زندگي نامه حضرت معصومه (سلام الله عليها)

(زمان خواندن: 13 - 25 دقیقه)

در اين فصل نظر شما را به طور فشرده به زندگي حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) جلب مي كنيم:
پدر بزرگوار حضرت معصومه (سلام الله عليها) امام هفتم شيعيان حضرت موسي بن جعفر(عليه السلام) است كه او را ابوالحسن اول نيز مي گويند، و از القاب مشهور آن حضرت كاظم، باب الحوائج و صالح مي باشد.
آن بزرگوار روز يك شنبه هفتم ماه صفر سال 128 هجري در روستاي ابواء كه بين مكه و مدينه واقع شده، ديده به جهان گشود.
آن حضرت بيش از ساير امامان(عليه السلام) فرزند داشت كه بعضي سي، و برخي شصت فرزند براي او نام برده اند.
عالم بزرگ شيخ مفيد"ره"(وفات يافته سال 413 هـ .ق) مي نويسد: آن بزرگوار سي و هفت فرزند از همسران متعدد داشت كه نام هاي آنها به اين ترتيب بود:
1ـ پسران:
1ـ حضرت علي بن موسي الرضا 2ـ ابراهيم 3ـ عباس 4ـ قاسم 5ـ اسماعيل 6ـ جعفر 7ـ هارون 8ـ حسن 9ـ احمد 10ـ ‌محمد 11ـ حمزه 12ـ عبدالله 13ـ اسحق 14ـ عبيدالله 15ـ زيد 16ـ حسن 17ـ فضل 18ـ حسين 19ـ سليمان.
2ـ دختران:
1ـ فاطمه كبري 2ـ فاطمه صغري(1)3ـ رقيه 4ـ حكيمه 5ـ ام ابيها 6ـ رقيه صغري 7ـ ام جعفر 8ـ لبابه 9ـ زينب 10ـ خديجه 11ـ عليه 12ـ آمنه 13ـ حسنه 14ـ برْيهه 15ـ عايشه 16ـ ام سلطمه 17ـ ميمونه 18ـ‌ام كلثوم
آن بزرگوار در سال 148 هجري قمري زمان خلافت منصور به امامت رسيد و در زمان خلافت مهدي عباسي و هادي عباسي نيز امام بود، وقتي كه هارون الرشدي به خلافت رسيد پس از پانزده سال، در زندان بغداد شهيد شد.
مشهور بين تاريخ نويسان آن است كه آن بزرگوار در روز 25 رجب سال 183 هجري از دنيا رفت.(2)
هارون الرشيد آن بزرگوار را در سال 179 هجري قمري در مدينه دستگير كرده و به طرف عراق آورد و از آن وقت تا آخر عمر در زندان به سر مي برد.
مادر حضرت معصومه (سلام الله عليها)
آن طور كه از شواهد و قرائن و بعضي از روايات(3)استفاده مي شود، مادر حضرت معصومه (سلام الله عليها) همان مادر امام رضا(عليه السلام) است براي مادر حضرت رضا(عليه السلام) نام هاي متعددي ذكر كرده اند، مانند: خيزران، ام البنين، نجمه و... روايت شده پس از آنكه حضرت رضا(عليه السلام) از او متولد شد، به او"طاهره" گفتند.(4)
روز ولادت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها)
مطابق پاره اي از مدارك، حضرت معصومه (سلام الله عليها) در روز اول ماه ذيقعده سال 173 هجري قمري، در مدينه چشم به جهان گشود.
محدث گرانقدر مرحوم آيت الله شيخ علي نمازي(وفات يافته در دوم ذيحجه سال 1405 هـ . ق كه مرقدش در يكي از حجره هاي صحن رضوي در كنار بارگاه ملكوتي امام رضا(عليه السلام) قرار دارد) در كتاب پربار مستدرك سفينه البحار(كه ده جلد است) در جلد هشتم چنين مي نويسد:
"فاطِمَهُ الْمَعْصومَهُ الْمَوْلُودَهُ فِي غُرَهِ ذِي الْقَعْدَهِ سَنَهَ 173؛
فاطمه معصومه (سلام الله عليها) در آغاز ماه ذيقعده سال 173، ديده به جهان گشود."(5)
مرحوم فيض در كتاب انجم فروزان و گنجينه آثار قم از كتاب لواقح الانوار في طبقات الاخيار(تأليف عبدالوهاب شعراني شافعي وفات يافته در سال 937 هـ .ق) و كتاب نزهه الابرار في نسب اولاد الائمه الاطهار(تأليف سيد موسي برزنجي شافعي مدني) چنين نقل مي كند:
"وِلادَهُ فاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَي بنِ جَعْفَرٍ، فِي مَدِينَهِ الْمُنَوَرَهِ غُرَه ذِي الْقَعْدَهِ الْحرامِ، سَنَه ثَلاثَ وَ ثَمانينَ وَمأَهَ بَعْدَ الهِجْرَهِ النَبَويَهِ، وَتُوُفِيَتْ فِي الْعاشِرِ مِنْ رَبيعِ الثانِي فِي سَنَهِ اِحْدي وَمَأَتَينِ في بَلْدَهِ قُمْ؛
حضرت فاطمه(معصومه) دختر امام كاظم(عليه السلام) در مدينه منوره، در آغاز ماه ذيقعده سال 183 هـ . ق ديده به جهان گشود، و در دهم ماه ربيع الثاني سال 201 در قم وفات يافت."(6)
مدارك ديگري نيز در مورد روز ولادت آن حضرت(در آغاز ذيقعده) در دسترس است مانند:
1ـ عوالم العلوم، تأليف علامه بحراني، ج 21، ص 328.
2ـ حياه الست، تأليف شيخ مهدي منصوري، ص 10.
3ـ فاطمه بنت الامام موسي الكاظم، تأليف دكتر محمدهاي اميني(فرزند علامه اميني صاحب الغدير) ص 21 و 5.
4ـ زندگاني حضرت موسي بن جعفر، تأليف عمادزاده، ج 2،‌ص 375.
بررسي و شرح كوتاه:
در بعضي از مدارك فوق، سال 183 ذكر شده، كه صحيح چنان كه در مستدرك سفينه آمده 173 است، زيرا با توجه به اين كه امام كاظم(عليه السلام) در 25 رجب سال 183 هـ .ق در زندان هارون در بغداد به شهادت رسيد، و كمترين مدت زندانش، چهار سال بود، در اين مدت از خانواده اش كه در مدينه ساكن بودند، دور بود، بنابراين ممكن نيست ولادت حضرت معصومه (سلام الله عليها) در سال 183 رخ داده باشد، و ظاهراً در اين شماره اشتباه شده و به جاي 173،183 نوشته شده است.
از اين رو محقق كاوشگر، مرحوم عمادزاده اصفهاني، بدون ابهام مي نويسد:" حضرت معصومه (سلام الله عليها) در مدينه در ماه ذيقعده سال 173 متول شد، و در ربيع الثاني سال 201(در قم) ديده از جهان فرو بست."(7)
بنابراين بايد پرونده اين مطلب را در همين جا بست، و از باب تسامح در ادله سنن، تاريخ ولادت حضرت معصومه (سلام الله عليها) را همان آغاز ذيقعده سال 173 هـ .ق اعلام كرد، چنان كه اخيراً آستانه مقدسه قم همين اعلام را نموده است، به اميد آنكه با توجه به ولادت با سعادت حضرت رضا(عليه السلام) كه در روز 11 ذيقعده سال 148 در مدينه رخ داد، اين ده روز بين روز ولادت حضرت معصومه (سلام الله عليها) و روز ولادت امام رضا(عليه السلام) را به عنوان دهه نور ياد نموده و از آن دو بزرگوار ياد كرد، و خاطره سازنده و پربار زندگي درخشان آنها را تجديد نمود.
شادي و سرور ولادت
آغاز ماه ذيقعده براي حضرت رضا(عليه السلام) و دودمان نبوت، پيام آور شادي مخصوص و پايانه يك انتظار عميق و استثنايي است، زيرا حضرت نجمه(عليه السلام) فرزندي بر حضرت رضا(عليه السلام) نداشت، و مدت ها پس از حضرت رضا(عليه السلام) صاحب فرزندي نشد]زيرا حضرت رضا(عليه السلام) در سال 148 هـ .ق متولد شد، ولي حضرت معصومه (سلام الله عليها) در سال 173، يعني با 25 سال فاصله]
با توجه به اينكه امام صادق(عليه السلام) به ولادت چنين بانويي، بشارت داده بود، بنابراين پس از آنكه حضرت معصومه (سلام الله عليها) ديده به جهان گشود، آن روز براي حضرت نجمه(عليه السلام) و حضرت رضا(عليه السلام) روز شادي و سرور وصف ناپذير و روز مهم از ايام اله بود، چرا كه دختري از آسمان ولايت و امامت، طلوع كرده بود،‌كه قلب ها را جلا و صفا مي داد و چشم ها را روشن مي كرد و كانون مقدس اهل بيت(عليه السلام) را گرم مي نمود.
