عينيت انسان در دنيا و آخرت

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

انسان در دنيا تركيبى است از بدن و روح ، نه بدن تنهاست و نه روح تنها. بلكه بدن تواءم با يك روح مستقل است . هنگام مرگ ، روح از بدن خارج مى شود و در دنيا مى ماند و بدن مى پوسد و خاك مى شود. و چون روز قيامت فرا رسيد، خداوند بدن را از خاك مى روياند و روح او را - كه در جهان باقى مانده است - به بدن باز مى گرداند. و انسان همان انسانى مى شود كه در دنيا بود.
پس براى انسان سه مرحله وجود دارد: الف -((مرحله دنيا))كه در آن روح و بدن است . ب -((مرحله برزخ))كه در آن فقط زندگى با روح است و بدن از بين رفته است . ج -((مرحله قيامت))و آن روييدن بدن و سوار شدن روح بر آن است .
پس معاد، نه روحانى تنهاست و نه جسمانى تنها، بلكه هم روحانى و هم جسمانى مى باشد. و عينيت انسان در دنيا و آخرت با بقاى روح مى باشد. و اگر بگوييم : روح نيز مانند بدن از بين مى رود، در اين صورت به هيچ وجه نمى شود گفت : انسان آخرت ، همان انسان دنياست بلكه فقط مى تواند مثل آن باشد؛ زيرا وقتى كه چيزى دو تا باشد، اينها يا مثل هم يا ضد هم و يا نقيض هم مى باشند. و محال است كه عين هم باشند. در اين باره حديثى از امام صادق - صلوات الله عليه - نقل مى كنيم كه يك دريا حقيقت و نور است :
((((فسئل عمن مات فى هذه الداراين تكون روحه ؟ فقال : من مات فهو ما حض للايمان محضا او ما حض للكفر نقلت روحه من هيكله الى مثله فى الصورة وجوزى باعماله الى يوم القيامة فاذا بعث الله من فى القبور انشاء جسمه ورد روحه الى جسده و حشره ليوفيه اعماله)))) (1) .
((راوى از آن حضرت مى پرسد: كسى كه در دنيا مرده روحش در كجا خواهد بود؟ فرمود: كسى كه مى ميرد و داراى ايمان خالص يا كفر خالص است ، روح او از بدنش به هيكلى كه در شكل اوست منتقل مى شود و تا روز قيامت با اعمال خودش مجازات مى شود. و چون روز قيامت خداوند اهل قبور را زنده مى كند، بدن او را به وجود مى آورد و روحش را به جسدش برمى گرداند، تا اعمال او را تمام و كامل به او بدهد)).
قرآن مجيد در اين باره اصرار عجيبى دارد. از يك سو مى گويد: روز قيامت ، بدنها از خاك مى رويند و اين مطلب را نه در يك آيه و دو آيه ، بلكه در آيات متعدد بيان فرموده است . و از سوى ديگر مى گويد: حقيقت شما همان روح است كه توسط ملك الموت و ملائكه تحويل گرفته مى شود؛ مثلا آيه شريفه :((((و نفخ فى الصور فاذا هم من الاجداث الى ربهم ينسلون قالوا يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن و صدق المرسلون)))) (2) .
آيات شريفه صريح مى باشند در اينكه : بدنها از خاك خواهند روييد و انسانها از قبرها خارج خواهند شد((من الاجداث))و((من مرقدنا))معنايى جز آنچه گفته شد، ندارند.
همچنين آيات :((((منها خلقنا كم و فيها نعبدكم و منها نخرجكم تازة اخرى)))) (3) .
((و الله انبتكم من الارض ثم يعيدكم فيها و يخركم اخراجا)) (4) .
اين آيات نيز مانند آيات فوق خارج شدن بدنها را از زمين ، بازگو مى كنند.
بنابراين ، در روييدن ابدان از خاك ، شكى باقى نمى ماند.
((((فتول عنهم يوم الداع الى شى ء نكر خشعا ابصارهم يخرجون من الاجداث كانهم جراد منتشر)))) (5) .
يعنى :((از آنها روى برگردان ، روزى كه ندا كننده به عذاب ناپسندى مى خواند، چشمهايشان سربزير است . از قبرها بيرون مى آيند گويا كه آنها ملخهاى پراكنده هستند)).
