فصل اول: در ولادت واسم ولقب وكنيت امام كاظم عليه السلام

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

باب نهم: در تاريخ حضرت باب الحوائج الى اللّه تعالى جناب امام موسى كاظم عليه السلام است ودر آن چند فصل است
فصل اول: در ولادت واسم ولقب وكنيت امام كاظم عليه السلام

ولادت با سعادت آن حضرت در روز يكشنبه هفتم ماه صفر سنه صد وبيست و هشت در ابواء ـ كـه نـام مـنـزلى اسـت مـابـيـن مكه ومدينه ـ واقع شده، اسم شريف آن حضرت موسى وكنيت مـشـهـورش ابـوالحـسـن وابـوابراهيم، والقاب آن جناب: كاظم وصابر وصالح وامين است ولقـب مـشـهـورش هـمـان كـاظـم اسـت يـعنى خاموش وفرو برنده خشم چه آن حضرت از دست دشـمـنـان كـشيد آنچه كشيد وبر ايشان نفرين نكرد، حتى آنكه در ايام حبس مكرر در كمين در آمـدنـد واز آن حـضـرت يـك كـلمـه سـخـن خـشـم آمـيـز نـشـنـيـدنـد. وابـن اثير كه از متعصبان اهل سنت است گفته: آن حضرت را كاظم لقب دادند به جهت آنكه احسان مى كرد با هركس كه بـا اوبـدى مـى كـرد واين عادت اوبود هميشه (1) ولكن اصحابش به جهت تقيه گـاهـى از آن جناب به (عبد صالح) وگاهى به (فقيه) و (عالم) وغـيـر ذلك تـعـبـيـر مـى كـردنـد، ودر مـيـان مـردم به (باب الحوائج) معروف است وتـوسـل بـه آن حـضـرت بـراى شـفـاء امـراض وبـيماريها ورفع امراض ظاهرى وباطنى ودردهـاى اعـضـاء خـصوصا درد چشم مجرب است. ونقش ‍ خاتم آن حضرت (حَسْبِىَ اللّهُ) وبه روايت ديگر (اَلْمُلْكُ للّهِ وَحْدَهُ) بوده.(2) وواده آن حضرت عـليـا مـخـدره حـمـيـده مـصـفـّاة اسـت كه از اشراف اعاظم بوده. حضرت صادق عليه السلام فـرمـوده كـه حـمـيـده تـصفيه شده از هر دنس وچركى مانند شمش طلا، پيوسته ملائكه اورا حـراسـت وپـاسـبـانى مى نمودند تا رسيد به من به سبب آن كرامتى كه از حق تعالى است براى من و حجت بعد از من.(3)
شيخ كلينى وقطب راوندى وديگران روايت كرده اند كه ابن عكاشه اسدى به خدمت حضرت امـام مـحمدباقر عليه السلام آمد وحضرت امام جعفر صادق عليه السلام در خدمت آن حضرت ايـسـتاده بود حضرت اورا اعزاز واكرام نمود و انگورى براى اوطلبيد، در اثناى سخن ابن عكاشه عرض كرد كه يابن رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله وسلم! چرا جعفر را تزويج نـمى نمايى به حد تزويج رسيده است؟ وهميان زرى نزد حضرت گذاشته بود، حضرت فرمود كه در اين زودى برده فروشى از اهل بربر خواهد آمد ودر خانه ميمون فرود خواهد آمد وبه اين زر از براى اوكنيزى خواهد خريد. راوى گفت: بعد از چند روز ديگر به خدمت آن حـضـرت رفـتم، فرمود كه مى خواهيد شما را خبر دهم از آن برده فروشى كه من گفتم بـراى جـعـفـر از اوكـنـيـز خـواهـم خريد، اكنون آمده است برويد وبه اين هميان از او كنيزى بخريد.
چـون بـه نـزد آن بـرده فـروشـى رفتيم، گفت: كنيزانى كه داشتم همه را فروخته ام و نـمـانـده است نزد من مگر دوكنيز، يكى از ديگرى بهتر است گفتيم بيرون آور ايشان را تا بـبـيـنـيـم، چـون ايـشـان را بـيـرون آورد گـفـتـيـم: آن جاريه كه نيكوتر است به چند مى فـروشـى؟ گـفـت: قـيمت آخرش هفتاد دينار است، گفتيم: احسان كن واز قيمت چيزى كم كن، گفت: هيچ كم نمى كنم، ما گفتيم به آنچه در اين كيسه است ما مى خريم، مرد ريش سفيدى نزد اوبود گفت بگشاييد مهر اورا وبشماريد، نخاس ‍ گفت: عبث نگشاييد كه اگر يك حبه از هـفـتـاد ديـنـار كـمـتـر اسـت نـمـى فروشم. آن مرد پير گفت: بگشاييد وبشماريد! چون شمرديم هفتاد دينار بود نه زياد ونه كم!
پـس آن جـاريـه را گـرفـتـيـم وبـه خـدمـت حـضرت آورديم وحضرت امام جعفر صادق عليه السلام نزد آن حضرت ايستاده بود وآنچه گذشته بود به خدمت آن حضرت عرض كرديم، حـضـرت مـا را حـمـد كرد واز جاريه سؤ ال نمود كه چه نام دارى؟ گفت: حميده نام دارم، حضرت فرمود كه پسنديده اى در دنيا وستايش كرده خواهى بود در آخرت.(4)
مـؤ لف گـويـد: كـه آنـچـه بـر مـن ظـاهر شده از بعض روايات آن است كه آن مخدره چندان فـقـيـهـه وعـالمـه بـه احـكـام ومـسايل بوده كه حضرت صادق عليه السلام زنها را امر مى فرموده كه رجوع به اونمايند در اخذ مسايل واحكام دين.
شيخ كلينى وصفار وديگران از ابوبصير روايت كرده اند كه گفت: در سالى كه حضرت امـام مـوسـى عـليـه السـلام مـتولد شد من در خدمت حضرت صادق عليه السلام به سفر حج رفـتـم، چـون بـه مـنـزل (ابواء) رسيديم حضرت براى ما چاشت طلبيد وبسيار ونيكوآوردند، در اثناى طعام خوردن پيكى از جانب حميده به خدمت آن حضرت آمد وعرض كرد كه حميده مى گويد اثر وضع حمل در من ظاهر شده است وفرموده بودى كه چون اثر ظاهر شـود تـورا خـبـر كـنـم كـه ايـن فـرزنـد مـثـل فـرزنـدان ديـگـر نـيـسـت. پـس حضرت شاد وخـوشحال برخاست ومتوجه خيمه حرم شد وبعد از اندك زمانى معاودت نمود شكفته وخندان ودل تورا شادان بدارد وحال حميده چگونه شده؟ حضرت فرمود كه حق تعالى پسرى به مـن عـطـا كـرد كـه بـهـترين خلق خدا است وحميده مرا به امرى خبر داد از اوكه من از اومطلعتر بـودم بـه آن، ابـوبـصـيـر گـفـت: فداى توشوم! چه چيز خبر داد تورا حميده؟ حضرت فـرمـود كـه حـمـيده گفت: چون آن مولود مبارك به زمين آمد دستهاى خود را بر زمين گذاشت وسـر خـود را بـه سوى آسمان بلند كرد، من به اوگفتم كه چنين است علامت ولادت حضرت رسالت وهر امامى كه بعد از اوهست.(5)
روايـت كـرده شـيـخ برقى از منهال قصاب كه گفت: بيرون شدم از مكه به قصد تشرف جستن به مدينه همين كه گذشتم به ابواء ديدم كه حق تعالى مولودى به حضرت صادق عليه السلام عطا فرموده پس من زودتر از آن حضرت به مدينه وارد شدم و آن حضرت يك روز بـعد بعد از من وارد شد. پس سه روز مردم را طعام داد ومن يكى از آن مردم بودم كه در طـعـام آن حـضرت حاضر مى شدند وچندان غذا مى خوردم كه ديگر محتاج به طعام نبودم تا روز ديـگـر كه بر سفره آن جناب [حاضر مى] شدم وسه روز من از طعام آن حضرت خوردم چندانكه شكمم پر مى گشت واز ثقل طعام تكيه بر بالش مى دادم وديگر چيزى نمى خوردم تـا فـرداى آن روز.(6) وروايـت شده كه به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم كه محبت شما نسبت به پسرت موسى عليه السلام تا چه حد رسيده؟ فرمود: به آن مـرتـبـه كـه دوسـت دارم كـه فـرزنـدى غـير از اونداشتم كه تمام محبت من براى اوباشد و ديگرى شريك اونشود.(7)
شـيـخ مـفـيـد روايـت كـرده از يـعـقـوب سـراج كـه گـفـت: داخـل شـدم بـر حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق عـليه السلام ديدم ايستاده نزديك سر پسرش ابوالحسن موسى عليه السلام و اورا در گهواره است پس با اوراز گفت: زمان طولانى، من نـشـسـتـم تـا فارغ شد پس ‍ برخاستم به سوى آن حضرت، حضرت فرمود: برونزديك مـولاى خـود وسـلام كـن بـر او، مـن نزديك ابوالحسن موسى عليه السلام شدم وبر اوسلام كردم، آن حضرت به زبان فصيح سلام مرا جواب داد وآنگاه فرمود: بروتغيير بده اسم دخـتـرت را ك ديـروز نـام اونـهـاده اى زيـرا اواسـمى است كه حق تعالى مبغوض دارد آن را، يـعـقوب گفت كه حق تعالى به من دخترى كرامت فرموده بود ومن اورا (حميراء) نام گـذاشـتـه بودم، حضرت صادق عليه السلام فرمود: اِنْتَهِ اِلى اَمْرِهِ تُرْشَدْ؛ يعنى اطاعت كـن امـر مـولاى خود را تا رشد، يعنى راه راست نصيب توشود. پس من تغيير دادم اسم دخترم را.(8)
---------------------------------
1-(تاريخ ابن اثير) 6/164.
2-(جلاءالعيون) علامه مجلسى ص 891.
3-(الكافى) 1/476.
4-(الكافى) 1/476 ـ 477.
5-(جلاءالعيون) ص 893.
6-(محاسن) برقى ص 418.
7-(بحارالانوار) 75/209.
8-(ارشاد شيخ مفيد) 2/219.
-----------------------------
مرحوم شيخ عباس قمي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page