به راستي توصيف عظمت هلهله و غريو شادي از دودمان رسالت را به خاطر اينكه امام رضا(عليه السلام) داراي خواهر شده كه سال ها قبل در خبرهاي غيبي به وجود او مژده داده شده بود نمي توان ترسيم كرد، چرا كه فروغي از كوثر، و گلي تابناك از گلشن آل محمد، چشم به جهان گشوده بود، و جهان ملوك و معني را صفاي ديگري بخشيده بود.
تاريخ وفات حضرت معصومه (سلام الله عليها)
مدارك متعددي وجود دارد كه حضرت معصومه (سلام الله عليها) در سال 201 هـ .ق در قم، وفات نموده است(8)، چنان كه از كاشي كاري هاي اطراف حرم كه از قرن ها پيش به جاي مانده مرقوم شده است، ولي در مورد روز و ماه وفات آن حضرت، اختلاف است، كه تا سه قول گفته شده است:
1ـ طبق پاره اي از مدارك، دهم ربيع الثاني بوده است.(9)
2ـ مطابق بعضي از مدارك، دوازدهم ربيع الثاني بوده است.(10)
3ـ و بر اساس مدرك ديگر، هشتم شعبان بوده است.(11)
هيچ يك از اين سه قول، آن گونه كه بايد، مورد اطمينان نيست.
ولي همان گونه كه بعضي از بزرگان گفته اند: انصاف اين است كه براي جمع بين دو قول اول و دوم، براي بزرگداشت مقام آن بزرگ بانوي دو عالم جهان، سه روز(10 و 11 و 12 ماه ربيع الثاني) را به عنوان سوگواري معصوميه، مراسم سوگواري برقرار كرد، چنان كه در سال هاي اخير مسؤولين و دست اندر كاران آستانه‌ مقدسه حضرت معصومه (سلام الله عليها) همين كار را شروع نموده، و اين سنت خوب به جريان افتاده است، و اين سه روز به عنوان ايام معصوميه، جا افتاده است، به اميد آنكه در اين ايام در آستانه مقدسه قم، و در ساير مساجد و محافل، از آن بانوي باعظمت، تجليل شايان گردد، و خاطره زندگي درخشان آن شفيعه روز جزا، تجديد شود.
از آنچه در بالا خاطر نشان شد نتيجه مي گيريم كه سن حضرت معصومه (سلام الله عليها) هنگام وفات، در حدود 28 سال بوده است(از سال 173 تا 201 هـ .ق) پس اينكه در زبان عوام، آن حضرت به عنوان 18 تا 23 ساله، ‌معروف شده، مدرك و سند محكمي ندارد.
چرا حضرت معصومه (سلام الله عليها) ازدواج نكرده است؟
تقريباً قطعي است كه حضرت معصومه (سلام الله عليها) ازدواج نكرد، در اين صورت اين سؤال پيش مي آيد كه سنت ازدواج مستحب مؤكد اسلامي است، تا آنجا كه رسول اكرم(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) فرمود:
"ما بُنِيَ فِي الْاِسْلامِ بَناءٌ اَحَبَ اِلَي اللهِ عَزَوَجَلَ، وَاَعَزَ مِنَ التَزويجِ؛
در اسلام در پيشگاه خدا بنايي برپا نشده كه محبوب تر و عزيزتر از بناي ازدواج باشد."(12)
نيز فرمود:
"اَلنِكاحُ سُنَتِي، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَتِي فَلَيْسَ مِنِي؛
ازدواج سنت و برنامه‌ من است، پس كسي كه از سنت من دوري كند از من نيست."(13)
در عصر امام باقر(عليه السلام) بانويي به خاطر رياضت و كسب فضيلت، ازدواج نمي كرد، امام باقر(عليه السلام) به او فرمود:"اگر در ترك ازدواج، فضيلتي به دست مي آمد، حضرت فاطمه(عليه السلام) سزاوارتر از تو بود، كه به خاطر كسب فضايل اخلاقي، ازدواج نكند، زيرا هيچ بانويي در كسب كمالات، از فاطمه(عليه السلام) پيشي نگرفته است."(14)
پاسخ:
در پاسخ به اين سؤال دو مطلب گفته شده كه هر كدام، يا يكي از آنها، دليل شايسته اي است كه موجب ترك ازدواج حضرت معصومه (سلام الله عليها) شده است:
1ـ دختران امام كاظم(عليه السلام) به ويژه حضرت معصومه (سلام الله عليها) در سطحي از كمالات بودند كه براي خود كفو و همسر مناسبي نيافتند، تا با او ازدواج كنند، امام كاظم(عليه السلام) به آنها سفارش كرده بود كه با رأي و مشورت برادرشان حضرت رضا(عليه السلام) ازدواج كنند(15)اين سفارش و قرائن ديگر بيانگر اين است، كه بايد براي آنها همسر مناسبي باشد. با توجه به اينكه در مورد حضرت زهرا(عليه السلام)، نمي آفريد، در سراسر زمين از حضرت آدم گرفته تا هر انساني بعد از او، همسر و همتاي مناسبي براي فاطمه(عليه السلام) پيدا نمي شد."(16)
2ـ ترس و وحشت حكومت پر از خفقان و اختناق هارون، به گونه اي بود كه كسي جرأت نمي كرد با دختران امام كاظم(عليه السلام) ازدواج نمايد و داماد آن حضرت شود، زيرا دامادي آن حضرت، از نظر دستگاه طاغوتي هارون، موجب خطر شديد براي آن داماد مي شد، به اين ترتيب، حضرت معصومه (سلام الله عليها) و بعضي از خواهرانش، از ازدواج صرف نظر كردند.
در ضمن نبايد اين مطلب را از نظر دور داشت كه امام كاظم(عليه السلام) در زندان به سر مي برد، و اطلاع امام رضا(عليه السلام) از آينده(در مورد شهادت پدر، و هجرت اجباري او به خراسان) شايد دليل ديگري براي ترك ازدواج حضرت معصومه (سلام الله عليها) باشد.
و اين نيز از مصائب و رنج هاي روزگار نسبت به خاندان نبوت است، كه ستمگران كينه توز، با ايجاد شرايط نامساعد، آن ها را از مواهب زندگي، محروم
هجرت عظيم حضرت معصومه (سلام الله عليها) از حجاز به ايران
مأمون عباسي در سال 200 هجري قمري، با نامه ها و پيام هاي بسيار، حضرت رضا(عليه السلام) را به خراسان دعوت كرد، آن بزرگوار، ناگريز از روي اكراه، اين دعوت را پذيرفت و با كارواني كه مأمون فرستاده بود، به سوي خراسان آمد.
يك سال بعد(سال 201) حضرت معصومه (سلام الله عليها) به شوق ديدار برادرش حضرت رضا(عليه السلام) عازم خراسان گرديد و با همراهان حركت كردند، ولي حقيقت اين است كه اين حركت، هجرت معني دار و عظيم حضرت معصومه (سلام الله عليها) براي حمايت از ولايت امام علي موسي الرضا(عليه السلام) و تقويت مسأله رهبري بود، كه در ظاهر به صورت سفر براي ديدار برادر عنوان مي شد آن حضرت در اين هجرت به ساوه رسيدند. در مورد آن حضرت معصومه (سلام الله عليها) از ساوه به قم، مطالب مختلفي گفته شده است.
ولي در اين باره بهترين و اصيل ترين مدارك، تاريخ قديم قم است كه در قرن چهارم نگاشته شده و مرحوم علامه مجلسي و محدث قمي و بزرگان از علما به آن اعتماد مي كنند، آنچه كه"حسن بن محمد نويسنده تاريخ قديم قم" به گفته علامه مجلسي در بحارالانوار، و محدث قمي در سفينه البحار(17)در اين باره نظر مي دهد، چنين است:
حضرت رضا(عليه السلام) به دعوت مأمون در سال 200 هجري از مدينه به خراسان آمد، حضرت معصومه (سلام الله عليها) در سال 201 براي ديدار برادر، از مدينه رهسپار خراسان شد(ناگفته پيداست كه در اين سفر دور، گروهي از برادران و خدمتكاران به همراه حضرت معصومه (سلام الله عليها) بوده اند) وقتي كه به ساوه رسيدند، حضرت معصومه (سلام الله عليها) بيمار شد، پرسيد از اين مكان تا قم چقدر راه است؟ عرض كردند: ده فرسخ، به خدمتكار دستور داده كه به جانب قم رهسپار گردند،‌به اين ترتيب به قم آمد و به منزل موسي بن خزرج بن سعد اشعري كه از اصحاب امام رضا(عليه السلام) بود، وارد شد.
