مجلس چهلم : و بالبرائة من اشياعهم و اتباعهم انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولى لمن والاكم و عدو لمن عاداكم

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

و از پيروان آنها و همراهان آنها بيزارى جويم بدرستى كه من مسالمت دارم با هر كه مسالمت با شما دارد يعنى با هر كس كه شما در صلحست و در جنگ و مخالفتم با هر كس كه با شما در جنگ است حذيفة بن منصور گفت من خدمت حضرت صادق (ع ) بودم مردى وارد شده عرض كرد فدايت شوم مرا برادرى هست كه شيطان او را از لحاظ محبت و احترام و تعظيم شما خانواده نميتواند بفريبد ولى عيبى كه در او هست شراب ميخورد. حضرت صادق عليه السلام فرمود همانا اين قسمت خيلى عظيم است كه محبت و دوستدار ما شرابخوار باشد ولى ترا خبر دهم از كسى كه از او هم بدتر است دشمن ما خانواده از چنين شخصى بدتر است پست ترين مؤ من با اينكه در ميان مؤ منين پست وجود ندارد ميتواند دويست نفر را شفاعت كند ولى اگر هفت آسمان و هفت زمين و هفت دريا درباره دشمن خانواده شفاعت كند پذيرفته نخواهد شد، اين شخص را كه ذكرى كردى از دنيا خارج نمى شود مگر اينكه توبه نمايد و يا اينكه خداوند او را بلايى در بدنش مبتلا ميكند كه گناهانش از بين برود تا خداوند را بدون گناه ملاقات كند شيعيان ما همانا عاقبت به خيرند.
آنگاه پدرم پيوسته ميفرمود دوست بدار دوست آل محمد را گر چه فتنه جو و متبكر باشد و دشمن بدار دشمن آل محمد را اگر چه پيوسته روزه دار و شب زنده دار باشد.
بدترين مردم كيانند؟
محمد بن سليمان ديلمى از پدرش نقل كرد كه سماعة بن مهران خدمت حضرت صادق (ع ) رسيد حضرت ازو پرسيد بدترين مردم كيانند؟ جواب داد ما هستيم . سماعة گفت آنجناب خشمگين گرديد كه دو گونه اش بر افروخته شد، تكيه داده بود حركت كرده راست نشست فرمود سماعة بدترين مردم در نظر مردم كيانند؟ گفتم سوگند بخدا شما دروغ نگفتم بدترين مردم در نظر مردم ما هستيم زيرا آنها ما را كافر و رافضى ميدانند. درين هنگام بمن نگاهى كرده فرمود چگونه خواهيد بود آنروز كه شما را بسوى بهشت و آنها را به طرف آتش برند آن زمان بسوى شما نگاه كنند و بگويند چه شد كسانيكه از اشرار مى شمرديم اينك در جهنم نمى بينيم .
سماعة اگر از هر يك از شما گناهى سر زند قيامت بپاى خود به پيشگاه خدا ميرويم و براى او شفاعت ميكنيم . شفاعت ما را قبول ميفرمايد، سوگند بخدا ده نفر از شما به جهنم وارد نمى شوند. به خدا سوگند پنج نفر هم وارد نمى شوند، بخدا قسم سه نفر از شما هم به جهنم وارد نمى شوند بخدا قسم يكنفر هم وارد نمى شود، كوشش و جديت كنيد در بدست آوردن درجه هاى بهشت و دشمنان خود را بوسيله ورع و پرهيزكارى به اندوه مبتلا كنيد.
من مير ملك فقرم و عشق است عسكرم
ارض است سيرگاه و سماوات لشكرم
آلوده ام اگر به كثافات معصيت
آسوده ام چو من از محبان حيدرم
با دوستى حيدر و اولاد او مرا
كى خوف باشد ز مجازات محشرم
زاهد تو با ولاى على از چه ميكنى
تخويف از جهنم و احراق و آذرم
وز رستخيز خوف نباشد مرا بدل
شافع على بود چو بدرگاه داورم
امروز دلم چو بود مهر مرتضى
در روز حشر عرش شود سايه سرم
فردا چو سر ز خاك برآرم من اى ودود
دستم رسان بدامن آل پيمبرم
يا رب گواه باش كه از نسل فاطمة
هفت است و چار سرور و هادى رهبرم
جز بر امام غائب و حى پور عسكرى
پيرى و مرشدى نبود، هيچ در برم
يا رب ز جرم و معصيتم در گذر كه نيست
غير از اميد عفو تو اميد ديگرم
همه ما ناگزير در معرض امتحان قرار ميگريم . خداوند متعال در سوره محمد آيه 31 ميفرمايد: و لنبلونكم حتى نعلم المجاحدين منكم و الصابرين و نبلوا اخباركم .