((((يوم يخرجون من الاجداث سراعا كانهم الى يوفضون)))) (6)
((((ايحسب الانسان الن نجع عظامة بلى قادرين على ان نسوى بنانه)))) (7)
بنابراين ، قرآن مجيد، خروج انسانها را از قبر ضرورى مى داند. و در آيات بسيارى آمده است كه روييدن آدميان را از قبر، به روييدن درختان و علفها تشبيه كرده است . چنانكه در آيات ذيل مشهود است :
((((و نزلنا من السماء ماء مباركا فانبتنا به جنات وحب الحصيد و النخل باسقات لها طلع نضيد رزقا للعباد و احيينا به بلده ميتا كذلك الخروج)))) (8)
يعنى :((از آسمان آب پربركتى كرديم . و با آن ، باغات و دانه هاى درو شدنى را رويانيديم . و نيز نخلهاى بلند و بالا را رويانيديم كه ميوه هاى آن روى هم چيده شده است اينها رزق براى بندگن است و با آن آب دريار مرده را زنده كرديم خارج شدن شما از قبرها نيز چنين است .))
از سوى ديگر نيز قرآن كريم مى فرمايد: حقيقت انسان همان روح اوست . بدن فقط حكم قالب و ظرف را دارد. و آن روح توسط ملك الموت و ملائكه الله تحويل گرفته مى شود و باقى است تا بار ديگر به بدن برگردد. كفار پوسيده شدن بدن را در نظر گرفته و به معاد اشكال مى كردند و مى گفتند: وقتى كه در زمين پوسيده و به صورت خاك در آمده و گم شديم ، آيا باز در خلقت جديدى خواهيم بود؟!!...((((و قالوا ء اذا ضللنا فى الارض ء انا لفى خلق جديد)))) (9)
قرآن كريم در پاسخ آنها مى فرمايد: شماى حقيقى آن بدن نيست كه پوسيده و به صورت خاك درآمده است ، بلكه شماى حقيقى ، روح شماست كه توسط ملك الموت تحويل گرفته شده است :((((قل يتوفا كم ملك الموت الدى و كل بكم ثم الى ربكم ترجعون)))) (10)
و نيز استقلال روح در فصل((استقلال روح در قرآن))گفته شده است و آيه((((الله يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها...)))) (11) اولين دليلى بر ان مى باشد.
نتيجه مطلب
پس نتيجه همان است كه در ابتدا گفته شد كه انسان تركيبى از بدن روح مى باشد و چون از دنيا رفت بدن مى پوسد ولى روح باقى است . و در اخرت بدن از خاك مى رويد و روح كه در قبضه قدرت خداوند است به بدن وارد مى شود. باز انسان تركيبى از بدن و روح مى گردد. و اماده زيستن در عالم بقا مى شود.
اگر گويند: بدنى كه در قيامت از خاك خواهد روييد، مثل اين بدن خواهد بود نه عين آن و محال است كه عين بدن دنيايى باشد، پس ‍ در اين صورت چگونه مى توان گفت كه انسان آخرت عين انسان دنيايى است ؟!
در پاسخ گوييم : در صورت بقاى روح ، عوض شدن بدن عينيت را از بين نمى برد؛ زيرا شخصيت با روح سات . چنانكه در زندگى دنيا، در هر ده سال به طور يقين تمام سلولهاى بدن عوض مى شود و بدن ديگرى به وجود مى آيد. ولى انسان همان انسان است و تغييرى نمى كند؛ زيرا حقيقت انسان((روح))ان است و اوست كه باقى مى ماند.
-----------------------------------------
1-  تصحيح الاعتقاد / مفيد، ص 39 (باب فى النفوس و الارواح ) نظير اين حديث در احتجاج طبرسى ، ج 2، ص 350 در ضمن احتجاجهاى امام صادق - عليه السلام نقل شده و ما آن را در تفسير احسن الحديث ، ذيل آيه : و ضرب لنا مثلا، آورده ايم .
2-  سوره يس ، آيه 51 و 52.
3-  سوره طه ، آيه 55.
4-  سوره نوح ، آيه 17 و 18.
5-  سوره قمر، آيه 9و10.
6-  سوره معارج آيه 43
7-  سوره قيامت ، آيه 3 و 4
8-  سوره ق ، آيه))- 11
9-  سوره سجده آيه 10
10-  سوره سجده آيه 11
11-  سوره زمر آيه 42
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى