ديدار چند نفر خارجي از قم

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

از قديم تا كنون از كشورهاي خارجي، جهان گرداني به اين شهر آمده، و از نزديك اوضاع شهر را از نظر تاريخي و مذهبي و اجتماعي تحت مطالعه قرار داده اند از جمله خارجيان كه به اين شهر آمده و مطالبي را راجع به اين سرزمين به رشته تحرير درآورده اند:
1ـ جياروفوباربارو
2ـ امبروجيوكونتاريني
اين دو نفر از مردم"ونيز" بودند و در سال 1474ميلادي برابر 853 هجري وارد اين شهر شده و چند روزي در آن به سربرده اند،"باربارو" در يادداشت هاي خود مي نويسد:"قم شهري است محصور به ديوار و در بناهاي آن آثار هنري زيادي ديده نمي شود." نامبرده سپس به باغ هاي ميوه قم اشاره كرده است.
"كونتاريني" مي نويسد:"در اين شهر همه چيز به حد وفور يافت مي شود و بازارهاي خوب و متعدد دارد، همان طور كه انتظار مي رفت، مردم اين شهر قديمي، مدافعين مذهب تشيع را دوست داشته و به آنان ياري مي كردند." به همين لحاظ بود هنگامي كه شاه اسماعيل صفوي(از مدافعان مشهور تشيع) در اوايل قرن 16 ميلادي به اين شهر آمد از وي استقبال گرم و شايسته اي به عمل آوردند. ولي شهرت واقعي اين شهر از نقطه نظر زيارتگاه و سرازير شدن انبوه زائران به اين شهر از آغاز سلطنت شاه عباس بزرگ شروع شد."
3ـ "جان كارترايت انگليسي" در سال 1600 ميلادي از قم ديدن كرده است، طي يادداشت هاي خود مي نويسد:"بر اثر ويراني هايي كه تيمور لنگ به جاي نهاده است اين شهر زيبا تقريباً به نصف مساحت واقعي خود تقليل يافته است".
4ـ "دون گارسيا" سفير اسپانيا در دربارشاه عباس اول در سال 1618 ميلادي از قم ديدن كرده و مي نويسد:"كمتر اتفاق مي افتاد كه در ميان آن همه مردمي كه در كوچه و خيابان قم رفت و آمد مي كنند زني را مشاهده كرد!"
5ـ "توماس هربرت" يك قرن بعد، از قم ديدن كرد، وي مي نويسد: تعداد خانه هاي اين شهر بيش از دو هزار است كه قسمت اعظم آن ها خوب ساخته شده و خوب مفروش گشته و شكل و فرم خوب دارد....
كوچه ها و خيابان ها پهن و بازار آن زيبا هستند، شهر قم اينك مانند بسياري از شهرهاي آسيايي فاقد ديوار است و مساجد زيبا و جالب بود.
6ـ‌"شاردن" كه در عصر قاجاريه به قم سفر كرده از آن به نام يك شهر بزرگ ياد مي كند و مي نويسد:"اين شهر در حدود پانزده هزار خانه دارد، فتح علي شاه قاجار پس از تاج گذاري، طبق وعده اي كه در مورد بسط و آباداني قم داده بود، كاشي هاي گنبد حضرت فاطمه(عليه السلام) را برداشته و به جاي آن ورقه اي از طلا برروي گنبد نصب كرده كه هنوز بر تارك اين شهر مي درخشد.(1)
چرا قم را"قم" گفتند؟
علل مختلفي براي وجه نام گذاري اين شهر به"قم" ذكر كرده اند، ما در اينجا به طور اختصار هر يك از آنها را خاطرنشان مي كنيم و قضاوت آنها با خود شما:
1ـ كلمه"قم" معرب"كومه" است، با اين توضيح: كه اين سرزمين پيش از آنكه به صورت شهر درآيد، داراي گودال هاي پر آبي بود، چوپانان گوسفندان خود را براي آشاميدن آب و چريدن در سبزه زارهاي اطراف آن گودال ها مي برده اند. به تدريج چوپانان به خاطر توقف طولاني در آن سرزمين مسكن هاي موقتي كه به فارسي به آن"كومه" مي گويند، ساختند، اين كومه ها كم كم زياد شد و به صورت قريه اي درآمد، رفته رفته به صورت شهر درآمد و به نام همان كومه(يا كوم) براي آن باقي ماند.
پس از ظهور اسلام و نفوذ زبان و ادبيات عرب و ايران در يكديگر، بسياري از كلمات فارسي تغيير شكل داد و از جمله"كوم" مبدل به"قم" گرديد، همانطور كه كرمانشاهان"قرميسين" خوانده شد.(2)
2ـ رسول اكرم در شب معراج، مشاهده كرد كه ابليس در اين سرزمين نشسته است فرمود:"قُم يا مُلعْون؛ برخيز(و از اينجا برو) اي ملعون." از اين رو اسم اين سرزمين را"قم" نهادند(3).
دراين معنا شاعر نيكو سروده است:
به ابليس گفتا شه دين كه قم
از اين بقعه ملعون تو مي باش گم
به قم گفتن سيدالمرسلين
مسمي به قم گشت اين سرزمين
3ـ‌ نيز روايت شده رسول خدا(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) فرمود:"در شب معراج به بقعه اي در سرزمين جبل نظر كردم، كه از نظر رنگ زيباتر از زعفران و از نظر بوي، خوش بوتر از مشك بود،‌و شخص پيري در آن نشسته و بر سرش بْرنسي(كلاه دراز) بود گفتم: اي جبرئيل اين بقعه چيست؟ عرض كرد: اين بقعه اي است كه شيعيان علي(عليه السلام) در آن به گرد هم مي آيند، گفتم: اين شخص كيست؟! گفت:‌ابليس است، گفتم او از آنها چه مي خواهد؟!
