عصمت انبيا در افكار

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

پرسش : چگونه مى شود كه شخصى نه تنها مرتكب گناه نشود، بلكه از فكر گناه هم معصوم و مبرّا باشد؟

پاسخ: نيروى درونى عصمت و مصونيت در مقابل گناه، زمانى در يك شخص ايجاد مى شود كه دو ويژگى داشته باشد:
1. محبّت او نسبت به خداوند متعال به حدّ كمال رسيده باشد كه ديگر پرنده قلبش جز در هواى او پر نزند و جز خواسته او را نخواهد.
2. علم وآگاهى عميق باطنى به مفاسد و آثار گناه داشته باشد. به عبارت روشن تر هرگاه چراغ علم فرد به اندازه اى پر نور و نيرومند باشد كه آثار و لوازم گناه را در مقابل چشم او مجسّم سازد، در اين صورت ديگر غبار گناه بر دامن او نمى نشيند و حتّى ابر تيره فكر و خيال آن از افق آسمان قلبش دور خواهد شد و در فضاى روح او جز شميم عصمت به مشام نمى رسد.
اين مصونيت در سطحى بسيار پايين درباره هر يك از افراد وجود دارد، مثلاً هيچ فرد عاقلى غذايى مسموم را نخواهد خورد و يا دست هاى خود را بر سيم برق فشار قوى نمى گذارد، چرا كه اثر ونتيجه اين كار (هلاكت)، در نظر وى مجسّم و هويداست.
در مورد اولياى الهى كه از خوردن مال حرام اجتناب مى كردند نيز همين مطلب صادق است، چرا كه اثر و نتيجه اين عمل را با چشم جان خويش كاملاً مى ديدند. در مقابل اگر مشاهده كنند كه عده اى از خوردن مال يتيم هيچ پروايى ندارند،اين مؤمنان واقعى، گويى گرماى آتش مال يتيم را با پوست خود حس مى كنند و صداى شعله ها و زبانه هاى آن را در گوش مى شنوند. به همين دليل هرگز حاضر نمى شوند ذره اى مال يتيم را حيف وميل كنند.
بنابراين، هر فردى براى خود يك نوع عصمت در برخى از موارد دارد; امّا پيامبران(عليهم السلام) بر اثر علم به كيفر اعمال و آگاهى كامل از عظمت خداوند درباره تمام گناهان و محبّتى كه به ساحت مقدس پروردگار عالم در دلشان هست، عصمت جامع وكامل دارند و بر اساس همين علم ، تمام دواعى گناه و غرايز سركش انسانى در آن ها مهار شده، لحظه اى از حدودى كه خداوند تعيين كرده است، تجاوز نمى كنند. البته نبايد فراموش كرد كه عصمت به اين معنا نيست كه پيامبران توانايى بر انجام گناه را ندارند و در پيروى از فرمان هاى خداوند مجبور مى باشند، بلكه آنان مانند ساير مردم آزادى در عمل دارند و بر اطاعت و عصيان توانا هستند.