چرا خداوند مردم را آزمايش ميكند؟
در زمينه مسئله آزمايش الهى بحث فراوانى شده ، نخستين سئوالى كه پيش ميآيد اينست كه مگر آزمايش براى اين نيست كه اشخاص ‍ چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسند و از ميزان جهل و نادانى خود بكاهند پس اگر چنين است خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون هر كس و همه چيز آگاه است چرا امتحان ميكند مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود.
پاسخ اين سئوال مهم در اينجا بايد جستجو كرد كه مفهوم آزمايش و امتحان در مورد خداوند با آزمايشهاى ما بسيار متفاوت است آزمايشهاى ما همانست كه در بالا گفته شد يعنى براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل ست اما آزمايش الهى در واقع همان پرورش و تربيت است .
توضيح اينكه در قرآن متجاوز از بيست آيه ، مورد امتحان را بخدا نسبت داده است اين يك قانون كلى و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن استعدادهاى نهفته و از قوه بفعل رساندن آنها و در نتيجه پرورش دادن بندگان آنان را ميآزمايد يعنى همانگونه كه فولاد براى استحكام بيشتر در كوره ميگذارند تا به اصطلاح آبديده شود، آدمى را نيز در كوره حوادث سخت پرورش ميدهند تا مقاوم گردد.
در واقع امتحان خدا بكار باغبانى پرتجربه شبيه است كه دانه هاى مستعد را در سرزمينهاى آماده ميپاشد اين دانه ها با استفاده از مواهب طبيعى شروع به نمو و رشد ميكند، تدريجا با مشكلات ميجنگد و با حوادث پيكار مينمايد، در برابر طوفانهاى سخت و سرماى كشنده و گرماى سوزان ايستادگى بخرج ميدهد تا شاخه گلى زيبا و تا درختى تنومند و پرثمر ببار آيد كه بتواند بزندگى و حيات خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.
سربازان را براى اينكه از نظر جنگى نيرومند و قوى شوند به مانورها و جنگهاى مصنوعى ميبرند و در برابر انواع مشكلات مانند: تشنگى ، گرسنگى ، گرما، سرما و حوادث دشوار و موانع سخت قرار ميدهند تا ورزيده شوند و اينست رمز آزمايشهاى الهى .
آزمايشهاى خدا همگانى است
از آنجا كه نظام حيات در جهان نظام تكامل و پرورش است و تمامى موجودات زنده مسير تكامل را ميپمايند حتى درختان استعدادهاى نهفته خود را با ميوه بروز ميدهند همه مردم از انبياء گرفته تا ديگران طبق اين قانون عمومى ميبايست آزمايش شوند و استعدادات خود را شكوفا سازند، گر چه امتحانات الهى متفاوت ، يعنى بعضى مشكل و بعضى آسان است ، قهرا نتايج آنها نيز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمايش ، براى همه است . قرآن مجيد درين باره ميفرمايد: احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون . (عنكبوت - 1)
پس از ذكر اين مقدمه معلوم شد كه برائت و بيزارى از دشمنان اهل بيت و مخالفت با آنها و صلح و مسالمت با اهلبيت و هر كس كه با آنها در صلح است از امتحانات بزرگ الهى است كه درين جمله از زيارت ميخوانيم سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولى لمن والاكم و عدو لمن عاداكم و لذا در شب عاشورا اصحاب حضرت سيدالشهداء بيش از هزار نفر بودند كه از مدينه و مكه به كمك و يارى آنحضرت آمده بودند ولى پس از خواندن آن خطبه و فرمايشات گهربار آنحضرت همه رفتند و هفتاد و چند نفر باقى ماندند و از آن اطراف اشخاصى كه بجنگ پسر پيغمبر از كوفه به كربلا آمده بودند شب عاشورا از لشكر پسر سعد جدا شده ملحق به لشكر پسر پيغمبر شدند كه يكى از آنها حر بن يزيد رياحى بود.
براى روشن شدن مطالب اين مجلس خوب است كه به مطالب مجلس بيست و چهارم رجوع شود.
در تذكره سبط ابن جوزى از احمد بن حصيب روايت كرده كه گفت من منشى سيده مادر مادر متوكل بودم پس روزى خادمى از جانب سيده نزد من آمد و كيسه اى آورده بود و هزار اشرفى در آن بود بمن گفت كه خانم و سيد من ميگويد كه اين وجه را كه از پاكيزه ترين مالهاى منست در بين مستحقين تقسيم كن و نام آنها را براى من بنويس كه بعدا از مالهاى خوبم بين آنها تقسيم كنم .
ابن حصيب گفت آمدم از رفقاى خودم نام مستحقين را پرسيدم و در نامه اى نوشتم و سيصد اشرفى از آنها را بين ايشان تقسيم كردم و بقيه اشرفيها نزد من باقى ماند. نصف شب صداى در خانه من بلند شد پرسيدم كيست ؟ گفت فلان مرد علوى هستم كه منزلم در همسايگى خانه شما است او را اجازه ورود دادم به خانه ما آمد، پرسيدم چه كار دارى ؟ گفت گرسنه ام يك اشرفى باو دادم شكر خدا را كرد و از من ممنون شد و رفت زوجه ام بمن گفت اين مرد چه كسى بود كه در اينوقت شب بخانه ما آمد گفتم فلان مرد علوى كه همسايه ما ميباشد بمن اظهار گرسنگى كرد و من هم يك اشرفى باو دادم ، زوجه ام گريه كرد و گفت آيا حيا نكردى كه مثل چنين مردى را كه روى بتو آورده يك اشرفيها كه باقى مانده باو بده ، سخن زن چنان بر من اثر كرد كه فورى برخاستم و به در خانه او رفتم و بقيه پولها را باو دادم چون بخانه برگشتم پشيمان شدم كه اگر اين خبر به متوكل رسد از دشمنى كه با علويين دارد مرا بقتل ميرساند. زوجه ام بمن گفت مترس و توكل بر خدا كن و پناه به جد علوى ببر. درين سخن بوديم كه در خانه ما را زدند و مشعلها و چراغها بدست غلامان ظاهر شد و گفتند سيده مادر متوكل ترا ميطلبد، فورى نزد او حاضر شو. من ترسان برخاستم و روانه شدم چون اندكى راه رفتم رسولان در پى يكديگر ميآمدند تا رفتم پشت پرده سيد و خادم بمن گفت سيده پشت پرده است با او صحبت كن ، من شنيدم كه صداى گريه سيده بلند است بمن گفت اى احمد خدا بتو و زوجه ات جزاى خير بدهد، در اينساعت خوابيده بودم ، خواب ديدم كه پيغمبر (ص ) نزد من آمد فرمود كه خداوند به تو جزاى خير دهد، معنى اين كلام چه چيز است ؟ احمد ميگويد من قضيه را براى او نقل كردم و او گريه ميكرد و بعد به غلامانش دستور داد كه يكصد هزار اشرفى با لباسهاى فاخر آوردند و بمن گفت اينها را در بين سادات علوى و آن مرد كه به او دادى و زوجه ات تقسيم كن آنها را گرفتم اول آوردم در خانه آن مرد علوى را كوبيدم از خانه بيرون آمد و گريه ميكرد از سبب گريه اش پرسيدم گفت چون بمنزل خود آمدم زوجه ام پرسيد كه آيا چه كردى ؟ آگاهش كردم بمن گفت برخيز دو ركعت نماز بخوانيم و در حق سيده و احمد و زوجه اش دعا كنيم ، پس نماز خوانديم و دعا كرديم و خوابيديم رسول خدا (ص ) را در خواب ديدم كه فرمود شكر خدا را بجا آورد درباره احسانى كه بتو كردند و درين ساعت هم براى تو چيزى ميآورند تو قبول كن .
خيلى جاى تعجب است كه متوكلى كه قاتل حضرت امام على الهادى (ع ) بود چند مرتبه قبر حضرت سيدالشهداء (ع ) را خراب كرد و آب بر آن بست ، مادرش بواسطه ولايت و دوستى اهلبيت اين مقام را داشته باشد. اينست كه در اين جمله از زيارت ميخوانيم : و بالبرائة من اشياعهم و اتباعهم انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولى لمن والاكم و عدو لمن عاداكم .
پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود:
من مات على حب آل محمد مات شهيدا من مات على حب آل محمد مات تائبا من مات على حب آل محمد مات مؤ منا مستكمل الايمان الا و من مات على حب آل محمد بشره ملك الموت ثم منكر و نكير الا و من مات على آل محمد يزف الى الجنة كما تزف العروس الى بيت زوجها الا و من مات على حب آل محمد فتح له فى قبره بابان الى الجنة الا و من مات على حب آل محمد مات على السنة و الجماعة الا و من مات على بغض آل محمد جاء يوم القيامة مكتوبا بين عينيه ايس من رحمة الله الا و من مات على بغض آل محمد مات كافرا الا و من مات على بغض آل محمد لم يشم رايحة الجنة .
---------------------------
حضرت آيت الله حاج سيداحمد ميرخانى (ره )

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page