گفت: مي خواهد آنان را از ولايت و دوستي علي(عليه السلام) منع كند و به سوي فسق و فساد سوق دهد، گفتم: مرا بر زمين فرود آر، از برق تندتر بر زمين آمديم، نزد ا و آمده و گفتم"قم يا ملعون...؛ برخيز اي دور افتاده از رحمت خدا، با طايفه مرجئه دشمنان آنها در زن و مالشان شركت كن، چه آنكه اهل قم شيعيان من و شيعيان وصي من علي بن ابيطالب(عليه السلام) مي باشند."(4)از اين رو به اين سرزمين"قم" گفتند.
نور محمدي چو به معراج در رسيد
ابليس را به بقعه قم با سپاه ديد
زد بانك احمدي كه بشو دور اي پليد
اين سرزمين بهشت، نه جاي تو و مريد
اُخْرج تو اي لعين و پليد و تباهكار
4ـ امام هادي(عليه السلام) فرمود: قم را از آن جهت قم گفتند، چون كشتي حضرت نوح در آن طوفان معروف در اين زمين ايستاد و اين سرزمين قسمتي از بيت المقدس است.(5)
5ـ امام صادق(عليه السلام) فرمود: قم را"قم" گفتند چون اهل قم با قائم آل محمد(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) امام زمان(عج) قيام مي كنند و به نصرت و پشتيباني آن حضرت مي روند.(6)
6ـ‌ بعضي گويند به واسطه رودخانه و مسيله و درياچه و گودال هاي فراوان پر آبي كه در اطراف قم ديده مي شوند و عرب به جايي كه پرآب باشد قمقمه مي گويند از اين رو با حذف زوايد اين سرزمين را"قم" گفته اند.
7ـ يكي از وجوه نام گذاري قم را چنين گفته اند، قبلاً اسم قريه هاي قم، كُمندان بود، سپس بعضي از حروف كمندان را انداختند و آنگاه"كم" را معرب و مبدل به"قم" كردند.(7)
بايد توجه داشت كه مشهورترين نام اين سرزمين كه تاكنون به همين نام گفته مي شود"قم" است كه بيان شد.
ولي اين سرزمين اسم هاي ديگري هم دارد كه آنها را صاحب انوار المشعشين در اين كتاب، ج 1، ص 96 با استفاده از روايات، نام برده و مي گويد: زيادي اسم دلالت بر افزايش شرافت كند... و آن نام ها از اين قرار است:
زهرا، ارض جبل، قطعه من بيت المقدس، مطهره، مقدسه، مجمع انصار القائم، حرم اهل البيت، حجه‏ٌ علي البلاد، بحر، مأوي للفاطميين، استراحتگاه مؤمن، آشيانه آل محمد، معدناً للشيعه، كوفه صغيره، مأوي لشيعه آل محمد، معدناً للعلم و الفضل، مختار البلاد، مقصم الجبارين، مذاب الجبارين، بلد الائمه، ‌بلد شيعه الائمه، امان للخائفين، مفزع للمؤمنين، مفرللهاربين، المدفوع عنها البلاء، المرفوع عنها البلاء، المفتوح اليه باب الجنه، بلد الامين، مرفوف الملائكه، خاك فرج، محروس الملائكه، مزين‏ٌ بالعرب.(8)
---------------------------------------------------
(1) ـ اقتباس از نقشه قم، نشريه شهرداري، ستون اول.
(2) ـ قم را بشناسيد، ص 36.
(3) ـ انوار المشعشين، ج 1، ص 97.
(4) ـ انوار المشعشين، ج 1، ص 97 ، قريب به اين روايت روايت ديگري در سفينه البحار ج 2،‌ص 455، و بحارالانوار، ج 60،‌ص 207 آمده است.
(5) ـ سفينه البحار(قمم)؛ بحار ج 60، ص 213.
(6) ـ بحار، ج 60،‌ص 216.
(7) ـ معجم البلدان، ج 4،‌ص 397،‌حضرت آيت الله العظمي نجفي مرعشي رحمه الله فرمود به نظر من اصح وجوه همين است كه قم معرب"كم" است و الا هم در كنار كوچه رهبر قم، نهري به نام نهر كمندان معروف است.
(8) ـ اين نام ها از لابلاي اخباري است كه در فضيلت قم از امام معصوم(عليه السلام) وارد شده حضرت آيت الله العظمي نجفي مرعشي(عليه السلام) مي فرمود: يكي از اسم هاي معروف قم"جنه البلاد" بوده است، و نيز اسم ديگر آن كه اكنون نيز معروف است"در بهشت" مي باشد و چون مجاور حضرت علي بن جعفر(عليه السلام) دروازه مهم شهر بوده به همين مناسبت آنجا معروف به دربهشت شده است و گرنه يكي از نام هاي خود قم"دربهشت"(باب الجنه) است.
شرح بيشتر در مورد علت نام گذاري به قم را در كتاب"گنجينه آثار قم"،‌ج 1،‌از صفحه 77 تا 88 بخوانيد.
------------------------------------
محمد محمدي اشتهاردي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page