واپسین نگرانی

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

قلبش آرام بود و مطمئن و ضمیرش شاد. صدای اذان که به گوشش می‏رسید، بوی همت و مردانگی ‏اش در کوچه‏ های مدینه می‏ پیچید؛ اما چه کسی می‏داند در عمق نگاه نگرانش، خاطرات شعب ابی‏طالب بود یا شکستن دندان مبارکش؟ ولی نه، هیچ‏کس، هیچ‏کس از انصار و مهاجرین ندانست که حضرت نگران علی بود.

منبع : مجله اشارات ، اسفند 1385 ،‌شماره 94