در آمد

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

نوشته حاضر پژوهشى است تحليلى در تاريخ نهضت كربلا. اهميت قيام امام حسين (عليه السلام) عليه نظام اموى و شگفتى از اين حادثه تلخ و فجيع، يعنى قتل عام خاندان پيامبر در فاصله اندكى پس از رحلت رسول اسلام، آن هم به دست خاندانى كه در عصر حيات پيامبر كينه توزترين خاندان با ديانت نبوى بودند و كمى بعد به نام دفاع از آيين محمدى (ص) و خليفه مسلمين، به قتل عام امام حسين (ع) و اهل بيت پيامبر اسلام پرداختند، باعث شد تا از ديرباز نويسندگان شيعى و اهل سنت و حتى در قرون اخير، شرق شناسان غربى به بررسى اين حادثه مهم تاريخ صدر اسلام، توجهى جدى نشان داده در ترسيم ابعاد مختلف آن مساعى فراوانى به كار بندند و آثار و نوشته هاى گوناگون تاليف كنند. طبعا آنچه پيش روى خوانندگان محترم قرار دارد، اثرى است در ادامه آن آثار و وامدار به شمارى از آنها، اما با ادعاى وارسى تحليلى فزون تر در بنيادها و ماهيت قيام كربلا و متكى به كهن ترين منابع و دست اول ترين آنها. قضاوت درباره ميزان توفيق نويسنده در جهت ارائه اثرى تحليلى و متكى به اصول نقادى تاريخى و پيراسته از پيرايه هاى عاطفى بعدى، طبعا به عهده خوانندگان نكته سنج و ژرف انديش و صاحب نظر است. به همين روى نيز نويسنده اميد دارد تا از طريق عنايت اين گروه از خوانندگان و نقاديهاى عالمانه آنان، به كاستيها و معايب نوشته خويش وقوف يابد و در اصلاح آنها بكوشد.
اهميت جايگاه ابومخنف در روايت واقعه كربلا ايجاب مى كرد تا پيش از ورود به بحث اصلى، ارزش روايات اين عمده ترين گزارشگر نهضت كربلا از ابعاد گوناگون بررسى شود. براى حصول به اين منظور، طرح نوشته اى بسيار مفصل تنظيم شده بود، اما با ملاحظه محدوديتها، آن طرح در قالب نوشته اى كوتاه سامان يافت و ارائه شد و اميد آنكه همين مختصر نيز راهى گشايد به شناخت ابومخنف، فرزانه اى كه درباره او هنوز نوشته اى شايسته و تحقيقى مستقل صورت نگرفته است.
پس از نقد و بررسى منابع تحقيق، بخش اول اين نوشته را به جستارى در باب ريشه هاى تاريخى قيام كربلا داده ايم. كربلا نه حادثه اى دفعى و ناگهانى بود و نه رخدادى معمولى. بنابراين شايسته بود كه ريشه هاى اين رخداد بزرگ را در قالب بحثى مفصل و جدى بكاويم. سلطنت يزيد و نهضت امام حسين (ع)، عزيمت امام به سوى كوفه، ورود كاروان حسينى به دشت كربلا و سرانجام بررسى اهداف و بنيادهاى نظرى و اعتقادى نهضت امام حسين (عليه السلام)، بخش دوم اين نوشته را تشكيل مى دهند. در قالب تمام بخشها كوشيده ايم تا ضمن استناد به منابع متعدد، هموراه به تحليل پايبند باشيم و رخدادها را در ضمن تحليل ريشه ها عرضه كنيم.
بخش نهايى اين نوشته نيز شامل نام و نشان تمام كسانى است كه در منابع مختلف به عنوان شهيد كربلا معرفى شده اند. ارائه اين مجموعه از نام و نشان، طبعا به معنى تاييد يا تكذيب شهادت هر يك از آنان نيست. هدف ما ترسيم نام و نشان كسانى بوه است كه در آثار تاريخى و مقاتل، به شهيد كربلا شهرت يافته اند. بررسى صحت و سقم اين گزارشها طبعا پژوهشى مستقل را طلب مى كند. در انتها كتاب با ارائه جدولى تطبيقى كوشش كرده ايم تا اختلاف گزارشها و چگونگى انعكاس نام و نشان شهداى كربلا را در آثار مختلف و منابع مربوط به زمانهاى متفاوت ارائه كنيم. اميد است اين تلاش بسيار وقت گير و پر زحمت، براى محققان و علاقه مندان مفيد و عارى از سهو و خطا بوده باشد.
وظيفه خويش مى دانم براى مساعدت در چاپ و نشر اين كتاب، از تمام اولياى سازمان مطالعه و تدوين كتب دانشگاهى، خصوصا جناب آقاى دكتر احمدى، رياست محترم سازمان و سر كار خانم دكتر تركمنى آذر، مسئول گروه تاريخ ((سمت)) صميمانه سپاسگزارى كنم. طبعا بدون همراه آنان، خاصه رياست سازمان، اين نوشته با شتاب به مرحله چاپ و نشر نمى رسيد.
فرزندانم راحيل و نسيم در مراحل مختلف تاليف، چه رهيابى به ارجاعات و چه مقابله دست نويسها با نمونه هاى تاپيى، يارى ام كردند. دوست دارم اين نوشته را به آنان تقديم كنم. اميد كه در دشت پاك وجودشان هميشه نهال عشق به فرزانگى بارور و شاداب بماند و هميشه با زلال ايمان همراه باشند.
غلامحسين زرگرى نژاد
تهران - اسفند 1381 / محرم 1424
----------------------------------
دكتر غلامحسين زرگرى نژاد