آيه 74 سوره انعام چنين است

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

آيه 74 سوره انعام چنين است:

و چنين بود كه ابراهيم (ع) به پدرش آزر گفت آيا بتان را به خدايى مى گيرى؟
من تو و قومت را در گمراهى آشكار مى بينم. ايـن نـكـتـه صـريـح كـه نمونه هاى فراوان مؤيد ديگرى هم در قرآن دارد، يك مشكل كلامى [اعتقادى - الهياتى] بزرگ براى مفسران و متكلمان مسلمان ايجاد كرده است. البته از آزر به عنوان و با قيد پدر ابراهيم (ع) همين يك بار بالصراحه در قرآن نام برده شده است. اما در قرآن كريم، ابرهيم (ع) بارها پدرش را از شرك و بت پرستى بازمى دارد و سرزنش مى كند. از جمله: مريم، 42 - 45؛ انبياء، 52؛ صافات، 85 - 87؛ زخرف، 26. و نيز همواره براى او به درگاه خداوند استغفار مى كند. از جمله: توبه، 124؛ مريم، 47، و ممتحنه، 4. در اين موارد همواره لفظ اب براى پدر ابراهيم (ع) به كار رفته است. بـعـضـى از متكلمان و مفسران (مخصوصا شيعه) از آنجا كه على الاصول قائل به عصمت انبياء و پاكى دامان آنان از شرك هستند، همان طور كه فى المثل در اثبات ايمان ابوطالب عم پيامبر (ص) هم مى كوشند، از پذيرفتن اينكه آزر پدر ابراهيم (ع) بوده است، ابا دارند. اما از سوى ديگر، چنانكه اشاره شد، اين معنى كه پدر ابراهيم (ع) گرايش به شرك و بت پرستى داشته است در قرآن مجيد متواتر است. انـكـار و سپس ادعاى اين مفسران و متكلمان يكى در اين است كه پدر ابراهيم (ع) آزر نام نداشته اسـت و نـام اصـلـى او تارح يا تارخ بوده است و ديگر و مهمتر اينكه كسى كه در انيجا و در جاهاى ديگر قرآن پدر ابراهيم (ع) ناميده شده، جد پدرى يا عموى اوست. زيرا در عرف عرب رسم است كه عمو و دايى را پدر و خاله و عمه را مادر مى نامند. در مـورد ايـنـكه عم را مى توان پدر ناميد يك دليل و شاهد قرآنى وجود دارد و آن هم در آيه 133 سوره بقره است، كه مى فرمايد ام كنتم شهداء اذ حضر يعقوب الموت اذ قال لبنيه ما تعبدون من بعدى قالوا نعبد الهك و اله آبائك ابراهيم و اسمعيل و اسحق الها واحدا و نحن له مسلمون. (مـگـر شما شاهد بوديد كه چون مرگ يعقوب فرارسيد به پسرانش گفت پس از [درگذشت] من چه مى پرستيد؟
گفتند خداى تو را و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداى يگانه است مى پرستيم (ما فرمانبردار او هستيم). در ايـن آيـه اسـمـاعـيل در رديف ابراهيم و اسحاق جزو آباء [پدران، نياكان] فرزندان يعقوب شمرده شده است. ابـراهـيـم پـدر اسـحـاق و اسـحاق پدر يعقوب است و آن دو را مى توان آباء به شمار آورد، ولى اسماعيل برادر اسحاق و در واقع عموى يعقوب است. پـس مـلاحـظه مى كنيم كه اطلاق پدر بر عم، يا عم را جزو پدران يعنى نياكان كسى ياد كردن، سابقه صريح قرآنى دارد. لـذا كـسانى كه مى كوشند به صرف اينكه در قرآن آزر به عنوان اب (پدر) ابراهيم (ع) شمرده شده، اثبات كنند كه آزر واقعا پدر او بوده است، موضعشان ضعيف مى گردد؛ و بر عكس كسانى كـه بـه دلايـل تـاريـخـى و اعتقادى مى كوشند ثابت كنند كه آزر عموى ابراهيم (ع) بوده است، پشتوانه قرآنى صريح و بى سابقه (يعنى نويافته) اى مى يابند. ابـوعبيده تصريح دارد كه در عرف عرب رسم است كه عمو و دايى را نيز پدر خطاب مى كنند و در حكم پدر به حساب مى آورند. چـنـانكه بعضى از مفسران، از جمله ابوالفتوح رازى، مى نويسند كه حضرت رسول (ص) در غزوه بدر فرمود: ردوا على ابى (پدر مرا نزديك من آوريد) كه مرادش عمويش عباس بود.
----------------------------
بهاء الدين خرمشاهى