امام روايت صحيح تر اين است كه: چون خبر ورود آن بانوي با عظمت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به آل سعد رسيد، همگي به اتفاق به استقبال او رفتند تا او را به قم دعوت كنند، در ميان آنها موسي بن خزرج به كاروان حضرت معصومه (سلام الله عليها) رسيد، زمام شتر آن حضرت را گرفته و به طرف قم آمد و در منزل خود با كمال افتخار از آن بانو پذيريي كرد، ولي پس از 16 يا 17 روز آن بانوي ارجمند، رخت از جهان بربست و پسران سعد را در سوگ خود نشانيد.
آري خاطر حضرت معصومه (سلام الله عليها) خيلي آزرده بود، آرزوي ديدار پدر و برادر در دلش ماند، و با دنيايي از ‎غم و اندوه با اين جهان وداع گفت.
در اين چند روزي كه حضرت معصومه (سلام الله عليها) در قم بود از فراق برادر مي گريست ومحزون و غمگين بود، در سراي موسي بن خزرج عبادتگاهي داشت كه هنوز باقي است و هم اكنون آن مكان شريف با بنايي مجلل و جالب مشخص است، داراي حجره هايي است كه در آن طلاب علوم ديني هستند، و در جنب آن، مسجد با شكوهي ساخته اند.
اينك آنجا به نام مدرسه ستيه(18)در محله ميدان مير قم، معروف مي باشد.(19)
ماجراي ورود حضرت معصومه (سلام الله عليها) به قم در روايات ديگر
امام كاظم(عليه السلام) وقتي كه زنداني شد، به فرزندش امام رضا(عليه السلام) وصيت كرد تا سرپرستي دخترانش(كه خواهران حضرت رضا(عليه السلام) باشند) را عهده دار گردد، و به آنها سفارش كرد، كه در همه امور از برادرشان حضرت رضا(عليه السلام) اطاعت كنند. حضرت معصومه (سلام الله عليها) هنگام شهادت پدر(كه در سال 183 هـ . ق رخ داد) ده سال داشت و بخش مهمي از دوران كودكيش را با روزگار تلخ فراق پدر(كه در زندان به سر مي برد) گذراند.
حضرت معصومه (سلام الله عليها) در پناه برادرش زندگي مي كرد، زيرا پدرش در زندان بود، هنگامي كه يگانه برادر و پناهگاهش از روي اكراه به خراسان رفت، يك سال در مدينه بودن برادر بزگي كرد، ولي كاسه صبرش لبريز شد، تصميم گرفت به خاطر ديدار برادر، سفر دور و دراز بين مدينه و خراسان را بپيمايد، سرانجام همراه كارواني از بستگانش، مدينه را به قصد خراسان ترك ركد، و با يك جهان اشتياق و اميد، بلكه پس از يك سال دوري برادر و سرپرستش، به فيض زيارت او نايل گردد، ولي در ساوه بيمار گرديد....
بعضي علت بيماري آن حضرت را چنين نوشته اند: مردم ساوه در آن عصر از دشمنان سرسخت خاندان نبوت بودند، از اين رو وقتي كه موكب حضرت معصومه و همراهانش به ساوه رسيد، به آن حمله كردند و جنگ سختي درگرفت، برادران و برادرزادگان حضرت معصومه دراين جنگ به شهادت رسيدند، حضرت معصومه همچون عمه اش زينب(عليه السلام) وقتي كه بدن هاي پاره پاره آنها را كه 23 تن بودند ديد، به شدت غمگين گشته و بر اثر آن بيمار شد(20)و سپس روانه قم گرديد، و در قم بيماري او ادامه يافت و پس از 16 يا 17 روز رحلت كرد.
و در روايت ديگر آمده: هارون بن موسي بن جعفر(عليه السلام) همراه 23 نفر از بستگانش كه يكي از آنها خواهرش حضرت معصومه (سلام الله عليها) بود، در يك كارواني وارد ساوه شدند، دشمنان اهلبيت(عليه السلام) به هارون كه در حال غذا خوردن بود، حمله كردند و او را به شهادت رساندند و افراد ديگر كاروان را مجروح و پراكنده ساختند.
نقل شده: در غذاي حضرت معصومه (سلام الله عليها) زهر ريختند(21)و آن بانوي گرامي، مسموم گشته و بستري شد، و طولي نكشيد كه در قم به شهادت رسيد.
مطابق نقل بعضي، مسموم نمودن آن حضرت توسط زني در ساوه انجام شد.(22)
داغ پر سوز فراق
نظر به اينكه اين ماجرا در سال 201 هجري قمري، حدود دو سال قبل از شهادت حضرت رضا(عليه السلام) رخ داده است(زيرا امام رضا(عليه السلام) در سال 203 شهيد شد) اين نيز از مصائب ديگر حضرت رضا(عليه السلام) است، مصيبتي جان سوز، كه خواهر مهربانش در نيمه راه وصال، مظلومانه و غريبانه به شهادت رسيد، و ديدار و ملاقات، به فراق و جدايي، تبديل گرديد و داغ جان سوز شهادت حضرت معصومه (سلام الله عليها) قلب مبارك حضرت رضا(عليه السلام) را جريحه دار كرده و حضرت معصومه (سلام الله عليها) نيز بادلي پر از سوز فراق و اميد ديدار برادر، و با چشمي گريان از دوري برادر شهيد شده است، شاعر معاصر آقاي"حسان" در اين راستا گويد:
از مدينه به قصد خطه طوس
رهروي خسته پاست معصومه
تا زيارت كند برادر خويش
فكر و ذكر دعاست معصومه
روز و شب عاشقي بيابان گرد
خواهري با وفاست معصومه(23)
قطعاً حضرت رضا(عليه السلام) نيز هنگام شهادت، همان گونه كه از يگانه فرزندش حضرت جواد(عليه السلام) ياد كرده، از خواهر مهربانش، حضرت معصومه (سلام الله عليها) نيز ياد كرده كه شاعر از زبان آن حضرت مي گويد:
مردم به غريبي و عيالم به سرم نيست
صد حيف كه من صورت مصعومه نديدم
افسوس از آن حسرت ديدار كه دلم را
صد چاك زد و چهره محبوب نديدم
مرحوم محقق دانشمند آقاي قَرُني در اين راستا چنين سروده است:
زبس انتظار كشيدم سفيد شد مويم
جريحه دار شد از اشك ديده گان رويم
به انتظار پدر، روز و شب به سر مي بردم
ولي دريغ نشد تا گل رخش بويم
سپس به هجر برادر، فلك دچارم كرد
گشود باب فراق دگر زكين سويم
خزان بگشت گلستان و گل زدستم رفت
به حيرتم كه گل گم شده كجا جويم
مدينه تا به خراسان هزار فرسنگ است
ره وصال برادر، به صد شعف پويم
كه شايد آنكه ببينم دوباره رخسارش
به نزد يوسف گم گشته راز دل گويم(24)
ماجراي دفن جنازه حضرت معصومه (سلام الله عليها)
زميني كه آستانه حضرت معصومه (سلام الله عليها) در آن واقع است، با بلان نام داشته، و اين زمين پيش از آنكه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنايي نداشته است، فقط ملكي از ملك هاي موسي بن خزرج بوده است، اين زمين را موسي بن خزرج كه هم مهمان دار حضرت معصومه (سلام الله عليها) بود و هم در عصر خويش رئيس و محترم بود، براي دفن آن حضرت معين كرد.
آل سعد در اين سرزمين سردابي حفر كردند تا آن را مقبره حضرت معصومه (سلام الله عليها) قرار دهند، پس از آنكه جنازه مطهر آن بي بي بزرگوار را غسل داده و كفن نمودند،‌آن را به آن سرزمين آوردند، در اين وقت ميان آل سعد گفتگو شد كه چه كسي داخل قبر شده، و جنازه را در سرداب به خاك بسپارد، سرانجام اتفاق كردند كه شخصي به نام قادر كه پيرمرد پرهيزكار و صالح و سيد بود داخل قبر شود آن گوهر پاك را دفن كند.
چون به سراغ آن مرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقاب دار پيدا شدند، همين كه به نزديك رسيدند، از مركب خود پياده شدند و بر جنازه حضرت معصومه (سلام الله عليها) نماز گزاردند، سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن كردند، آن گاه بيرون آمده و رفتند، و كسي نفهميد كه آنها چه كسي بودند.
آنگاه موسي بن خزرج سقف و سايباني از بوريا بر سر قبر برافراخت تاهنگامي كه حضرت زينب دختر امام نهم(عليه السلام) وارد قم گرديد و قبه اي بر آن مرقد مطهر بنا كرد.(25)
بعد از مدتي ام محمد دختر موسي پسر امام جواد(عليه السلام) وفات كرد، جنازه او را در كنار مرقد حضرت معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپردند.
مدتي بعد، ميمونه خواهر ام محمد وفات كرد، او را نيز در كنار مرقد حضرت معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپردند و قبه اي جداگانه بر روي قبر آن دو بانو، بنا نمودند سپس بْريهيه دختر موسي بن امام جواد(عليه السلام) وفات نمود، او را نيز در آنجا به خاك سپردند.(26)
مرحوم محدث قمي، غير از بانوان فوق، از بانوان ديگر نيز نام برده كه در كنار مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) مدفون هستند، مانند: زينب دختر امام جواد(عليه السلام)، ام اسحاق كنيز محمد بن موسي مبرقع(عليه السلام)، و ام حبيب كنيز محمد بن احمد بن موسي مبرقع(عليه السلام).(27)
بنابراين در مجموع شش تن از امامزادگان، و منسوبين به امامان(عليه السلام) در كنار مرقد مطهر حضرت معصومه دفن شده اند.(28)از اين رو شايسته است آنان كه مرقد شريف حضرت معصومه (سلام الله عليها) را زيارت مي كنند، از آنها نيز ياد كنند، گرچه با اين جمله كوتاه باشد:
"اَلسَلامُ عَلَيْكُنَ يا بَناتِ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَيْكُنَ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ؛
سلام بر شما اي دختران رسول خدا، سلام و رحمت و بركات خدا به شما باد."
پيكرهاي تر و تازه، پس از هزار و چند سال
از گفتني هاي عجيب و معجزه آسا كه در عصر ناصرالدين شاه(متوفاي 1313 هـ .ق) رخ داده اينكه: مرحوم آيت الله حاج آقا حسيني مجتهد[كوچه حرمي جد پدري حرم پناهي ها و جد مادري اشراقي ها كه قبرش به صورت مرتفع در صحن نو، مقابل قبر مرحوم آيت الله شيخ فيض الله نوري است] نقل كرد: هنگام فرش كردن حضرت مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) با سنگ هاي مرمر، در قسمت پايين پاي حضرت، روزنه اي به سرداب باز شد، ضروري به نظر رسيد كه افرادي انتخاب شوند و داخل سرداب بروند و وضع آنجا را بررسي كنند كه اگر نياز به تعمير داشت، تعمير نمايند.
دو نفر بانوي صالحه انتخاب شدند، چراغي برداشته داخل سرداب شدند، ديدند قبر مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) در آن سرداب نيست، بلكه آن سرداب در پايين قبر مطهر آن حضرت است، در آن جا سه پيكر مطهر تر و تازه را ديدند كه گويي همان روز، روح از بدنشان جدا شده بود يك تن بانو، و دو تن كنيز و سياه چهره بودند.(29)
از بررسي كتب فهميده مي شود كه آن بانوي ارجمند ميمونه دختر موسي مبرقع بن امام جواد(عليه السلام) بوده، و آن دو كنيز، ام اسحاق و ام حبيب، بوده اند. آري پس از گذشت يازده قرن از وفاتشان، بدن مباركشان، هيچ تغيير نكرده بود، و مصداق اين سخن پيامبر(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) شدند كه فرمود:
"اِنَ اللهَ حَرَمَ لُحُومَنا عَلَي الْاَرْضِ فَلايَطْعُمُ مِنْها شَيْئاً؛
خداوند گوشت هاي ما را بر زمين حرام كرده، هرگز زمين چيزي از گوشت ما را نمي خورد."(30)
---------------------------------------------------
(1) ـ از آنجا كه مطابق نقل سبط بن جوزي در تذكره، حضرت امام كاظم(عليه السلام) داراي چهار فرزند دختر به نام هاي، فاطمه كبري، فاطمة وسطي، فاطمه صغري و فاطمه اُخري بود. (بحار، ج 48،‌ص 317) در اينكه حضرت معصومه كداميك از اينها بوده،‌بعضي ترديد نموده اند، ولي از قرائن عظمت مقام حضرت معصومه (سلام الله عليها) نسبت به ديگران استفاده مي شود، كه او همان فاطمه كبري(عليه السلام) بوده است.
(2) ـ منتهي الآمال، ج 2، ص 121 و 149.
(3) ـ دلائل الامامه طبري شيعه، چاپ منشورات رضي، ص 149.
(4) ـ مناقب آل ابيطالب، ج 4، ص 367.
(5) ـ مستدرك سفينه البحار، ج 8،‌ص 257.
(6) ـ انجم فروزان، ص 58ـ گنجينه آثار قم، ج 1 ص 386ـ آقاي فيض در كتاب گنجينه مدعي است كه حجه الاسلام آقاي شيخ جواد مجهتد،‌در سفر حج، در كتابخانه مدينه طيبه، دو كتاب مذكور(لواقح و نزهه) را با زحمت يافته، و اين مطلب را از آن دو كتاب ديده است(گنجينه آثار قم، ج 1، ص 386).
(7) ـ زندگاني حضرت موسي بن جعفر، عمادزاده، ج 2،‌ص 375.
(8) ـ‌ تاريخ قديم قم، تأليف حسن به محمد بن حسن قمي، ص 213، بحارالانوار، ج 48، ص 290، اعيان الشيعه، ج 8، ص 391، رياحين الشريعه، ج 5،‌ص 32، انوارالمشعشين ج 1، ص 208، منتهي الآمال، ج 2، ص 242، مراقد المعارف، ج 2، ص 163، دايره المعارف شيعه(سيد حسن امين)، ج 3، ص 231، گنجينة دانشمندان، ج 1، ص 14.
(9) ـ‌ وسيله المعصومين، ميرابوطالبم واعظ تبريزي، ص 658، ‌لواقح الانوار، طبق نقل انجم فروزان، ص 58، زندگاني حضرت معصومه، تأليف مهدي منصوري،(متوفي 1146 هـ .ق) ص 37، كريمة اهل بيت، ص 105.
(10) ـ مستدرك سفينه البحار، علامه شيخ علي نمازي، ج 8، ص 257.
(11) ـ رساله العربيه العلويه و اللغه المرويه، تأليف شيخ حر عاملي، طبق نقل كتاب حياه الست، مهدي منصوري، ص 11.
(12) ـ وسايل الشيعه، ج 14،ص‌3.
(13) ـ‌ همان مدرك، ص 7 و 8.
(14) ـ‌ همان مدرك، ص 117 و 118.
(15) ـ اصول كافي، ج 1، ص 317.
(16) ـ‌ اصول كافي، ج 1،‌ص 216.
(17) ـ‌ سفينه البحار،‌ج 2،‌ص 376(فطم)، بحار،‌ج 60، ص 219.
(18) ـ ستي در لغت به نام خانم و بانواست، اين مدرسه را از اين رو كه به بانوي جليل القدر حضرت معصومه (سلام الله عليها) منسوب است ستيه مي گويند، اما اينكه در افواه برخي از عوام افتاده كه در آنجا تنور حضرت بوده، اصلي ندارد و به هيچ وجه درست نيست، و گفتن بيت النور(خانة نور) به خاطر مقدس بودن آن مكان بسيار شايسته است، گويا بعضي در اثر ناآگاهي، به جاي بيت النور بيت التنور گفته اند.
(19) ـ همان مدرك ـ با توجه ب سالروز وفات حضرت معصومه(دهم يا دوازدهم ربيع الثاني سال 201) كه قبلاُ ذكر شده، و 16 روز در قم زيست، نتيجه مي گيريم كه ورود حضرت معصومه (سلام الله عليها) به قم تقريباُ در روز 23 ربيع الاول سال 201 بوده است.
(20) ـ رياض الانساب، ص 160، مطابق نقل كتاب حياه الست، تأليف مرحوم منصوري(متوفي سال 1406) ص 50.
(21) ـ الحياه السياسه للامام رضا، تأليف جعفر مرتضي عاملي، ص 428 قيام سادات علوي، ص 161 و 168.
(22) ـ وسيله المعصومين، تأليف ميرزا ابوطالب بيوك، ص 68.
(23) ـ‌ اين اشعار در آغاز كتاب ذكر شد.
(24) ـ منهاج الدموع، ص 440.
(25) ـ بحار، ج 60، ص 219ـ بعضي احتمال داده اند كه آن دو نقاب دار حضرت رضا(عليه السلام) و امام جواد(عليه السلام) بوده اند.
(26) ـ همان مدرك، ص 229 و 220.
(27) ـ منتهي الآمال، ج 2، ص 162. و در كتاب تاريخ قديم قم، صفحه 218 آمده:"ام اسحاق و ام حبيب، در بقعة چسبيده به مرقد مطره حضرت معصومه (سلام الله عليها) دفن شده اند."
محدث قمي در جاي ديگر گويد:"از تاريخ قم، استفاده مي شود كه: زينب و ام محمد و ميمونه، دختران امام جواد بوده اند."(منتهي الامال، ج 2،‌ص 235).
(28) ـ‌ علاوه بر اينها،‌نُه امام زاده ديگر، در كنار مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) دفن شده اند كه ذكر آنها در بخش آخر خواهد آمد.
(29) ـ اقامه البرهان در اصول دين، تأليف ميرزا موسي فراهاني، ص 479(اين كتاب در سال 1302 هـ .ق تأليف يافته است.)
(30) ـ‌ الفقيه، ج 1،‌ص 121ـ بحار، ج 22، ص 550.
------------------------------------
محمد محمدي اشتهاردي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page