نهرهاى بهشت

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

در قرآن مجيد در رابطه با بهشت موعود، به لفظ((((جنات تجرى من تحتها الانهار))))بسيار تكيه شده است . به طورى كه در غالب قريب به تمام مواردى كه كلمه((جنات))آمده بلافاصله((((تجرى من تحتها الانهار))))ذكر شده است ؛ مثلا در قرآن كريم واژه((جنات))69 با ياد شده است كه 57 مورد درباره بهشت موعود است . از سوى ديگر كلمه((((تجرى من تحتها الانهار))))حدود 47 بار آمده است كه چهل مورد آن درباره بهشت آخرت مى باشد.


بنابراين لازم است ببينيم اين انهار چه انهارى هستند كه قرآن اين همه درباره آنها تاءكيد دارد. بيان اين مطلب در سوره محمد - صلى الله عليه و آله - در آيه پانزدهم است كه خداوند مى فرمايد:((((مثل الجنة التى وعد المتقون فيها انهار من ماء غير اسن و انهار من لبن لم يتغير طعمه و انهار من خمر لده للشاربين و انهاز من عسل مصفى و لهم فيها من كل الثمرات و مغفرة من ربهم كمن هو خالد فى النار و سقوا ماء حميما فقطع امعائهم)) (1) ))
اين آيه شريفه ، انهار بهشتى را به چهار قسم تقسيم مى كند؛ اول نهرهايى كه از آب است ولى آبى كه رنگ ، تو و مزه اش تغيير پيدا نمى كند و پيوسته پاك و زلال و گوارا است .
واژه((اسن))(بر وزن شرف عقل ) به معناى تغيير يافتن است . و در لغت آمده است :((((اسن الماء: اى تغير))))بنابراين((غير آسن))به معناى غير متغير است . شايد فرق آب دنيا با آب آخرت تغيرپذير و آب بهشت ، تغيرناپذير است .
دوم : نهرهايى كه از شير است . ولى شيرى كه هزگز طعم آن تغيير نيافته است :
((((و انهاز من لبن لم يتغير طعمه))))آن شير ترش شدن و فاسد شدن ندارد بلكه هميشه در حالى است كه گويى هم اينك دوشيده شده است .
سوم : نهرهايى كه از خمر و از شراب است كه يك پارچه لذت است و جز لذت چيز ديگرى نيست . ناگفته نماند كه : قرآن مجيد، تصريح نموده است كه در بهشت خمر و شراب وجود دارد. ولى قرآن براى خمر بهشت ، سه صفت ذكر مى كند: خمربهشتى مستى ندارد، عقل را از سر انسان نمى برد و سر درد نمى آورد و سردرد نمى آورد و يك پارچه لذت است .
در سوره واقعه آمده است :((((و يطوف عليهم ولدان مخلدون باكواب و اباريق و كاس من معين لا يصدعون و لاينزفون)) (2) ))
يعنى :((... از آن كاس و شراب ، سردرد نمى گيرند و عقل خود را نيز از دست نمى دهند (مست نمى شوند)))
و در جاى ديگر مى فرمايد:((((يطاف عليهم بكاس من معين بيضاء لذة للشاربين لافيها غول و لا هم عنها ينزفون)))) (3)
اهل لغت((غول))را به معناى سردرد، مستى ، مشقت و غيره گرفته اند به قرينه((ينزفون))منظور از آن سردرد است ؛ يعنى آن شراب فقط لذت است ، در آن سردرد نيست و از ان مست نمى شوند. معناى سومى (كه يك پارچه لذت بودن باشد) از دو آيه فوق روشن گرديد.
چهارم : نهرهايى كه از عسل خالص هستند:((((و انهار من عسل مصفى))))يعنى : آنها خالص شده اند از موم و از هر چيزى كه طبع پسند نيست .((((كمن هو خالد فى النار))))جمله اى است كه اول آن حذف شده است ؛((((افمن يدخل الجنة التى هذه صفتها كمن هو خالد فى النار؟))))
در پايان اين بحث ، دو نكته را ياد آورى مى كنيم ؛ اول اينكه : ما تمام معلومات خود را از نظام خلقت ياد گرفته ايم و آن طور كه نظام به وجود آمده است در مسير آن قرار گرفته ايم . ما مى گوييم : تولد مار از مار ماده ، امر طبيعى است ولى روييدن مار از درخت سيب مثلا غير طبيعى است ، ولى اگر از اول مشيت حقتعالى بر آن قرار مى گرفت كه مارها از درخت برويند، اكنون مى گفتيم : بيرون امدن مار از تخم ، خلاف طبيعت است و مار فقط از درخت مى رويد.
بنابراين ، خداوند درياها را از آب به وجود آورده است . اگر از اوئل آنها را از شير مى آفريد، اكنون مى گفتيم : دريا فقط از شير به وجود مى آيد نه از آب . لذا آفريدن آن نهرها در بهشت ، خلاف قدرت خدا نيست و كار محال نمى باشد.
خدايى كه در دنيا اقيانوسها را از آب آفريده است در آخرت نيز از آب ، شير و عسل خواهد آفريد.
دوم اينكه :((مثل))در اول آيه به معناى وصف وصفت است ؛ يعنى : صفت و حقيقت بهشتى كه به اهل تقوا وعده شده آن است كه در آن نهرهاى چنين و چنان وجود دارد.
-----------------------------------------
1-  سوره محمد (ص ) آيه 15
2-  سوره واقعه آيه 17 - 19
3-  سوره صافات ، آيه 45 - 47
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى