بحثى پيرامون آيه((ليس بظلام للعيد))

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

قرآن مجيد در پنج مورد فرموده است :((((و ان الله بظلام للعبيد))))-((((و ما ربك بظلام للعبيد))))-((((و مان انا بظلام للعبيد))))در اين زمينه دو سوال مطرح است ، اول اينكه : آيا نفى ظلم در رابطه با نيكوكاران است يا در رابطه با بد كاران و كفار؟ دوم اينكه : خداظلام نيست آيا - نعوذ بالله - ظالم است يا اين صيغه مبالغه مفهوم ندارد؟


دقت در آيات شريفه نشان مى دهد كه نفى ظلم در رابطه با نيكوكاران است . و نيز صيغه مبالغه مفهوم ندارد. و در جاى خود واقع شده است . اكنون به بررسى ايات مى پردازيم :
1 -((((من عمل صالحا فلنقسه و من اساء فعليها و ما ربك بظلام للعبيد)))) (1)
يعنى :((هر كس كار نيكى كند و بر نفع خود و هر كس بد كند، بر ضرر خويش است خدا (در روز جزا) هيچ بر بندگان خود ستم نخواهد كرد.))
خداوند نيكوكاران را اجر بدهد و بد كاران را عذاب كند، اين عين عدالت است و اگر چنين نمى كرد بلكه نيكوكاران و بدكار هر دو را به يك چشم مى ديد و بدكار را نيز نعمت مى داد در اين صورت به نيكوكاران ظلم كرده بود. ان هم نه يك ظلم ، بلكه ميلياردها ظلم و ديگر خداوند - نعوذ بالله - جز ظلام نبود.
به عبارت ديگر: كار به اينجا مى كشيد كه نيكوكاران در تمام عمر، نيكوكارى كنند و مطيع فرمان حق باشند و آنگاه در اجر و پاداش با بدكاران فرقى نداشته و همه اهل بهشت باشند!
بعضى از بزرگان فرموده اند: خداوند در ايصال ثواب به نيكوكار در ايصال عقاب به بدكار، ظلم نمى كند. و شى ء را در غير موضع خود نمى گذارد. و اگر اين كار ظلم مى شد نه ظالم . ولى از انصاف نبايد گذشت كه اين سخن به هيچ وجه قابل قبول نيست . چه كسى فكر مى كند كه ايصال ثواب به نيكوكار ظلم است تا خداوند بگوييد: ايصال ثواب ظلم نيست و گرنه خدا ظلام مى شد ولى ظلام نيست !
بايد معناى اين آيه و نظير آن را در آياتى مثل :((((ام نجعل الذين امنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الارض ام نجعل التقين كالفجار)) (2) )). جتسجو كرد كه اگر خداوند در رساندن ثواب ، بدكاران را مانند نيكوكاران ، اهل بهشت مى كرد، در اين صورت حتما به نيكوكاران ظلم كرده و آنها را حمال بى مزد نموده بود. و نيز آيه شريفه ذيل در اين زمينه مورد دقت است كه مى فرمايد:((ام حسب الذين اجترحوا السيات ان نجعلهم كالدين امنوا و عملوا الصالحات سواء محياهم و مماتهم ساء ما يحكمون)) (3) .
يعنى :((امكان ندارد ما اهل گناه را با اهل ايمان يكى قرار بدهيم كه حيات و مماتشان يكى باشد. و گرنه در اين كار، اهل ايمان و عمل ، مظلوم خواهند شد و خداوند چنين كارى را انجام نمى دهد)).
2 -((القيا فى جهنم كل كفار عنيد... قال قرينه ربنا ما اطغينه و لكن فى ظلال بعيد قال لا تخنصنوا الدى و قد اليكم بالوعيد ما يبدل القول لدى و ما انا بظلام للعبيد)) (4) .
يعنى :((به شاهد و سائق گفته مى شود هر كافر لجوج را به جهنم اندازيد؛ شيطانى كه قرين او بود گويد: خدايا! من گمراهش نكردم بلكه خودش گمراه بود خداوند مى فرمايد نزد من اول حجت را بر شما تمام كرده ام . وعده عذاب من عوض نمى شود. و من به بندگانم ظلام نيستم)).
غير معقول بودن اين سخن بر كسى پوشيده نيست .
3 -((و نذيقه يوم القيامة عذاب الحريق ذلك بما قدمت يدك و ان الله ليس بظلام للعبيد)) (5) .
يعنى :((چشاندن عذاب سوزان ، دو علت دارد؛ يكى آنكه اين همان است كه خودت كرده اى ، ديگر اينكه : خداوند به بندگان ظلام نيست)).
و اگر تو را در مقابل كفر و گناهت عذاب نمى كرد، با نيكوكاران يكى مى شد و آن وقت نسبت به آنها ظلام مى شد و گرنه اين معقول نيست ك گفته شود: خدا تو را عذاب مى كند؛ زيرا نسبت به تو ظلام نيست .
4 -((و ذواقوا عذاب الحريق ذلك بما قدمت ايدكم و ان الله ليس ‍ بظلام للعبيد)) (6) .
5 -((و نقول ذوقوا عذاب الحريق ذلك بما قدمت ايدكم و ان الله ليس بظلام للعبيد)) (7) .
تقرير اين دو آيه نيز مانند آيات گذشته است و هيچ مانعى ندارد كه خداوند بفرمايد: عذاب بدكاران براى حفظ عدالت در نيكوكاران است وگرنه آيات((ام نجعل الدين امنوا... ام حسب الدين اجترحوا السيئات ...))قابل پياده شدن نيستند.
-----------------------------------------
1-  سوره فصلت ، ايه 46
2-  سوره ص ، آيه 28.
3-  سوره جاثيه ، آيه 21.
4-  سوره آيه 24 - 29.
5-  سوره حج ، آيه 9- 10.
6-  سوره انفال ، آيه 50 - 51.
7-  سوره آل عمران ، آيه 182.
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى