ای بزرگ خاندان آبها
در مقام شامخ سقائی ات
از حیاط مأذن چشمان تو
با تماشای لب دریائی ات
مثل دریائی ولیکن می دهی
بر ضریح دست تو پیچیده اند
می رسید از دور بر اهل حرم
زیر بار تیر های مشک تو
مشک و ختم و فاتحه هر گز نبود
بعد لبهای تبسم ریز تو
از وداع تو حکایت می کند
گریه امروز مال چشم تو
راستی بی تو چه رنگی می شود
----------------------------------
شعری از علی اکبر لطیفیان