با ابهّت و دوست داشتنى

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

1 - يكى از توصيفگران وى گفته است : هيچ كس او را نديد جز آن كه‏تحت تأثير ابهّت وى قرار گرفت و هر كس با او رفت و آمد كرد محبّت وى‏را بر دل گرفت. هر گاه دوست يا دشمنش با وى سخن مى‏گفتند، شنيده‏نشد كه در سخن گفتن به آنان گستاخى كند يا سخنى گزاف بگويد.


درباره شمايل آن‏حضرت نيز گفته‏اند : هيچ كس از حسن بن على‏عليه السلام ازنظر خلقت و اخلاق و سيرت و سرورى به رسول خداصلى الله عليه وآله شبيه‏تر نبود.
همچنين در خصوص ويژگيهاى ظاهرى وى گفته‏اند : سيمايش سپيدبود واندكى به سرخى مى‏زد چشمانى سياه و فراخ داشت. گونه‏هايش لاغربود. ريشش انبوه و موهايى مجعّد داشت گردنش گويى تُنگى نقره‏اى بود. هيكلى زيبا داشت و چهارشانه و درشت استخوان بود. چندان اهل مجادله‏و ستيز نبود. قامتى ميانه داشت نه بلند بود و نه كوتاه و چهره‏اى مليح‏داشت و از خوش سيماترين مردمان بود.
2 - امام حسن نزد تمام مردم محبوب بود. دور و نزديك به وى احترام‏مى‏گذاشتند. يكى از مظاهر عمومى محبوبيّت وى آن بود كه بر در سرايش‏در مدينه فرشى برايش مى‏گستردند و آن‏حضرت در همانجا مى‏نشست‏ونيازهاى مردم را برآورده مى‏ساخت و مشكلاتشان را حل مى‏كرد. هركس كه از آنجا مى‏گذشت اندكى درنگ مى‏كرد تا سخن آن‏حضرت رابشنود و چهره‏اش را ببيند و ياد سيماى رسول گرامى اسلام در ذهنش جان‏گيرد. مردم بسيارى گرداگرد امام‏عليه السلام را فرا مى‏گرفتند و راه عبورسواركاران گرفته مى‏شد و چون امام از اين امر آگاه مى‏شد برمى‏خاست تامبادا راه ديگران را بند آورد.
3 - محمّد بن اسحاق درباره وى گويد : هيچ كس پس از رسول‏خداصلى الله عليه وآله‏مانند حسن بن على به قله شرافت نرسيد.
4 - زبير نيز در باره آن‏حضرت مى‏گويد : به خدا زنان از پديد آوردن‏كسى چون حسن بن على ناتوانند.
5 - ابن عبّاس، به منظور نشان دادن تواضع خود، افسار شتران حسن‏وحسين را به دست مى‏گرفت. مردم نيز از مراتب خضوع ابن عبّاس نسبت‏به آن دو به خوبى آگاه بودند. ابن عبّاس عنان شتران آن دو را مى‏گرفت‏وهمچون كسى كه براى اين كار پول مى‏گرفت، شتران آنان را به جلومى‏برد، ابن عبّاس در حقّ امام حسين نيز چنين مى‏كرد. روزى مدرك بن‏زياد وى را در اين حالت ديد. بسيار شگفت زده شد، زيرا مى‏ديد كه استادمفسران تا اين حد به حسين بن على احترام مى‏گذارد. پس به ابن عبّاس‏رو كرد و با تعجّب گفت : تو از اينان پيرترى آنگاه عنان مَركَبِشان رامى‏گيرى؟! ابن عبّاس بر وى نهيب زد و گفت : اى فرو مايه! مگر نمى‏دانى‏كه اينان كيستند؟ اين دو، فرزندان رسول خدايند. آيا اينان همان كسانى‏نيستند كه خداوند به واسطه آنها به من نعمت گرفتن عنان مركبشان راارزانى داشته و در برابرشان فروتنى كنم؟!
6 - پيش از اين نيز گفته شد كه چون آن‏حضرت به عزم گزاردن حج باپاى پياده راهى مكّه مى شد، وقتى مردم وى را مى‏ديدند از مركبهاى خودفرود مى‏آمدند و در كنار آن‏حضرت راه مى‏رفتند و تا وقتى وى راه خود رااز آنان جدا نمى‏كرد، بر مركوبهاى خود سوار نمى‏شدند.
---------------------------------------------
نويسنده : آية الله سيد محمد تقى مدرسى
مترجم : محمد صادق شريعت