اشكالات ابن تيميه و پاسخ علامه امينى

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

مرحوم علامه امينى قدس سره - آن مرد خدا جو و عاشق اميرالمؤ منين عليه السلام - در كتاب الغدير كه درباره فضايل اميرالمؤ منين عليه السلام بحث مى كند، موضوع هزار ركعت نماز خواندن اميرالمؤ منين و امام حسين و امام سجاد عليهماالسلام را بيان كرده و بعد از بحث طى الارض آن حضرت، مى فرمايد:
سالها عقيده مسلمين بر آن بوده، تا اين كه ابن تيميه اى پيدا شد و شروع به اشكال تراشى در اين فضيلت نمود. به اين صورت كه شبى هزار ركعت نماز خواندن خلاف سنت نبوى است و اصلا ممكن نيست، و موجب تند خواندن، و برخلاف خضوع و خشوع مى باشد. (و در آخر كلامش گفته كه) عثمان نيز تمام شب را به عبادت صبح مى كرد و تمام قرآن را در يك ركعت نماز مى خوانده (1).
سپس علامه به اشكالات او پاسخ دندان شكن داده و مى نويسد:
اما اين كه گفته بود زياد نماز خواندن، خلاف سنت است معلوم مى شود كه ابن تيميه به سنت نبوى و به شئون فقه و عبادات بسيار ناآشنا است؛ زيرا بهترين عبادات و كارها نماز است؛ چنانچه در چندين روايت وارد شده است كه از طرق عامه رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرموده است:
الصلوة خير موضوع؛ فمن استطاع ان يستكثر فليستكثر؛
بهترين موضوع نماز است هرچه انسان بيشتر مى تواند بخواند، پس بخواند
ناگفته نماند كه سى و چهار ركعت نمازهاى مستحب را نافله سبب دار مى گويند ولى نافله بدون سبب كه به آنها نافله هاى مبتئه گفته مى شود يعنى نمازهاى مستحبى غير اينها قطعا مطلوب شارع و موجب تقرب به ذات احديت خواهد بود و در اين امر هيچ شكى نيست.
سپس مرحوم علامه امينى، از كتاب برادران سنى نقل مى كند كه عده زيادى تمام شب را به عبادت صبح مى كردند، و نام چهارده نفره را ذكر مى كند كه گفته اند: شبانه روزى يا هر شبى هزار ركعت نماز مى خوانده اند. او تمام اين مطالب را با ذكر مدرك و شماره صفحه بيان فرموده است. (2).
اما در مورد اين اشكال ابن تيميه كه گفته بود: ممكن نيست كه هزار ركعت نماز را در يك شب يا شبانه روز خواند. مرحوم علامه امينى پاسخ مى دهد: اين اشكال ناشى از طبع خسته و نشاط نداشتن در عبادت و كسالت روحى از انس به خداى متعال است ولى كسى كه شيرينى و لذت عبادت را چشيده است، هزار ركعت نماز را امرى عادى مى داند.
و بعد نمونه هايى نقل مى كند كه گفته اند: افرادى، هزاران ذكر و رود در روز داشته اند، تا اين كه دقيقا حساب مى كند كه هر هزار ركعت نماز، هشتاد و سه هزار كلمه است و اذكار گفته شده، به مراتب بيشتر از هزار ركعت است. همانگونه كه تعداد كلمات هزار ركعت نماز، پنج هزار و پنجاه و هفت كلمه از كلمات قرآن بيشتر است؛ زيرا كلمات قرآن شريف هفتاد و هفت هزار و نهصد و سى چهار كلمه است و خودش گفته كه عثمان، در يك ركعت، ختم قرآن مى نموده (حالا آيا بين مغرب و عشا بوده يا بعد از عشا بوده كه در هر صورت ممكن نيست) و نيز نام كسان ديگر را مى برد كه گفته اند: در يك ركعت، ختم قرآن، مى نموده اند و همچنين پانزده نفر را نام مى برد كه در هر روز يك ختم قرآن خوانده اند و ده نفر را نام مى برد كه شبانه روزى يك ختم قرآن داشته اند و هشت نفر را نام مى برد كه شبانه روزى دو ختم قرآن داشته اند و چند نفر را نام مى برد كه در هر شب، دو ختم مى خوانده اند و پنج نفر كه شبانه روزى سه ختم و دو نفر را در هر روز، چهار ختم قرآن داشته اند و يا هشت ختم قرآن و يا بيشتر. او در آخر كلامش مى فرمايد:
قال الامينى: ان هى الا اساطير الاولين و خز عبلات السلف كتبتها يد الاوهام الباطله
آرى، همه اين مزخرفات، جلوى چشم اين تيميه بوده، يا گويا نديده و نشنيده است و اينجا كر و كور بوده ولى نوبت به اوليا چو رسيد آسمان طپيد. مگر مى شود نماز اميرالمؤ منين و امام سجاد را ببيند و حرف نزند؟ پس ‍ كينه و بغض چگونه آشكار شود؟ اين همان يك بام و دو هوا است.
----------------------------------------------
1-الغدير، چ 5، ص 25
2-همان، ص 28
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)