهنم به آنها گويند آيا پيغمبرى براى راهنمائى شما نيامد؟.
((تميز))به معناى جدا شدن است ؛ يعنى نزديك است از شدت غضب منفجر و تكه تكه شود. لفظ غيظ - مانند آيات ديگر - دلالت بر شعور و فهم آتش دارد.
تكميل مطلب
در اين دنيا، موجودات به دو قسمت زنده و مرده تقسيم مى شوند. ولى ظاهر آن است كه : در روز قيامت ، حيات به همه موجودات رسيده و همه چيز زنده مى شوند. و لااقل بسيارى از آنچه در اين دنيا مرده اند، در آخرت زنده و باشعور خواهند بود. از جمله جهنم و آتش آن .
از آيه شريفه :((و قالوا لجلودهم لم شهدتم علينا قالوا انطقنا الله الذى انطق كل شى ء)) (5) .
يعنى :((در آن روز گناهكاران به پوستهاى خود گويند: چرا بر عليه ما گواهى داديد؟! گويند: خداوند ما را به سخن درآورده است ؛ خدايى كه همه چيز را به سخن درآورده است)).
معلوم مى شود كه روز قيامت ، تمام اشياء نطق خواهند داشت . و لازمه آن ، شعور، علم و حيات است .
الميزان نيز اين سخن را تاءييد مى كند. ظهور همه آيات در شهادت اعضاو غيره در تكلم معمولى است . اسباب فعلى از قبيل ضبط صوت و غيره روشن كرده است كه در سخن گفتن : زبان ضرورت ندارد. اميد است ديگران اين مطلب را تعقيب كرده و گسترده تر نمايند.
-----------------------------------------
1-  سوره فرقان ، آيه 11 - 12.
2-  سوره ق ، آيه 30.
3-  سوره معارج ، آيه 15 - 18.
4-  سوره ملك ، آيه 6 - 8.
5-  سوره فصلت ، آيه 21.
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى