سليمان بن عبداللّه حكايت كند:
روزى با عدّه اى به منزل حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام وارد شديم و در حضور آن حضرت نشستيم.
پس از لحظاتى، زنى را كه صورتش به عقب برگشته بود، آوردند و از حضرت خواستند كه او را معالجه نمايد.
امام كاظم عليه السلام دست راست مبارك خود را بر پيشانى زن و دست چپ را پشت سر او نهاد و سر و صورت او را به حالت طبيعى برگرداند؛ و زن سالم شد.
سپس حضرت زن را مخاطب قرار داد و فرمود: مواظب باش بعد از اين مرتكب چنين خلافى نشوى.
افراد در مجلس سئوال كردند: يا ابن رسول اللّه! اين زن چه كار خلافى را انجام داده، كه دجار اين عقاب شده است؟
امام عليه السلام فرمود: نبايد راز او فاش گردد، مگر آن كه خودش مطرح كند.
هنگامى كه از زن سئوال شد كه چه عملى انجام داده بودى؟
گفت: شوهرم غير از من همسر ديگرى دارد و هر دو در يك منزل هستيم، در حالى كه هووى من پشت سرم نشسته بود، من بلند شدم تا نماز بخوانم؛ شوهرم حركت كرد و رفت، من گمان كردم پيش آن همسرش رفته است، پس صورت خود را برگرداندم تا ببينم چه مى كنند، هوويم را تنها ديدم و شوهرم حضور نداشت.
و چون چنين گمان خلافى را نسبت به شوهرم انجام دادم، به آن مصيبت گرفتار شدم و به دست مبارك مولايم، آن عقاب برطرف شد و توبه كردم.(1)
همچنين به نقل از اسحق بن عمّار آورده اند:
هنگامى كه امام موسى كاظم عليه السلام به سوى بصره رهسپار بود، من نيز همراه ايشان در كشتى سوار بودم، پس چون نزديك شهر مداين رسيديم موج عظيمى دريا را فراگرفت و پشت سر ما كشتى ديگرى بود كه در آن جمعيّتى، عروسى را به منزل شوهرش مى بردند.
ناگهان فريادى به گوش رسيد، حضرت فرمود: چه خبر است؟
اين سر و صداها و فريادها براى چيست؟
گفتند: در آن كشتى، دخترى را به عنوان عروس به منزل شوهرش مى برند، عروس كنار كشتى رفته و خواسته كه دستهايش را بشويد، ناگهان يكى از النگوهايش داخل آب دريا افتاده است.
حضرت فرمود: كشتى را متوقّف نمائيد و ملوان و خدمه آماده كمك و برداشتن النگو باشند.
پس از آن، حضرت به ديواره كشتى تكيه داد و دعائى را زمزمه نمود و سپس فرمود: ملوان ها سريع پائين روند و النگو را بردارند.
اسحاق گويد: در همان حال متوجّه شديم كه آب فروكش كرده و النگو روى زمين آشكار است.
بعد از آن، حضرت افزود: النگو را برداريد و به صاحبش عروس تحويل دهيد؛ و بگوئيد كه خداوند متعال را حمد و سپاس گويد.
و چون مقدارى حركت كرديم و از آن محلّ گذشتيم به حضرت عرض كردم: فدايت گردم، اگر ممكن است دعائى را كه خواندى، به من تعليم فرما؟
امام عليه السلام فرمود: بلى، ممكن است؛ مشروط بر آن كه آن دعا را به كسى كه اهليّت ندارد، نياموزى مگر به شيعيانى كه مورد اعتماد باشند؛ و سپس حضرت آن دعا را املا نمود و من نوشتم.(2)
---------------------------------------
1-تفسير عيّاشى: ج 2، ص 205، بحارالا نوار: ج 48، ص 39، ح 15، إ ثبات الهداة: ج 3، ص 201، ح 94.
2-إ ثبات الهداة: ج 3، ص 203، ح 97، بحارالا نوار: ج 48، ص 29، ح 2.
------------------------------
مؤلف: عبد الله صالحى
جزاى بد گمانى بشوهر؛ و النگوى عروس در دريا
- بازدید: 3492