١ـ آغاز امامت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
٢ ـ قتل عمر بن خطاب
٣ ـ قتل عمر بن سعد
1ـ آغاز امامت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
پس از شهادت امام حسن عسكری علیه السلام در هشتم ربیع الاول سال 260 هـ .ق. حضرت بقیه الله الأعظم علیه السلام ، بر مسند امامت تكیه زدند.
آری! نهم ربیع الاول، مصادف با آغاز امامت موعودی است كه چشم همه عاشقان و شیفتگان عدالت و انسانیت به راه اوست. او خواهد آمد تا جهان را از عدل و داد پر كند؛ همان گونه كه از ظلم و جور پُر شده است.
2 ـ قتل عمر بن الخطاب
2- عمر بن الخطاب در روز نهم ربیع الاول سال 23 هـ .ق. به دست ابولؤلؤ كه نامش فیروز و غلام مغیره بن شعبه بود به هلاكت رسید. ماجرای قتل چنین بود كه ابولؤلؤ هنگام طلوع فجر وارد مسجد شد و قبل از تكبیر نماز صبح با خنجری كه در دست داشت، ضربه ای بر كتف وضربه ای دیگر بر پهلوی عمر وارد ساخت که بر اثر این ضربات خلیفه نقش بر زمین شد. جماعتی از مردم جلو رفتند و وی را به خانهاش بردند.
هنگامی كه عمر را به خانه بردند برایش طبیب حاضر كردند. طبیب از عمر پرسید: « چه شرابی برای تو دوست داشتنی تر است؟» عمر گفت: «نبیذ»!، لذا مقداری نبیذ تهیه كردند كه وقتی خلیفه آن را خورد، از قسمت های ضربت خورده خارج شد. از آنجا كه آن شراب با خون هم رنگ بود. مشخص نشد كه این مایع خون است یا نبیذ؛ لذا دوباره مقداری شیر به وی دادند؛ شیر را خورد و از محلی كه ضربه های ابولؤلؤ بر بدنش وارد شده بود، خارج شد. طبیب به عمر گفت: «دیگر امیدی به زنده ماندنت نیست، هر كاری كه داری انجام بده». سرانجام ضربههای ابولؤلؤ كارگر شد و عمر به قتل رسید و او را در كنار ابوبكر دفن كردند.
مدت خلافت عمر، ده سال و شش ماه بود و او اولین كسی بود كه خود را امیرالمؤمنین نامید! نخستین كسی كه او را با این لقب غصبی در منبر خطاب كرد ابوموسی اشعری بود.
عمر كسی بود كه به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در بستر بیماری، نسبت هذیان داد! در خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها، آن خانه وحی و امامت را در جریان سقیفه به آتش كشید. جگر گوشه حضرت زهرا سلام الله علیها ـ حضرت محسن بن علی علیه السلام ـ را در روز سقیفه و ماجرای بیعت گرفتن از حضرت علی علیه السلام به شهادت رساند؛ به قنفذ ملعون دستور داد تا به دختر پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت زهرا سلام الله علیها تازیانه بزند؛ قباله فدك را از حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها گرفت و به آن حضرت جسارت كرد . متعه حج ومتعه نساء را حرام كرد. با همراهی ابوبكر سهم ذوی القربی را نداد ؛ به نخواندن نماز برای كسی كه آب نیافته است، فتوا داد و جهل خود را نسبت به احكام شریعت و معارف قرآن را یك بار دیگر برملا ساخت؛ بارها وبارها میگفت: «همه مردم از عمر داناتر و فقیه ترند»!
3 ـ قتل عمر بن سعد
در نهم ربیع الاول سال 67 هـ .ق. عمر بن سعد فرمانده ظالم سپاه یزید در كربلا، به دستور جناب مختار ثقفی به درك واصل شد. جریان قتل به این صورت بود كه عمر بن سعد با شفاعت « جعده بن هبیره » كه فرزند خواهر امیرالمؤمنین علیه السلام بود، از مختار با این شرط كه از خانهاش خارج نشود، امان نامه گرفت. ولی مختار در پی بهانه ای بود تا عمر بن سعد را به قتل برساند؛ زیرا نمیتوانست ستمهای بی رحمانه او را نسبت به اهل بیت علیهم السلام نادیده بگیرد؛ از این رو به مختار خبر دادند که عمر بن سعد شب گذشته در مكانی خارج از كوفه به نام «حمام» حضور داشته است. مختار كه دنباله چنین بهانهای بود، فوراً به یكی از فرماندهانش به نام «ابو عُمره» دستور داد تا وی را به هلاكت برساند. ابوعُمره نیز به همراه دوازده تن از یارانش به خانه عمر بن سعد وارد شدند واو را به هلاكت رساندند و سرش را به نزد مختار آوردند. مختار هم دستور داد سر او را به حضور محمد بن حنفیه و اهل بیت امام حسین علیه السلام در مدینه بفرستند.
دیدگاهها
فکر میکنم باید دید پیدا کردن رتبه بندی اهمیت این مناسبتها خودش چقدر اهمیت داره؟
به نظر من با هم واقع شدنشون و نسبتشون با هم اهمیت بیشتری داره و یه سری وظایف بهتر مشخص می کنه؟
ولی یه جواب کوچیکم به سوال شما دارم؛اون اینه که برای پیدا کردن نسبت این اهمیت می توان مقدمه بودن اون حادثه رو نسبت به حوادث دیگه پیدا کرد؟؟؟؟
(مثلا امام زمان(عج) چرا غیبت نمودند)
با سلام
یه سؤال!
آیا "آغاز امامت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف" از درجه هامیت کمتری نسبت به دو مناسبت دیگر دارد که ابتدا آن را آوردید و در انتها این یک را؟
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا