واژه وحى و اقسام آن در قرآن

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

آنچه از مجموع كلمات معلوم مى شود آن است كه :((وحى و ايحاء))به معناى((تفهيم خفى))است . امين الاسلام در ذيل آيه :((((ان هو الا وحى يوحى)))) (1) مى فرمايد:((وحى))القاى معناست در ذهن به طور مخفى ، ولى در اصطلاح تقريبا علم شده است بر آنچه ملك از اسرار الهى به پيامبر القا مى كرد.


و در ذيل آيه :((((ذلك من انباء الغيب نوحيه اليك ...)))) (2) مى فرمايد:((ايحاء))آن است كه معنا را به طور خفى به ديگرى القاء كنى . و نيز به معناى الهام و اشاره و ارسال مى آيد، گويى((او حى الله ؛ يعنى : خدا به پيامبر ملك فرستاد. آنگاه واژه((اوحى))در آيه((((و اوحى فى كل سماء امرها)))) (3) را به القاء مراد معنا كرده است . و شعر عجاج را شاهد آورده است كه مى گويد:
((اوحى لها القرار فاستقرت
و شدها بالسراسيات الثبت))
يعنى :((خداوند قرار گرفتن را به زمين القا كرد، زمين استقرار يافت و آن را با كوههاى ثابت ، و بست و محكم كرد)).
راغب در مفردات مى گويد:((وحى))به معناى اشاره سريع است . و بدين جهت گفته اند:((امر وحى))يعنى كار سريع ، ممكن است با كلام رمزى ، يا صداى بدون حرف يا با اشاره بعضى از اعضاء و يا نوشتن باشد؛ يعنى همه اين معانى مصداق((وحى))مى باشند.
فيومى در مصباح مى گويد:((وحى))به معناى : اشاره ، نوشتن و هر چيزى است كه به ديگرى القا كنى ، تا بداند، به هر طريق كه باشد.((وحى يحيى))و((اوحى يوحى))هر دو به يك معناست . و غالب استعمال آن وحى انبيا و فعل آن دذر قرآن ، از باب افعال آمده است (نقل به اختصار).
ابن اثير در نهايه مى گويد: آن (وحى ) به معناى كتابت ، اشاره ، رسالت ، الهام و كلام خفى مى آيد ناگفته نماند كه - همانطور كه گفته شد - جامع تمام معانى بويژه در استعمالات قرآن مجيد، همان((تفهيم خفى))است . اماكتابت در عين حال كه از مصاديق تفهيم خفى است ، از معانى نادر((وحى))مى باشد و اين معناى جامه ، با همه معانى اى كه گفته شد، سازگار است .
-----------------------------------------
1-  سوره نجم ، آيه))4.
2-  سوره آل عمران ، آيه 44.
3-  سوره آل عمران ، آيه 44.
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى