مبتلاي به جنون

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

آقاي مير سيّد علي برقعي فرمودند : " مردي اظهار مي داشت كه من در ايّامي كه سفير ايران در عراق بودم ، عيالم مبتلا به جنون شد به طوري كه كُند به پاهايش زديم ؛ روزي از سفارتخانه به منزل آمدم حال او را بسيار منقلب و آشفته ديدم ، داخل اطاق مخصوص خود شدم و از همانجا متوسّل شدم به مولا اميرالمؤمنين (ع) و عرض كردم يا علي چند سال است كه در خدمت شما هستم و غريب و تنهايم شفاي همسرم را از شما مي خواهم . همين طور در حال تحيّر بودم كه خدايا چه بكنم ؟‌! كه يك مرتبه خادمه منزل دويد و گفت : آقا بياييد ، گفتم همسرم فوت كرد ؟‌ گفت : خير بهتر شد . من با عجله نزد عيالم رفتم ، ديدم با حال طبيعي نشسته ، عيالم به من گفت : اين چه وضع است ، چرا به پاهاي من كُند زديد ؟! براي او توضيح دادم بعد گفتم چه شد كه شما يكمرتبه بهتر شديد ؟ گفت : در همين ساعت خانم مجلّله اي داخل اطاق شد گفتم : شما كيستيد ؟ فرمود : من معصومه دختر موسي بن جعفر (ع) هستم . جدّم امير المؤمنين علي (ع) امر فرمودند من شما را شفا بدهم و شما خوب شديد ... ". (1)
---------------------------------------------
(1) بشاره المؤمنين , آشيخ قوام اسلامي جاسبي , ص 43 .
-----------------------------
الياس محمد بيگي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page