مكرهاى شيطانى و عصمت انبيا

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

پرسش : در يكى از استدلالات قرآنى براى عصمت انبيا(عليهم السلام)آمده است كه ايشان از «مخلصين» هستند و شيطان را طمعى در آن ها نيست; در صورتى كه در خود قرآن كريم، تصرفاتى براى شيطان در مورد انبيا(عليهم السلام) ذكر شده است; از جمله مى فرمايد

(يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ).( )
«اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد; آن گونه كه پدر ومادر شما را از بهشت بيرون كرد!».
كه فريفتن حضرت آدم و حوا و در نتيجه، بيرون كردن ايشان را از بهشت به شيطان نسبت مى دهد، و در جاى ديگر از قول حضرت ايوب(عليه السلام)مى فرمايد:
(إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْب وَ عَذاب).( )
«وهنگامى كه ]ايوب[ پروردگارش را خواند وگفت: شيطان مرا به رنج وعذاب افكنده است».
و در جاى ديگر نوعى القائات شيطانى براى همه انبيا ثابت مى كند زيرا مى فرمايد:
(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُول وَ لا نَبِيّ إِلاّ إِذا تَمَنّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ...).( )
«هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هرگاه آرزو مى كرد ]وطرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مى ريخت[، شيطان القائاتى در آن مى كرد اما خداوند القائات شيطان را از بين مى برد، سپس آيات خود را استحكام مى بخشيد ...».
پاسخ: در هيچ يك از آيات تصرفى كه موجب مخالفت انبيا(عليهم السلام)با تكاليف الهى شود، به شيطان نسبت داده نشده است. آيه 127 از سوره اعراف، اشاره به وسوسه شيطان در مورد تناول از «شجره منهيّه» است كه نهى تحريمى به خوردن آن، تعلّق نگرفته بود و فقط به آدم و حوا تذكر داده شده بود كه خوردن آن، سبب خروج از «جنت» و فرود آمدن به زمين خواهد شد و وسوسه شيطان، سبب مخالفت آنان با اين نهى ارشادى گرديد و اساساً آن عالم، عالم تكليف نبود زيرا هنوز شريعتى نازل نشده بود.
آيه 41 از سوره ص، اشاره به رنج ها و گرفتارى هايى است كه از ناحيه شيطان، متوجه به حضرت ايوب(عليه السلام) گرديد و دلالتى بر هيچ نوع مخالفت آن حضرت با اوامر و نواهى الهى ندارد.
آيه 52  سوره حج، مربوط به كارشكنى هايى است كه شيطان در مورد فعاليت هاى همه انبياء(عليهم السلام) مى كند و اخلال هايى كه در راه تحقق يافتن آرزوهاى ايشان در مورد هدايت مردم انجام مى دهد و سرانجام، خداى متعال، سفره مكر و حيله هاى وى را برچيده، دين حق را استوار مى سازد.